متا تئوری
پروفسور دکتر گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین
۷
· مثالی برای نشان دادن این تفاوت ها:
· سیستم اصول بدیهی پیانو مشخصه بنیادی اعداد طبیعی
را توصیف می کند.
۸
· این سیستم تئوری اعداد طبیعی است و از یک
اوبژکتزبان استفاده می کند و در این اوبژکتزبان مشخصات اعداد طبیعی توصیف می شوند.
۹
· اگر به عنوان مثال، سیستم اصول بدیهی پیانو از
این نظر مورد بررسی قرار گیرد که آیا آن به لحاظ منطقی خالی از تناقض است و یا نه،
در چنین صورتی متا تئوری توصیف می شود.
۱۰
· جمله ای از نوع زیر به متا زبان این اوبژکتزبان
تعلق دارد:
· «سیستم پیانو ـ به لحاظ منطقی ـ خالی از تناقض
است!»
۱۱
· تفاوتگذاری دقیق میان متا زبان و اوبژکتزبان
نخست در پژوهش مبانی ریاضی به کار گرفته شد.
۱۲
· اما آن امروز به زرادخانه تئوریکی متدئولوژی
علوم تعلق دارد.
۱۳
· تفاوتگذاری دقیق میان متا زبان و اوبژکتزبان را
می توان بدلخواه ادامه داد.
· آنسان که متا زبان هر اوبژکتزبان، خود به اوبژکت
بررسی در متا زبان مرحله دوم بدل گردد و الی آخر.
۱۴
· تفاوتگذاری میان زبان های مراحل مختلف، معنی
کامل و اثبات علمی خود را بوسیله تئوری شناخت مارکسیستی کسب می کند:
· تئوری شناخت مارکسیستی می آموزد که اندیشه های
ما انعکاس چیزهای مغایر با آنها و مستقل از آنها هستند.
۱۵
· معارف بنیادی ما، معارفی هستند که راجع به واقعیت
عینی سخن می گویند و خود ـ به نوبه خود ـ موضوع انعکاس و غیره قرار می گیرند.
۱۶
· از این رو و بدلیل اینکه تفکر و زبان با یکدیگر
وحدت دیالک تیکی ناگسستنی تشکیل می دهند، ضرورت تفاوتگذاری میان زبان های مراحل
مختلف مطرح می شود.
۱۷
· بر این مبنا می توان حل آنتی نوم های سمانتیکی و
یا اجتناب از آنها را امکان پذیر ساخت.
۱۸
· تفاوتگذاری میان زبان مراحل مختلف، برای زبان
های سمبولیزه و فرمالیزه شده از اهمیت بزرگی برخوردار است.
۱۹
· در زبان عامیانه عادی، ضمن بیان واقعیات امور
مربوط به عرصه معین، اصطلاحات زبانی مرحل زبانی مختلف بطور بی تمایز در کنار هم
قرار داده می شوند.
۲۰
· این امر منبع سوء تفاهمات، تناقضات منطقی و اغتشاشات مفهومی گوناگون است.
۲۱
· یکی از وسایل جلوگیری از این مسائل، استفاده از
گیومه است.
۲۲
· وقتی ما راجع به واژه ها و یا جملات اوبژکتزبان
سخن می گوییم، بهتر است که آنها را در گیومه بگذاریم:
· مثال:
۱
حکم اول
۲ + ۲ = ۴
۲
حکم دوم
«۲ + ۲ = ۴»
یک
حکم ریاضی (حساب) است.
۳
حکم سوم
۲ + ۲ = ۴
یک
حکم ریاضی (حساب) است.
· حکم اول یک حکم بنیادی ریاضی (حساب) است.
· حکم اول یک حکم اوبژکتزبانی است.
الف
· محتوای حکم دوم عبارت از این است که حکم اول یک
حکم ریاضی است.
ب
· حکم دوم بر خلاف حکم اول، یک حکم متا زبانی است.
پ
· حکم سوم ـ بر خلاف آن ـ بلحاظ سمانتیکی نادرست
است.
· برای اینکه اینجا احکام دو مرحله سمانتیکی مختلف
با هم قاطی می شوند.
۲۳
· برای منطق، پژوهش مبانی علمی، بررسی های
متدئولوژیکی و برای عرصه های معینی از تئوری شناخت تفاوتگذاری دقیق میان
اوبژکتزبان و متا زبان از اهمیت بی چون و چرا برخوردار است.
۲۴
· این مسئله البته در کلیه رشته های علمی پسندیده
و مطلوب است.
۲۵
· از پیوند بیان های معین به آسانی می توان به
تفاوت روابط اوبژکتزبانی و متا زبانی پی برد.
· آنسان که تفاوتگذاری دقیق میان آنها در هر مورد
لزومی ندارد.
· مراجعه کنید به اوبژکتزبان
پایان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر