جمعبندی
از
مسعود بهبودی
دین چیست؟
۱
دین روح جامعه بی روح است.
۲
دین شعور جامعه بی شعور است
۳
دین شعور وارونه است.
ولی صد ها بار بهتر از بی شعوری است.
۴
شما خیال می کنید اگر مذاهب نباشند
زمین بهشت برین می شود؟
۵
از این خبرها نیست
۶
شما ضمنا سواد بخور و نمیری هم ندارید.
۷
چون خیال میکنید ضد مذهب می شود فمینیسم
۸
معلوم نیست که این جفنگیات را کجا یادتان داده اند
۹
بدیل شما برای دین و مذهب
حتما
زن پرستی است
اندکی اندر باب دیالک تیک تئوری و پراتیک
۱
مبارزه و ادامه دادن به مبارزه پس از شکست
قبل از همه
به بضاعت تئوریکی آدم ها ربط دارد و نه به خصوصیات اتیکی ـ پسیکولوژیکی (شهامت) آنها.
۲
پیش شرط هر کردوکاری تدارک فکری و نظری آن است.
۳
هر عمل هر کس
اندیشه ای است که مادیت می یابد.
۴
به قول هگل
روحی است که تجسم (جسمیت) می یابد.
۵
بسان عیسی بن مریم که روح (مسیح) گوشتمند گشته است.
۶
به زبان کشیش ها
عیسی
گوشت + روح (مسیح و یا خدا) است
۷
انگلس می گوید:
هر کاری از کله آدمی می گذرد.
۸
عمله و بنا
قبل از ساختن کلبه
مدل فکری اش را در ذهن خود می سازند
و بعد با خاک و کاه و سنگ و چوب و غیره
بدان شیئیت (کلبه وارگی) می بخشند.
مارکس صلواة الله علیه
۹
خر نمی تواند انقلابی باشد.
حتی اگر شهامت شیری را داشته باشد
۱۰
طویله نمی تواند حزبی انقلابی باشد
۱۰
حزب انقلابی
باید حزبی فلسفی باشد
یعنی مسلح به تسلیحات خرد کل اندیش باشد
اندکی اندر باب ایزولاسیون و وابستگی
۱
تو واقعا عاجز از تفکر هستی.
۲
حتی کامنت همنوعت را نمی خوانی
۳
سودایی جز هارت و پورت سر دادن نداری
۴
چیزی در هستی نمی توان یافت که ایزوله باشد و بتواند چیزی باشد.
۵
هر چیزی وابسته به چیز های دیگر است.
۶
کسی که وابستگی طبقاتی نداشته باشد
فقط در توهمات امثال تو وجود دارد و نه در عالم واقع.
۷
حتی میمون ایزوله و تنها میمون نیست .
چه رسد به آدم ایزوله و تنها
اندکی اندر باب تفاوت و تضاد اسلام با پان اسلامیسم
۱
برای ما مهم نیست که همنوع مان چیست و کیست.
الف
مأمور امپریالیسم اشغالگر و استثمارگر و ستمگر است
ب
و یا کودن و خرفت و خر است.
۲
ما از حقیقت عینی دفاع می کنیم.
۳
فمینیست بودن کسی
که دلیل بر حق به جانب بودن کسی نیست
۴
فمینیسم
می تواند فرمی از فاشیسم باشد.
۵
چه بسا جاکش ها و عیاش ها که زنگرا هستند و از حقوق کذایی زنان دفاع می کنند.
۶
اسلام مذهب مدافعه از حقوق زنان بوده است.
۷
قبل از اسلام نوزادان زن را زنده به گور می ساختند.
۸
چرا و به چه دلیل؟
۹
اسلام
زنده به گور سازی نوزادان زن را از همان آغاز
ممنوع اعلام کرد.
۱۰
برای بار سوم تکرار می کنیم :
پان اسلامیسم ویا فوندامنتالیسم ربطی به اسلام ندارد.
حتی ضد مذهبی و ضد اخلاقی و ضد بشری است.
۱۱
حتی آیات قرآن کریم
دیگر ربطی به اسلام ندارند.
۱۲
مذهب
ایده ئولوژی است
۱۳
ایده ئولوژی
چیزی طبقاتی است.
۱۴
مذهب دهقانان کجا
مذهب اشرافیت فئودال و روحانی و بورزوازی واپسین کثافت کجا.
اندکی اندر باب سگ
۱
رابطه روشنفکر
مثلا هنرمند و یا سیاستمدار
با طبقه خاص خود
مثلا با طبقه حاکمه و یا با توده زحمت
رابطه مأمور با آمر است.
۲
نمایندگی است.
۳
دیالک تیک آمر و مأمور
در بین است.
۴
مفهوم سگ توده و یا طبقه حاکمه بودن
برای تصریح این وابستگی است.
۵
آره.
نوعی بردگی و سرسپردگی در بین است.
۶
خود مارکس و انگلس و لنین هم می دانند و بر زبان می رانند.
۷
لنین شاید صدها بار گفته باشد که نماینده پرولتاریا سات
افشارش به دست پرولتاریای ست.
سگ پرولتاریا ست.
۸
شخصیت ها را طبقات می پرورند
سعدی از واژه پروردگار استفاده می کند.
۹
شخصیت ها را طبقات اجتماعی به همان سان «اهلی» می کنند
تعلیم می دهند
تربیت می کنند که سگان را.
۱۰
کسی از لیاقات و خدمات سگ به عنوان یار و یاور ۴۰۰ هزار ساله بشری خبر ندارد.
۱۱
دستکم گرفتن سگان
نشانه خریت آدمیان است.
۱۲
مفهوم سگ توده از ستارخان به میراث مانده است:
من سگ ملت هستم
۱۳
سگ طبقه حاکمه و یا توده نامیدن روشنفکران و شخصیت ها
برای تصریح نقش تعیین کننده آمر است و
برای تأکید بر نقش ثانوی مأمور است.
۱۴
تا امر به کسی مشتبه نشود.
۱۵
تا بر تئوری فاشیستی و فوندامنتالیستی چریک و مجاهد و نخبه و نبی و ولی و امام و رهبر و پیشوا و غیره
آفتابه برداشته شود.
اندکی اندر باب فردوسی
۱
شاهنامه توسط حکیم سرخ طوس به شعر کشیده شده است.
۲
بخشی از شاهنامه نیز توسط دقیقی شاعر به عشر کشیده دشه بود.
۳
ابیات مورد نظر شما از زبان حریفی بر زبان رانده شده است.
۴
جوانشیر
سردار خردمند توده
تحلیل همه جانبه ای از شاهنامه
تحت عنوان حماسه داد
منتشر کرده است.
۵
ما
میراث پدرمان را
ویرایش و بازمنتشر کرده ایم.
۶
علاوه بر این
اجامر دربار پهلوی به تحریف شاهنامه و جهان بینی فردوسی دست زده اند که جوانشیر مورد حلاجی قرار داده است.
۷
فردوسی وقتی مرد جنازه اش را به قبرستان مسلمانان راه ندادند.
۸
فردوسی شخصیتی خردگرا و دادستا ست و به سلاطین فئودالی تره حتی خرد نکرده است
۹
خصومت پان ترکیسم با فردوسی
نشانه خریت و خردستیزی این لاشخورها ست
انسانیت
مفهوم سوبژکتیوی است و هر کس می تواند تعریف دلبخواهی از آن عرضه کند.
برای حل مسئله معیار
بهتر است
مشخصا
به جامعه بشری در طول تاریخ نظر اندازیم:
۱
در جامعه اشتراکی آغازین دوره ای بود که مبتنی بر مادرسالاری بود.
همه کاره زنان بودند.
چرا؟
برای اینکه در این دوره
مایحتاج حیاتی جامعه
از طریق جمع آوری حبوبات و ریشه ها (سیب زمینی و هویج و تربچه و غیره) و سبزیجات و میوه جات تأمین می شد و این کار به عهده زنان بود.
۲
بعد طرز تهیه و تولید مایحتاج حیاتی جامعه عوض شد.
دامداری و کشاورزی و شکار رایج شد که به عهده مردان جامعه بود
در نیتجه دوره پدرسالاری شروع شد و بعد به جوامع طبقاتی منتقل شد.
۳
در جامعه طبقاتی
جایگاه اجتماعی انسان ها در تولید مایحتاج حیاتی تعیین کننده است.
۴
تعلقات جنسیتی «زیرتعلقی» از تعلقات طبقاتی است.
تعیین کننده این است که زن و یا مرد به کدام طبقه اجتماعی تعلق دارد.
۵
حضرت خدیجه همسر و ارباب حضرت محمد کی بود؟
۶
حضرت خدیجه به احتمال قوی عضوی از طبقه حاکمه جدید برده دار بود
که از طرق مختلف در جامعه اشتراکی در حال تجزیه و تلاشی
ثروت عظیم به هم زده بود.
۷
الله انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خدیجه ها بود و حضرت محمد
در واقع رسول خدیجه ها (ذات الله) بود.
۸
اما تحت همین نظام برده درای اسلامی
صدها هزار دختر و زن توسط قوای اسلام به بردگی کشیده می شدند و در مکاره ها به فروش می رفتند.
۹
هم این زنان برده
زن بودند
و هم خدیجه و بعد فاطمه و زینب و ام کلثوم و غیره
۱۰
تعیین کننده ی ماهیت زن و مرد
تعلقات طبقاتی آنها است و نه تعلقات جنسیتی آنها.
حالا هم زنان کارگر داریم که به ذلت روزگرا می گذرانند
و مرکل و تره زا می و هلری کلبتین و غیره داریم که کیف خر می کنند.
چرا و به چه دلیل اسلام هزاران بار بهتر از یهودیت و مسیحیت است و چرا و به چه دلیل فوندامنتالیسم از هرنوع یهودی و مسیحی و اسلامی
ضد مذهبی است؟
۱
ممنون.
هر دینی و هر چیز نوئی در هر زمینه ای (مثلا هر درشکه نو و یا دوچرخه نو) نتیجه توسعه و تکامل دین قبلی است.
۲
هر دین نو نتیجه نفی دیالک تیکی دین قبلی است.
۳
نفی دیالک تیکی
یعنی حفظ جنبه های مثبت و حیات مند دین قبلی و نقد و حذف جنبه های کهنه و مرده و مزاحم و باطل و منفی آن.
۴
این قانون کلی حاکم بر توسعه در هستی به طور کلی است:
قانون نفی نفی
دیالک تیک پیوست و گسست
۵
اگر این قانون نبود
فرزند هر موجود زنده از نبات تا جانور و انسان
کپیه خودش می شد.
۶
فرزند اما نافی (نفی کننده) دیالک تیکی والدین خویش است.
به همین دلیل هر نسل نو
بهتر از نسل قدیم است.
۷
کریم هم می داند:
انما اولادکم .... فتنه عدو لکم
فرزندان تان اسباب آزمایش شما هستند
دشمن تان هستند.
این یعنی نفی ندیالک تیکی
۸
مادران و پدران هم به نوبه خود والدین خود را نفی دیالک تیکی کرده اند.
۹
یعنی نافی (نفی کننده) امروز
فردا
به نوبه خود منفور خواهد گشت و نفی دیالک تیکی خواهد شد.
۱۰
به همین دلیل بشریت و اشیا و افکار توسعه می یابند و روز به روز بهتر می شوند.
۱۱
دین اسلام
نتیجه نفی دین یهود و مسیح و زرتشت و مانی و غیره است
۱۲
یعنی هم حاوی (دارای) و هم حامل (حمل کننده) جنبه های مثبت و مفید و حیات مند انها ست و هم نافی و حذف کننده جنبه های مرده و منفی و مزاحم انها ست.
۱۳
دین اسلام به همین دیلل بهترین دین است
۱۴
بهتر از دین اسلام
دیگر
دین نیست.
۱۵
فلسفه مارکسیستی است.
۱۶
فقط از سنگر زحمتکشان (دهقانان، پیشه وران و پرولتاریا) می توان اسلام را نفی دیالک تیکی کرد و
نه
از مواضع خرکی و خر کنکی
۱۷
امروز فقط سگان سرسپرده توده زحمت (دهقانان، پیشه وران و پرولتاریا) قادر و مایل به دفاع از مذهب اند و نه لاشخوران و ستمگران
۱۸
فریب ادعا و ظاهر دار و دسته ها را نباید خورد.
۱۹
فوندامنتالیسم یهودی (صهیونیسم)، مسیحی (کوکلوس کلان خون اشام)، طالبانیسم و خمینیسم و بن لادنیسم و بوکوحرام و داعش و مجاهدین و غیره
دام و دانه طبقه حاکمه برای خر کردن توده و ارسال توده به دنبال نخود سیاه خونالود اند.
۲۰
ضد مذهبی، ضد عقلی، ضد اخلاقی، ضد اجتماعی و ضد بشری اند
۲۱
نه دین یهود اجازه غصب دار و ندار همنوع و بمباران بی وقفه همنوع را می دهد و نه مسیحیت و اسلام اجازه ترور همنوع و تبدیل همنوعان به بمب نفس کشنده و رونده را
۲۲
ستون فقرات ادیان آسمانی
هومانیسم (همنوع دوستی) است
حمایت از ستمدیدگان است
دستگیری از نیازمندان است
کمک به همنوع است
همدردی با دردمندان است
۲۳
و نه ترور هر دگر اندیشی و سرکوب هر نفس کش زحمتکشی
۲۴
اسلام و هر دین دیگر
برای تحمل پذیر سازی
همزیستی بشری اند و نه برای منفجر کردن کورکورانه هر محل کار و تولید و استراحت و زندگی
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر