۱۳۹۷ خرداد ۲۲, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۹۱)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
از خریت خار سنبل می شود
از خریت سرچه (گنجشک) بلبل می شود

شیوانا
یا
خر بوده
و
یا
عقیم و اخته بوده
و
بچه نداشته تا بداند که
مادر و پدر از خیال رسیدن آزار
به فرزند خویش
حتی
منقلب می شوند و مادام العمر رنج می برند.

چه رسد به گرسنه نگهداشتن فرزند خود

ضمنا
کودک
چه کودک جانوران و چه کودک آدمیان
طبیعتا
اهل بازی و سرگرمی و لذت و بی خیالی است
و
نه
اهل کار و زحمت و ریاضت و عرق ریزی
 
آثار چارلی چاپلین باید تحلیل دیالک تیکی ـ ماتریالیستی شوند.

۱
در اثار چارلی چاپلین
مناسبات اجتماعی حاکم
به چالش مارکسیستی کشیده می شوند.

۲
چارلی چاپلین
فیلسوفهنرمند بی همتایی است.

۳
اثار چارلی چاپلین
تجسم مارکسیسم زنده و پویا و شاداب است.

۴
کمتر هنرمندی
با ناتورالیته (طبیعیت) و اوریجینالیته (اصالت) چارلی چاپلین
در سنگر توده های مولد و زحمتکش
پرچم افراشته است و رزمیده است

۵
با سرسختی و سماجت و آشتی ناپذیری و پیگیری بی نظیر
 
از عیسی بن مریم تا مش مریم و شرکاء

۱
حکایتی از عیسی بن مریم هست:

حریفی را به جرم ارتکاب خطایی می خواهند سنگسار کنند.
می گوید:
اولین سنگ را کسی بیندازد که خطایی مرتکب نشده باشد.

۲
کسی از جمع مدعیان
نمیتواند قدم پیش نهد.

۳
افطار هنرمندی با هر طرز تفکری
توسط اجامر انکر و منکر به چالش کشیده می شود.

۴
ولی خود چالشگران بر سر سفره کثیف ترین اجامر جهان هم افطار می کنند و هم خیلی کارهای کثیف دیگر می کنند.

۵
قلم به دست دشمن است

۶
کسی دم نمی زند

۷
کسی حتی اشارتی به جندگی و جاکشی سران اوپوزیسیون ضد جماران
نمی کند.

۸
در عوض زیر پرچم سیاه امپریالیسم، فاشیسم و فوندامنتالیسم متحد می شوند و از کیسه خلیفه ارتزاق می کنند.

۹
شرم خصیصه ای انقلابی است.

۱۰
مرتجعین قادر به شرم کردن نیستند.
حتی اگر پرچمی به سرخی خون برافرازند.
 
اندکی اندر باب جفنگیات کم و نیست های اوپورتونیست

۱
آره.
پیمان استالین با هیتلر
خیلی هنرمندانه بوده است.

۲
لنین از تضاد شعله ور میان امپرالیست ها
برای قبضه قدرت توسط پرولتاریا
بهره برمی گیرد.

۳
استالین با کثیف ترین جناح امپریالیسم پیمان می بندد

۴
بخشی از لهستان و غیره را بسان نازی ها تصاحب می کند

۴
آبروی جنبش کارگری ـ کمونیستی را می برد

۴
بعد سران الماسین حزب کمونیست المان را بی شرمانه به گشتاپو تحویل می دهد

۵
بعد پیروزی های فاشیسم را به شخص شخیص هیتلر شادباش می گوید

۶
از فرط خریت هیئتی از المان را برای شرکت در سالروز انقلاب اکتبر به مسکو دعوت می کند.

۷
بعد کیف خر می کند
و به قول فیدل کاسترو
سر خالی از مغزش را روی نازبالش می گذارد و بسان خری خر و پف سر می دهد تا نازی های نازی آباد خواب شیرینش را به هم زنند.

۸
بعد چنان کلافه می شود که فاتحه ای بر میراث لنین می خواند.

۹
به قول مشاورانش
می گوید:
دیگر امیدی نیست.

۱۰
در نتیجه بیش از ۲۰ میلیون تن از اعضای جامعه و در پیشاپیش آنان
بهترین کموینست های شوروی به خاک می افتند و بخش اعظم کشور به زمین سوخته تبدیل می شود.

۱۱
اینها
انتقادات فیدل کاسترو نیز بوده اند.
 
اندکی اندر باب عشق

۱
عاشق شدن آسان است

۲
ولی یکطرفه است.

۳
دوست می داری
بی انکه دوست داشته شوی
نوعی گدا وارگی است.

۴
وابسته و دلبسته و محتاج معتاد واره کسی و یا چیزی می شوی
بی آنکه آن کس و آن چیز
وابسته و دلبسته و محتاج معتاد واره تو گردد.

۵
معشوق شدن هم آسان است
ولی به معنی چیز واره شدن است.

۶
به معنی کالا واره شدن است.

۷
به معنی سقوط از مقام والای انسانی به درجه نازل اشیاء است.

۸
حیوانات حتی تن به این چنین سقوط نمی دهند.

۹
از گربه ها بپرس
که
خر نیستند.

۱۰
حتی خر وابسته و دلبسته کسی نمی شود.

۱۱
از کجا معلوم است؟
 
کاوه ای که مش ممی وعده اش را داده بود ظهور کرده است
 
از ایدئال تا رئال
از اوتوپی تا واقعیت

۱
زن در هر صورت وارد جامعه شده است

۲
خواه با چادر و خواه بی چادر

۳
خواه در سنگر دفاع از خرافه و خریت

۴
خواه در سنگر مخالفت با خرافه و خریت

۵
تیر ارتجاع سیاه (روحانیت کثافت)
به سنگ خورده است.

۶
مذهب به دست خود مبلغان مذهب
بی اعتبار شده است.

۷
طنز تلخ تر از زهر تاریخ
همیشه از همین قرار است:
محکم ترین سدها
به دست سنتی ترین سد سازان
تخریب می شود.

۸
زمان بيكرانه
را
تو با شمار گام عمر ما مسنج
 
به پاي او دمي است
اين درنگ درد و رنج

بسان رود كه در نشيب دره 
سر به سنگ مي زند
رونده باش

اميد هيچ معجزي ز مرده نيست
زنده باش
 
رخنه دار اولسون شریعت
پایمال اولسون وطن

هر نولیر اولسون
مریدیم بیشمار اولسون گرک

۱
مش زیبا کلام بدتر از جذام
حاکمیت که اسلامی و مسیحی و یهودی و بودایی نمی شود.

۲
حاکمیت
چیزی زیربنایی ـ اقتصادی است.

۳
حاکمیت
شالوده هر جامعه است

۴
اصلا دیده نمی شود.

۵
مثل شالوده هر عمارت است.

۶
هر آنچه که بر فراز حاکمیت بنا می شود
روبنایی ـ ایده ئولوژیکی است.

۷
هر چیز روبنایی ـ ایده ئولوژیکی
مثلا مذهب
به ساز زیربنای اقتصادی و طبقه حاکمه
یعنی به ساز خداوندان وسایل مهم تولید
می رقصد.

۸
تو و امام و اجامر جماران
مأمورین طبقه حاکمه اید.

۹
غلام حلقه به گوش طبقه حاکمه اید.

۱۰
مذهب یکی از عناصر روبنای ایده ئولوژیکی
است.

۱۱
دولت و حقوق و اخلاق و هنر و دانش و خرافه و خریت و غیره هم به همین سان
 
ما آنجا بودیم
مشد حریف
 
برگ های درخت زیتون
زر می شدند و نه نقره.

برگ های درخت عنار و عنگور
نقره می شدند.
 
اندکی اندر باب سقراط و افلاطون و ارسطو

آریان پور

اگر بتوانیم درباره ی سقراط از روی مجسمه ی نیم تنه ای که از خرابه های آثار حجاری دنیای قدیم به دست آمده است , قضاوت کنیم , باید بگوییم که وی به قدری زشت بوده است که تا کنون حتی یک فیلسوف هم بدان زشتی دیده نشده است . سر او طاس و صورت او پهن و گرد و چشمان او فرو رفته و بی حرکت است ; دماغی بزرگ دارد که بر روی آن لکه ای دیده می شود که در بسیاری از مهمانی های عمومی مشخص بوده است . چنین قیافه ای به یک بار بر بیشتر سزاور است تا به مشهور ترین فلاسفه ی جهان . ولی اگر از نزدیک دقت کنیم , از میان صلابت و خشونت سنگ , چیزی از ملایمت و رقت بشری و بساط و تواضع را ملاحظه خواهیم کرد یعنی صفاتی که متفکر زمخت بد شکل را استاد گرامی و محبوب جوانان زیبا و خوش صورت آتن ساخته بود . معلومات ما درباره ی وی اندک است ولی ما او را به همان اندازه خوب می شناسیم که افلاطون آریستوکرات و ارسطوی دانشمند محتاط را
ویل دورانت 

۱
معلوم نیست که آریان پور که نور دیده ما ست
چرا به زباله ای لاشخورهای امپریالیستی از قبیل ویل دورانت و ارنست یونگ و غیره دل بسته است.

۲
دلیل اعتنای او به سقراط شاید به دلیل دلبستگی طبری به سقراط بوده است.

۳
طبری حتی موعلظ مفصلی راجع به سقراط دیوانه سرهم بندی کرده است

۴
جامعه «شناسی» ویل دورانت در بهترین حالت جامعه شناسی ناتورالیستی است.

۵
انسان «شناسی» ویل دورانت انسان شناسی ارشیولوژیکی (باستان شناسی) ـ فرمالیستی است.

۶
ای کاش آریان پور انرژی ارزشمند خود را به ترجمه میراث غول اسای برشت مبذول می داشت.

۷
برشت در قصه های آقای کوینر
سقراط را به خاطر ندانمگرایی (اگنوستیسیسم) اش
به تندبار تمسخر می بندد.

۸
افلاطون اما نماینده ایدئالیسم عینی است.

۹
هزاران سر بلندتر از همه این فلسافه آنتیک
ارسطو ست که فیلسوف ماتریالیسم است و میراثی غول آسا از او به یادگار مانده است
و ضمنا فیلسوف منفور طبقه حاکمه امپریالیستی است
 
پیش شرط کشف حقیقت
خروج از خریت است
مش بنی صدر

۱
تحلیل بند تنبانی تو به درد مش مسعود مرحوم
یعنی امام زمان غایب و مش مریم جولیانی می خورد.

۲
نه
به درد ما که ترک خریت گفته ایم و سگ گشته ایم.

۳
گذاشتن علامت تساوی میان رضا شاه و محمد رضا شاه و روحانیت فئودالی کثافت
در بهترین حالت نشانه خریت است

۴
مهلک ترین ضربه بر فئودالیسم و آنارشی (هرج و مرج) ملوک الطوایفی و خانخانی و خودسری و خودکامگی و رهزنی و لاشخوری در دوره همین رضاشاه و محمد رضاشاه فرود امده است.

۵
روحاینت کثافت 
همیشه مخالف تجدد و مدرنیته و روشنگری و پیشرفت اجتماعی بوده است.
 
اندکی اندر باب انتحار

۱
انتحار چیست و به چه دلیل و به چه نیت
تبلیغ می شود و جامه عمل می پوشد؟

۲
انتحار فقط صرفنظر شخصی از نعمت بی جانشین و بی بدیل زندگی که نیست.

۳
پشت سر انتحار
طبقه اجتماعی انگل و استثمارگر نشسته است.

ایده ئولوژی نشسته است.

۴
اینکه لاشخورانی مثل صادق هدایت و یا احمد شاملو
بارها اقدام به انتحار می کنند
گاه موفق می شوند و گاه ناکام می مانند
دلیل طبقاتی و ایده ئولوژیکی دارد.

۵
انتحار به معنی خودستیزی است.
ضد دیالک تیکی خود اما جامعه و همنوع و همبود است.

۶
انتحار
کردوکاری ضد غریزی و ضد طبیعی و ضد عقلی و ضد اجتماعی و ضد نوعی است.

۷
دشواری انتحار هم به همین دلیل است.

۸
غریزه حفظ نفس
غول قدر قدرتی است که بهترین دوست هر موجود زنده است.

۹
به همین دلیل همه مکاتب تبلیغ و توجیه و تشویق و تحبیب انتحار
قبل از ریختن سم ایده ئولوژیکی انتحار در کام ابنای بشر
خانه خرد او را درهم می کوبند.

۱۰
خردزدایی اش می کنند.
خریت و خردزدایی به جنون می انجامد.

۱۱
خردزدایی و جنون اما مقدمه اجتماعیت زدایی و آدمیت زدایی ابنای بشر است.

۱۲
برای ایمان به خودستیزی و اقدام و عمل به خودستیزی
باید به ضدیت با جفت دیالک تیکی خود یعنی جامعه و همنوع رسید.

۱۳
دیالک تیک فرد و جامعه

۱۴
فرد فقط به شرطی به خود ستیزی می رسد که به جنون و جامعه ستیزی رسیده باشد.

۱۵
بی دلیل نیست که آنارشیست های کثافت
خود را «دشمن بشر» می نامند.

۱۶
بی دلیل نیست که فاشیسم و نیهلیسم و فوندامنتالیسم مکاتب تربیت
دشمنان عملی جنونگرفته بشریت زحمتکش و مولد اند.

۱۷
بمب ناقابلی به کمر بدبخت شستشوری مغزی داده شده و یا کودک بی مغز می بندند
و
به مسجدی و یا تجمعی و یا میدان جنگی می فرستند تا ضمن انتحار
همنوعان خود را کورکورانه تکه تکه کند.

۱۸
دفاع از زندگی
وظیفه صرفنظر ناپذیر روشنگری علمی و انقلابی است.

۱۹
مبارزه بر ضد آنارشیسم و نیهلیسم و میلیتاریسم و فاشیسم و نازیسم و فوندامنتالیسم و کثافت های دیگر
وظیفه هر انسان شریف و زحمتکش است.
قبل از همه وظیفه دهقانان و پیشه وران و کارگران و سگان سرسپرده آنان است
 
هی اتحادیه آزاد خران

۱
خودکشی کسب و کار خر است.

۲
با پوزش از خر که خر نیست
و هرگز دست به خودکشی در هر فرم و نوع و قسمش نمی زند.

۳
زنده باد زندگی

۴
زنده باد رزم توده ای ـ انقلابی به خاطر زندگی
 
اندکی اندر باب حزب بزرگ توده و اتحاد جماهیر شوروی

به عوض انتقاد از دولت ابادی باید حزب توده و شوروی سابق را کوبید.
مش بهرام

۱
دولت آبادی توده ای نبوده است.

۲
دولت آبادی نوینسده ای خوداندیش بوده است.
بیشک کماکان هم چنین است.

۳
دولت آبادی
مثل شولوخف است.

۴
شوروی  
(و دیگر احزاب کمونیست جهان)
هم خط کیانوری را غلط می دانست و مرتب هشدار می داد.

۵
ولی ایکاش از سران سلحشور همان حزب توده سابق و منفور
۵ نفر زنده مانده بودند.

۶
ایکاش همان شوروی هنوز باقی مانده بود.

۷
غیاب شوروی و حزب توده 
را 
هیچ انسان شریف و شرافتمندی آرزو نمی کند

۸
مگر اینکه کر و کور و خر باشد و خون را به عرش و فرش نبیند.
 
اندکی اندر باب طویله طوفان

۱
یکی از مشخصات اصلی استالینیست ها
(که ضمنا کمترین ربطی به خود استالین بدبخت ندارند)
خریت اصیل آنها ست.

با پوزش از خر
که خر نیست.

۲
حزب غار طوفان در واقع طویله است.

چرا و به چه دلیل؟

۱
اولا خروشچف صد بار راسیونال تر از استالین خر و خردستیز و کودن بود.

۲
ثانیا ما آدم نیستیم تا عضو طویله ای باشیم.
کامنت های ما در واقع پارس اند.
خر جماعت اما زبان سگان را نمی فهمند
چون جز عرعر زبان دیگری بلد نیستند.

۳
ثالثا حزب توده
فرق ماهوی با طویله طوفان ندارد.
بروید متحد شوید تا رستگار شوید.

۴
ثالثا دست بسته تحوبل دادن سران حزب کمونیست پناهنده آلمان به نازی های نازی آباد و کثافتکاری های دیگر که اشتباه نیست.

۵
چیست؟
ضمنا اشتباه چیست؟

۶
خامسا گربه چف ها نتیجه پاک سازی های حزب لنین از کمونیست های حقیقی توسط استالین اند.

استالین بی شرم
به مادر بزرگ ترین تئوریسن حزب لنین که در زندان های استالینی آب خنک می خورد
می گوید:
ننه.
پسر نابغه ای داری.

۷
سادسا همین پوتین و حزبش ستایشگر استالین اند
و ضمنا
بدترین دشمن لنین اند.

۸
خریت در طویله طوفان
خصیصه ای طبقاتی و ذاتی است

۹
معلوم نیست که این زباله ها
چگونه تربیت می شوند که ذره ای مغز اندیشنده در کاسه سر ندارند.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر