۱۳۹۷ خرداد ۲۴, پنجشنبه

محمود دولت آبادی در آیینه انکر و منکر (۷)


بلاگردان 
  مجید نفیسی   
(۱۳۳۰)
به محمود دولت آبادى 
(ششم ماه ژوئن سال ۲۰۱۸)

ویرایش و تحلیل 
از
 یدالله سلطان پور
 



۱
ایکاش روزه‌ ات را
در خانه گشوده بودی
 
آرزوی مجید نفیسی 
(و نه فقط مجید نفیسی)
این است که محمود دولت آبادی بسان عیاری از خودگذشته
دعوت طبقه حاکمه به افطار را نپذیرد.
 
سؤال این است 
که 
چرا و به چه دلیل 
بعضی ها
 آرزوهایی از این قبیل 
در دل می پرورند؟
 
۲
ایکاش روزه‌ ات را
در خانه گشوده بودی
 
اولا
چرا و به چه دلیل
باید برای هنرمند خوداندیش و خودمختار سالخورده و سرد و گرم زندگی چشیده ی جامعه ای،
تعیین کلیف کرد؟
 
خود مجید نفیسی و هر ننه قمر سبیلمند روسری بند عنقلابی دیگر
چه واکنشی از خود نشان خواهد داد،
اگر حریفی بگوید:
 
ایکاش شعرت را
بر در و دیوار خانه ات حک کرده بودی
 و
نه
بر دیواری در شهری
 
ایکاش به عوض رفتن به منبر ۳۰ عن عن 
نزد قنبر رفته بودی
  
۳
آخر این چه رسم و روند و روالی است
که
همنوعانت
به هر نیتی
تو را به بند می کشند تا باب میل آنها بمانی؟
 
فقط دولت آبادی نبوده و نیست که به مثابه هنرمند جامعه سر سفره طبقه حاکمه نشسته است.
 
احتمالا دهها هنرمند دیگر 
هم 
چه بسا  عمیقتر
 در پاسور طبقه حاکمه بر خورده اند.
 
چرا
کسی فحش و تحقیر و توهینی نثار آنان نمی کند؟
 
دلیل این استثناء در انبوهه قاعده چیست؟
 
۴
ایکاش روزه‌ ات را
در خانه گشوده بودی
 
دلیل این حمله بر دولت آبادی
توهم لشگر شاعران و شیادان است:
 
دیالک تیکی از توهم است:
دیالک تیک توهم نسبت به خویشتن و نسبت به دولت آبادی
است.
 
مجید نفیسی
توهم انقلابی بودن خود
 را 
از 
سویی 
و
توهم انقلابی بودن دولت آبادی
را
از 
سوی دیگر
دارد.

۶
اگر آثار دولت آبادی تحلیل شوند، معلوم می شود که این توهم چه وزنی دارد.

در فیسبوک
پیجی به نام دوست آبادی هست.

ما
هزار سال قبل
کامنتی بر برخی از جملات قصار او نوشتیم و بلاک شدیم.


یکی از اشعار گروه رندان
را
که مجید نفیسی هم از اعضای آن است،
تحلیل کرده بودیم،
شاعر می خواست دادگاهی مان بکند که چرا به شعرش چپ نگاه کرده ایم.

ما هم از فرط ترس
فوری از خیرش گذشتیم.

کسی که انقلابی باشد
قاعدتا
نباید هراسی از نقد اشعارش و یا افکارش داشته باشد.

بلکه 
برعکس
باید از آن استقبال کند.

۷

ایکاش روزه‌ ات را
در خانه گشوده بودی
 
  چنین برخوردی به همنوع
حتی
با ایده ئولوژی خود مجید نفیسی
منافات دارد.
 
لیبرال
کسی است که حق تصمیمگیری هر کس در هر زمینه را به رسمیت بشناسد.
 
کسی که خواهان آزادی مؤمن و کافر است،
اصولا
نباید همنوعی را به بهانه ایمان به چیزی به تازیانه انتقاد ببندد.
 
بگذارید ما هم آرزویی داشته باشیم:
 
ایکاش
مجید نفیسی لیبرال
افکار و آثار دولت آبادی
 را
به چالش کشیده بود
و
نه
  سفره افطارش
 را. 
 
۸
ایکاش روزه‌ ات را
در خانه گشوده بودی
 
فقط مجید نفیسی نیست.
 
کسانی که همنشین و همپیاله و همبستر سرشناس ترین سازمان ها و افراد وابسته به امپریالیسم
اند،
بی شرمانه
به دولت آبادی
لقب هنربند داده اند.
 
اصلا معلوم نیست
که
معیار چیست.
 
چگونه می توان جندگی کرد و بخش اعظم درآمد خود
را
دست و دل بازانه
به حساب جاکشان بین المللی ریخت
و
ضمنا 
پشت سر هم
عکس های تهوع آور با جاکشان متنوع منتشر کرد
و
دولت آبادی را هنربند نامید و رسوا کرد؟
 
اگر
احیانا
این جنده ها
با 
حمایت جاکشان 
روی کار آیند،
با مخالفین خردگرای خود چه خواهند کرد؟
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر