۱۳۹۷ خرداد ۲۰, یکشنبه

محمود دولت آبادی در آیینه انکر و منکر (۳)


بلاگردان 
  مجید نفیسی   
(۱۳۳۰)
به محمود دولت آبادى 
(ششم ماه ژوئن سال ۲۰۱۸)

ویرایش و تحلیل 
از
 یدالله سلطان پور
 


۱
نه،
 این کراوات سرخ نمی‌ تواند
چون بلاگردانی
تو را حفظ کند
و سر میزِ افطارِ دولتِ شرعی
از تو روشنفکری عرفی بسازد
و خوانِ خونینِ ولایت را
به سفره‌ ی ساده‌ ی بلقیس برگرداند.

(بلقیس اسم ننه گلمحمد در کلیدر است.) 
 
مجید نفیسی در این بند شعر،
هویت و شخصیت محمود دولت آبادی
را
زیر علامت سؤال قرار می دهد.
 
در عالم تصورات و توهمات مجید نفیسی،
محمود دولت آبادی
فکر و ذکر و هم و غمی جز نجات خویشتن خویش ندارد:
 
الف
کراوات سرخ رنگ می زند 
تا 
از آن به عنوان بلاگردانی سوء استفاده کند.
 
ب
کراوات سرخ رنگ می زند 
تا
 در سر سفره دولت شرعی،
از او روشنفکری عرفی بسازد.
 
پ
کراوات سرخ رنگ می زند
 تا
او را از  سفره خونین ولایت برکند
و
به سفره ایلاتی بلقیس برگرداند.
 
۲
نه،
 این کراوات سرخ نمی‌ تواند
چون بلاگردانی
تو را حفظ کند
و سر میزِ افطارِ دولتِ شرعی
از تو روشنفکری عرفی بسازد
و خوانِ خونینِ ولایت را
به سفره‌ ی ساده‌ ی بلقیس برگرداند.

(بلقیس اسم ننه گلمحمد در کلیدر است.)
 
بدین طریق و با این ترفند
محمود دولت آبادی سلب هویت و شخصیت فردی و طبقاتی می شود.
 
به لاشخوری بی هویت و بی شخصیت
از قبیل کسانی استحاله می یابد که دیروز خود را مجاهد و فدایی و توده ای و غیره جا می زدند
و
امروز
در محافل و منابر امپریالیستی به جندگی مشغولند. 

محمود دولت آبادی
در میدان دید تنگ مجید نفیسی
روشنفکر است
 و 
روشنفکر
بر سر دو راهی زیر ایستاده است:
 
الف
یا باید مثل مجید نفیسی 
روشنفکر عرفی شود
 
ب
و
یا باید 
مثل محمود دولت آبادی
روشنفکر 
شرعی باشد.
 
۳
روشنفکر اما چیست و کیست؟
 
روشنفکر یک قشر اجتماعی است.
 
در جامعه بشری ما با اقشار و طبقات اجتماعی سر و کار داریم.
 
جامعه بشری
بسان هر عمارتی
از طبقات متنوع تشکیل می شود.
 
مثلا 
از
 طبقه اشراف فئودال و روحانی 

از
طبقه بورژوا

از
طبقه کارگر
 
۴
هر طبقه هر عمارت از خانه هایی تشکیل می شود.
 
هر طبقه اجتماعی هر جامعه
هم
به همان سان
از اقشار متنوعی تشکیل می شود.
 
هر خانه هر عمارت از اتاق های متنوعی تشکیل می شود.
 
هر کدام از اقشار هر جامعه
هم
به همان سان
از لایه های متنوعی تشکیل می شود.
 
۵
روشنفکر یکی از اقشار هر جامعه است.
 
 روشنفکر بر فراز جامعه و طبقات اجتماعی شناور نیست.

روشنفکر با هزاران رشته به طبقه اجتماعی معینی گره خورده است.
 
هر طبقه اجتماعی
روشنفکران خاص خود را می پرورد و دارد.  
 
۶
هنرمند یکی از لایه های قشر روشنفکر است.
  هم 
لاهوتی روشنفکر و ضمنا شاعر و هنرمند است
و 

هم جلال آل احمد و احمد شاملو و نفیسی و مختاری و سلطان پور و غیره.

لاهوتی  روشنفکرپرولتاریا و توده زحمت است
و 

اینها
روشنفکران فئودالیسم و فاشیسم اند.

۶
نه،
 این کراوات سرخ نمی‌ تواند
چون بلاگردانی
تو را حفظ کند
و سر میزِ افطارِ دولتِ شرعی
از تو روشنفکری عرفی بسازد
و خوانِ خونینِ ولایت را
به سفره‌ ی ساده‌ ی بلقیس برگرداند.

(بلقیس اسم ننه گلمحمد در کلیدر است.)
 
نفیسی مفهوم فلسفی روشنفکر را تحریف می کند 
تا به مثابه روشنفکر آب به آسیاب طبقه اجتماعی معینی بریزد 
که خود نفیسی روشنفکر آن طبقه اجتماعی است.

نفیسی روشنفکران ایران (و خواه و ناخواه جهان) را به دو دسته طبقه بندی می کند:

الف
روشنفکران عرفی

ب
روشنفکران احتمالا شرعی

۷
بدین طریق
ماهیت طبقاتی روشنفکران ماستمالی می شود.

مجید نفیسی
به همین دلیل و به همین نیت
به تحریف مفهوم فلسفی دولت کمر برمی بندد:
 
او
دولت را نیز به دو دسته طبقه بندی می کند:
 
الف
دولت شرعی
 
ب
دولت عرفی (لائیک و غیره)
 
۸
بدین طریق
ماهیت طبقاتی دولت ماستمالی می شود.
 
اکنون مجید نفیسی و هر بورژوای «خیرخواه» دیگر
می تواند شعار جدایی دین از دولت را بدهد.
 
شعار خر رنگ کن جمهوری خواهان لاییک و سطل ننه ات طلبان و مشروطه خواهان دموکراتیک
را.
 
۹
مجید نفیسی
چنان وانمود می کند که انگار محمود دولت آبادی به لحاظ اجتماعی سقوط کرده است.
 
به همین دلیل سودای برگشت به سفره ساده بلقیس را به او نسبت می دهد.
 
محمود دولت آبادی به همان اندازه سقوط کرده است که خود مجید نفیسی صعود کرده است.
 
هم مجید نفیسی چپ نمای ماهیتا راست بوده است 
و 
هم محمود دولت آبادی در اذهان خرفت و خفته عمومی
 چپگرا بوده است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر