۱۳۹۷ تیر ۱, جمعه

خرد ـ انسان ـ تاریخ (۶۹)


پروفسور دکتر مانفرد بور
برگردان
شین میم شین

فصل ششم
وظیفه فکری فلسفه کلاسیک بورژوایی آلمان

بخش اول
ادامه

۲۹
·    مفهوم خرد (عقل) در تفکر بورژوایی عصر جدید به مسئله مرکزی دوران اختصاص می یابد:
·    به مسئله گذار از جامعه فئودالی به جامعه بورژوایی.

·    مراجعه کنید به دوران در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۳۰
·    فلسفه کلاسیک بورژوایی به همین دلیل فرمول تسلط انسان بر طبیعت و جامعه به مدد خرد را توسعه می دهد.

۳۱
·    این مفهوم خرد به همین دلیل حاوی جنبه جامعه ـ انتقادی عمدی است.

۳۲
·    این نگرش برای درک تاریخ توسعه فلسفه کلاسیک بورژوایی صرفنظرناپذیر است. 

۳۳
·    نباید ناگفته بماند که بحث بر سر مفهوم خرد در چارچوب فلسفه بورژوازی ترقی خواه، اکثر اوقات فقط در مسئله گزاری های معرفتی ـ نظری (تئوری شناخت) سیر می کند.
·    مثلا چالش و مشاجره بر سر ایده های مادر زاد میان دکارت و لایب نیتس و جان لاک 

۳۴
·    در این چالش ها نیز بحث بر سر مسئله جامعه ای ـ تاریخی اساسی آن زمان از دید بورژوازی ترقی خواه بوده است.

۳۵
·    این چالش ها به دلایل فلسفی ذاتی (ایده ـ تاریخی) و علمی به طرز معرفتی ـ نظری فرمولبندی شده اند.  

۳۶
·    این امر خود را در اوایل تفکر بورژوایی نشان می دهد.

۳۷
·    به همین دلیل، ورود فلسفه کلاسیک بورژوایی به نام خرد به صحنه موجب شوکه شدن نمایندگان تفکر موروثی (کهنه) می گردد.
·    برای اینکه فلسفه کلاسیک بورژوایی آنچه را که تا آن زمان بیانگر خرد بود و به همین دلیل اوتوریته (مرجع، کلیسا، مذهب) به طور کلی محسوب می شد، به چالش می کشید.

۳۸
·    علاوه بر این، فلسفه کلاسیک بورژوایی با انتقاد از اوتوریته، قدرت حاکمه را مورد حمله قرار می داد.
·    قدرت حاکمه ای که مشروعیت خود را از همین اوتوریته استخراج می کرد.

۳۹
·    این طرز تفکر نوین اما همزمان خرد را پیش شرط قرار می داد.
·    خردی که هنوز استدلال و اثبات نشده بود و می بایستی پیشاپیش اثبات شود.

۴۰
·     در منبعی از فرانسه در اواخر قرن ۱۷ می خوانیم:
·    «مدتی است که ناشناسی که خود را خرد می نامد، تصمیم گرفته که به زور وارد سالن های درس دانشگاه ها شود که به کمک رندان رسوایی از قبیل گاسندی گرایان، دکارت گرایان، مالبرانش گرایان همه چیز را (از چیزهای مبهم تا نظرات ارسطو را) به بوته آزمون  سپارد و از عرصه بدر راند.»

۴۱
·    پاول هزارد که این نقل قول را تفسیر می کند، می نویسد:
·    «دقیقا:
·    خرد واقعا از حرص حمله سرشار بود و می خواست نه فقط افکار ارسطو را، بلکه افکار هر کسی را که روزی روزگاری اندیشیده بود و به رشته تحریر در آورده بود،  به بوته آزمون بسپارد و صحت و سقمش را بسنجد.
·    خرد می خواست همه خطاها و خرافه های پیشین را جارو کند و زندگی را از نو آغاز کند.
·    البته خرد چیز ناشناخته ای نبود.
·    برای اینکه در همه زمان ها بر لب ها بود.
·    خرد اما دراین دوره چهره نوینی کسب کرده بود.»
·    (پاول هزارد، «بحران روح اروپا»، ۱۶۸۰ ـ ۱۷۱۵، ۱۹۳۹، ص ۱۴۹)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر