۱۳۹۷ خرداد ۱۴, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۸۵)

 
جمعبندی

از
مسعود بهبودی


زبان بینوای فارسی و فارسان (سوارگان، ارتش چنگیز) زبان ستیز عاصی

برای بعضی از هنربندان غرضه از زندگی خوردنه
حالا
چه به فراخوان شام روحانی
چه گه خوردمه فردای بعد از انقلاب
حریف

۱
زبان در جهان
ای زبانمند چیست؟

۲
غرضه؟

۳
غرضه از زندگی؟

۴
فراخوان شام؟

۵
فراخوان شام روحانی؟

۶
گه خوردمه؟

۷
فردای بعد از انقلاب؟

۸
درک سخن فارسان زبان بیچاره فارسی
هزاران بار دشوار تر از درک زبان فارسان تیمور لنگ و چنگیز ننگ است.

۹
منظور حریف محترم از
غرضه از زندگی
غرض از زندگی است:
هدف و آماج اصلی زندگی است.

۱۰
معلوم نیست که از کی مد شده که کسره به صورت «ه» به واژه ها افزوده شود.

۱۱
در این صورت
مثلا
آفتاب هستی
را باید
آفتابه هستی
نوشت.

۱۲
فراخوان به قیام و تسلیم و اعتراض و انقلاب درست است
و نه فراخوان به شام و ناهار.

۱۳
چنین خطای فاحشی را فقط کسانی مرتکب می شود که با زبان فراسی بکلی بیگانه باشند و بسان ژوزف کنراد با استفاده از فرهنگ لغات عمید
قصه بنویسند.

۱۴
واژه ها منحصر به فردند.

۱۵
هیچ واژه ای صد در صد هممعنا با واژه دیگر نیست.

۱۶
بدبختی ناشی از فرهنگ واژه ها هم همین است.

۱۷
دعوت فقط به شرطی مساوی با فراخوان است که تصریح شود.مثلا دعوت امام به قیام

۱۸
گه خوردمه
اصلا غلط است
و باید
«گه خوردن» است
نوشته شود

۱۹
گه خوردم
باید در گیومه باشد:
«گه خوردم» است
باشد

۲۰
فردای بعد از عنگلاب
به لحاظ منطقی غلط است.

۲۱
چون فردای قبل از عنگلاب که وجود ندارد
تا از فردای بعد از عنگلاب سخن رود.

۲۲
فردای عنگلاب
و
یا
بعد از انقلاب

۲۳
ضمنا
هنرمندی مثل مش محمود که به شام مشد حسن دعوت شده،
عضو طبقه حاکمه است.

۲۴
چرا باید پس از انقلاب (؟)
«گه خوردم» بگوید.

۲۵
ضمنا
محمود دولت آبادی را
حتی جلادان بوش و وحوش در گوانتانامو
نمی توانند به زانو در آورند.

چه رسد به واداشتن جاکشان و جندگان 
 به 
«گه خوردم»

۲۶
دولت آبادی همان گلمحمد کلیدر است.

از ملت تا امت
از ناسیونالیسم تا پانیسم (فاشیسم، فوندامنتالیسم)

۱
ملت یعنی چه؟

۲
مگر در ایران ملت تشکیل شده است؟

۳
معمار و بانی، سازنده ملت در تاریخ بشری کدام طبقه اجتماعی است؟

۴
بانی ملت در تاریخ بشری
بورژوازی مترقی آغازین بوده است

با غولان فکری و فلسفی از قبیل فیشته و کانت و هگل و فویرباخ و روسو و روبسپیر و دیدرو و هلوه تیوس و هولباخ

۵
ناسیونالیسم
توسط این طبقه انقلابی، ضد فئودالی، ضد مذهبی، خردگرا و ترقی طلب
نمایندگی شده است.

۶
خاتم الفلاسفه بورژوازی مترقی آغازین
هگل بوده است که آموزگار مارکس و انگلس و مؤسس دیالک تیک ایدئالیستی بوده است

۷
بورژوازی مترقی آغازین
از دهه های پایانی قرن ۱۹
دیگر وجود ندارد تا ملت بسازد.

۸
جای بورژوازی مترقی آغازین
را
بورژوازی مرتجع واپسین گرفته است.

۹
خاتم الفلاسفه بورژوازی مرتجع واپسین
فریدریش نیچه است که
مؤسس خردستیزی، اخلاق ستیزی، هومانیسم ستیزی، پرولتر ستیزی و مارکسیسم ستیزی و انقلاب ستیزی است.

۱۰
بورژوازی مرتجع واپسین (بورژوازی امپریالیستی)
متحد برده داران (عربستان سعودی و امارات عربی) و فئودال ها و کنیسه و کلیسا و مسجد و منبر و محراب است

۱۱
هم ضد ملی است و هم ضد بشریت مترقی است.

۱۲
همه دول بورژوازی مرتجع واپسین
در عراق و افغانستان و لیبی و سومالی و غیره
جمع شده اند
تا
ملت بسازند.

۱۳
ولی ملت سازی
کار هر خری نیست.

کار کیست؟

۱۴
حضرات به عوض ملت
عرطش می سازند.
آدمکش می سازند.

۱۵
از فردای پیروزی انقلاب اکتبر
فونکسیون ملت سازی به عهده پرولتاریای انقلابی تحت رهبری حزب مارکسیستی - لنیینستی
محول شده است.

۱۶
در جمهوری خلق چین
ضمنا
ملت بزرگ چین تشکیل می شود.

۱۷
بورژوازی مرتجع واپسین
سودایی جز تفرقه و تقسیم و تخریب و تسخیر کشورهای چندین قومیتی ندارد.

۱۸
عراق عملا به اقالیم مسخره سنی و شیعه و کرد و غیره تقسیم شده است.

۱۹
ایران هم قرار است به ایرانک های کوچولو موچولو تقسیم شود.

۲۰
در سنای امریکا
برای هر واحد قومی هر کشوری
نماینده ای در آب نمک خوابانده شده است.

۲۱
آنهم چه نمایندگانی که مش مریم جولیانی جلوی شان لنگ می اندازد و نوحه سر در می دهد.

۲۲
به همین دلایل است که در ایران
به عوض ملت
امت تشکیل شده است.

۲۳
بورژوازی مرتجع واپسین
در امت سازی ید والایی دارد.

۲۴
عرعردوغان در امپراطوری عثمانی هم در پی امت سازی است.

۲۵
کار هر خر نیست ملت ساختن
توده رزمنده می بایست و حزبی پیلتن

اندکی اندر باب دیالک تیک مسئله و حل المسئله (راه حل)

۱
ممنون.
این دیالک تیک معضل (مشکل) و مسئله
مصطلح است؟

۲
خیلی زیبا ست.

۳
در زبان های فرنگی مفهوم واحدی برای هر دو هست (پروبلم).

۴
در این صورت
معلوم می شود که ماهیت مسائل مطروحه
طبقاتی است:

الف
یکی دست به ریشه می برد و مسئله زبر و زیر کردن مناسبات حاکم را طرح می کند و راه حل عرضه می دارد.

ب
دیگری مسائل بند تنبانی را طرح می کند و برای حل آنها لشگرکشی می کند.

۵
هر دو طبقه اجتماعی
در آن واحد
علل متفاوت بحران را بر زبان می رانند و بسته به علل متفاوت مورد نظر
راه حل مناسب و درخور را فرمولبندی می کنند.

۶
تحت مناسبات کاپیتالیستی عجق ـ وجق حاکم در طویله جماران
هیچکدام از این معضلات مطروحه توسط شما (بیکاری و غیره) قابل حل نیست.

۷
ضمنا
به فرض محال
اگر هم حل شوند،
حل شان «برای فاطی تنبان نمی شود.»

۸
رادیکال بودن
یعنی دست به ریشه بردن
مش مارکس

۹
طبقه حاکمه می تواند خرده ـ ریزه های خوان خود را جلوی توده گرسنه تکان دهد.
تکان هم می دهد.

۱۰
امروزه
در متروپل های امپریالیستی کسی از گرسنگی نمی میرد.

۱۱
استخوانی برای لیس زدن و آبجویی برای سرکشیدن و فوتبالی برای تماشا کردن و عرعر سر دادن هست.

۱۲
سوسیالیسم اما فقط سیر کردن شکم و زیر شکم نیست.

۱۳
سوسیالیسم
کیفیت زندگی طراز نوینی است

۱۴
فرمانفرمایی کار زنده بر کار مرده است.

۱۵
دموکراسی حقیقی است.

۱۶
پایان بندگی و وابستگی
و
آغاز زندگی و وارستگی است

۱۷
شروع تاریخ حقیقی بشری است.
حتی اگر سفره توده تحت سوسیالیسم رنگین نباشد.

۱۸
شهید پرولتاریا
آنتونیو گرامشی
در این زمینه سخن بسیار دارد

جفنگ نزد عیرانیان است و بس.

اینبار کلینیک دکتر مجید سمیعی مزدور میزبان آخوند غلامرضا منصورى قاضى مرگ و سرپرست دادسراى ناحيه ٣ تهران است
لجن
۱
لجن ها
از فرط خریت
فخر ملی
را
لجن مال می کنند.

۲
وای اگر از پی امروز بود
فردایی

۳
وای اگر لجن به قدرت رسد.
 ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر