۱۳۹۶ بهمن ۱۳, جمعه

کارتزیانیسم (۵) (بخش آخر)

  
 
 پروفسور دکتر مانفرد اشتارکه
برگردان
شین میم شین

۴۳

·      در علوم طبیعی، تحت تأثیر علمای انگلیسی (بویل، نیوتون)، نگرش امپیریستی از دهه دوم در هلند و از دهه چهارم در فرانسه غلبه می کند.

·      مراجعه کنید به امپیریسم (تجربه گرایی)، جامعه پژوهی امپیریستی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری


۴۴
·      کلیسای کاتولیک که در قرن هفدهم بر ضد کارتزیانیسم مبارزه می کرد، در قرن هجدهم به پذیرش آن می پردازد.

۴۵
·      علل این امر به شرح زیر بوده اند:

الف
·      اولا علوم طبیعی در قرن هجدهم از فلسفه تا آنزمانی کلیسا، یعنی ارسطوئیسم، خارج می شود و مستقل می گردد و کلیسا باید فلسفه بیگانه تر با واقعیت و روحگرایانه تری را به خدمت گیرد.

ب
·      ثانیا تئولوژی تدریجا از اسکولاستیک ارسطوئی روی بر می گرداند و سمتگیری های دیگری را (تحت تأثیر پروتستانتیسم) اتخاذ می کند.

۴۶
·      از این رو ست که بخش متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) کارتزیانیسم مقبولیت کسب می کند.

۴۷
·      بخش متافیزیکی کارتزیانیسم از نکات زیر تشکیل می یابد:

الف
·      آموزش جوهر روحی انسانی

ب
·      آموزش نامیرایی جوهر روحی

پ
·      آموزش ایده های مادر زاد  

ت
·      اثبات وجود خدا.

۴۸
·      بدین طریق میان کارتزیانیسم و متافیزیک کهنه و نو وصلت برقرار می شود و سعی می شود تا میان کارتزیانیسم و افکار آگوستینی آنتیک و افکار تومیستی پیوند بر قرار شود.

۴۹
·      دکارت در مبارزه بر ضد امپیریسم انگلیسی و فرانسوی در مکاتب زیر اهمیت مرکزی کسب می کند:

الف

·      در نیمه دوم قرن هجدهم در مکتب اسکاتلندی (توماس رید)

ب

·      در آغاز قرن نوزدهم در فرانسه، در مکتب اسپیریتوئالیستی (روحگرائی)(ویکتور کوزین)

۵۰
·      دکارت به مقام قهرمان فلسفه اکلکتیکی «عقل سالم بشری»، فلسفه ای که برآورنده انتظارات کلیه ایدئالیسم های ممکنه است، اعتلا داده می شود.

۵۱
·      از زمان کوزین «اسطوره دکارتی بورژوازی فرانسه رواج پیدا می کند و از «کارتزیانیسم ابدی» سخن گفته می شود که مشخصات اصلی آن (وضوح، خردمندی و اندازه دانی) بیانگر ماهیت فرانسوی قلمداد می شوند.

۵۲
·      نه تنها ایدئالیسم ما بعد انقلابی فرانسوی، بلکه بطور کلی کل ایدئالیسم عصرجدید از دکارت منشعب می شوند.

۵۳
·      علت این امر در این است که کارتزیانیسم، رادیکالتر از ارسطوئیسم، ماهیت انسانی را به تفکر محض منسوب می داند.
·      تفکر محضی که رابطه اش با چیزهای مادی قطع شده است.

۵۴
·      گرامیداشت دکارت بمثابه آغاز فلسفه نوین تر از سوی هگل از این رو ست.

پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر