۱۳۹۴ شهریور ۱۳, جمعه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (333)


پروفسور دکتر هانس یورگ سندکولر
فصل هفتم
ماتریالیسم 
برگردان شین میم شین

پیشکش
 به 
 احسان طبری
(۱۲۹۵ ـ ۱۳۶۸) 

بخش دهم
ماتریالیسم معرفتی ـ نظری به مثابه رئالیسم 
ادامه  

 گاستون باخه لار (1884 ـ 1962) 
فیلسوف فرانسوی
اهل شعر و تئوری علم
باخه لار در علم و تخیل هنری
دو امکان متفاوت، ولی همتراز
برای تمییز نوین
برای رشد به مثابه انسان
می دید.
 مفاهیم مهم او:
سد راه شناخت
پروفیل اپیسته مولوژیکی
مؤلف آثار متعدد

34
·        بنظر باخه لار، وضوح راسیونال (عقلی)، نتیجه سطح شناخت ادراک چیزهای مادی نیست.
·        بلکه تنها و تنها، ساختارسازی ساختار موضوع علمی، حامل حقیقت نظری (تئوریکی) است.
·        (همانجا، ص 133)     

35
·        باخه لار ظاهرا به تقلید از «چرخش کوپرنیکانیکی» کانت که در فلسفه ترانسندنتال کانت مطرح می شود، در سال 1949، در اثر خود تحت عنوان «راسیونالیسم عملی» می نویسد:
·        «در کار مبتنی بر تدقیق علمی، می توان به شناخت هر چرخش کوپرنیکانیکی عینیت نایل آمد.
·        تعیین کننده ی دقتمندی نه اوبژکت شناخت، بلکه اسلوب (متد) شناخت است.»
·        (همانجا، ص 138)     

36
·        اپیسته مولوژی باخه لار در فرانسه در مقایسه با کشورهای دیگر، موجب برانگیزش پژوهش علمی ـ تاریخی عمیقتری راجع به رابطه ماتریالیسم و علوم شده است.
·        (همانجا، ص 138
·        مراجعه کنید به پیر ریموند، «گذار به ماتریالیسم: ماتریالیسم و ایدئالیسم  ماتریالیسم و ریاضیات»)

37
 اوتو نویرات (1882 ـ 1945)
فیلسوف و اقتصاددان آلمانی

·        اثر باخه لار تحت عنوان «ماتریالیسم راسیونال»، بسان اثر اوتو نویرات، تحت عنوان «ماتریالیسم اسلوبی (متدیکی)»، در میدان علوم طبیعی بازی می کند.

38
·        وجه مشترک «ماتریالیسم راسیونال» باخه لار با کلیه طرح های ماتریالیسم بورژوائی در قرن بیستم، عبارت است از خلاصه کردن واقعیت عینی در واقعیت موضوعات (اوبژکت های) علوم طبیعی.

·        مراجعه کنید به علوم طبیعی، علوم طبیعی ـ ریاضی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری    

39
·        برای اپیسته مولوژی (تئوری علم، شناخت)، علوم اجتماعی ارزش و اهمیت تقریبا تره حتی ندارند:
·        شناخت مبتنی بر علوم طبیعی و تئوری سازی مبتنی بر علوم طبیعی، بمراتب کمتر از علوم اجتماعی بطور فرماسیونویژه (بنا بر چند و چون فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی) تعیین (دترمینیزه)  می شود و بمراتب کمتر از علوم اجتماعی، حاوی فونکسیون های ایده ئولوژیکی است.  

40
·        استفاده از علوم اجتماعی بورژوائی، به عنوان بهانه برای فرمولبندی مطالبات راسیونال (عقلی) اپیسته مولوژی (به مثابه معلول)، فاقد علت چشمگیری بوده است.  

41
·        اپیسته مولوژی در «فلسفه علم» بورژوائی، نشاندهنده ی انتقاد از خود جدی بورژوازی بوده است.
·        اپیسته مولوژی در فلسفه علم بورژوائی، پاسخی به ایراسیونالیسم بوده است.
·        پاسخی به ایراسیونالیسم با منشاء فلسفه حیاتی و پوزیتیویستی بوده است.
·        به این نکته نباید کم بها داد.

42
·        قابل مقایسه با این «ماتریالیسم راسیونال» باخه لار، ماتریالیسم «هویت (یکسانی) بدن ـ مغز» (بادی ـ مایند) است که در فلسفه کشورهای انگلوساکسون از سال های 60 قرن بیستم مورد بحث قرار گرفته است.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر