۱۳۹۴ شهریور ۱۴, شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (169)


جمعبندی از
مسعود بهبودی


1
مذهب برای هر فرد واحد
هم
همزمان
دو فونکسیون دارد:

الف
فونکسیون آه
از سوئی

ب
  فونکسیون افیون
از سوی دیگر.

2
مذهب هم امید می دهد
هم مانع انتحار می شود (آه) 

3
و هم تسکین می دهد و تخدیر می کند. (افیون) 
در نتیجه
مانع خیزش و شورش و قیام می شود.

4
دین و مذهب
در هر صورت حربه ای دو لبه 
(دو فونکسیونال) 
در دست روحانیت است.

الف
روحاینت بسته به نیاز  طبقاتی خویش
گاهی، جنبه آه مذهب را تقویت و تبلیغ می کند

ب
گه، جنبه افیون آن را.

5
پس از انقلاب سفید و رفرم ارضی
روحانیت شیعی
جنبه آه مذهب را تقویت کرد و مؤمنین را به مقاومت و مبارزه بر ضد طبقه حاکمه مدرن فراخواند تا رستاوراسیون (فئودالیسم) دوباره به قدرت رساند.

6
پس از انجام رستاوراسیون و بر قراری مجدد حاکمیت ارتجاعی اشرافیت بنده دار و فئودال و روحانی ـ بورژوائی ـ سنتی
جنبه آه مذهب بکلی سرکوب شد 
و جنبه افیون آن تقویت و تبلیغ و تشدید گشت.

7
اکنون در رهنمودها و اشعار ارتجاع روحانی ـ فوندامنتالیستی
حتی برای شیعیان بحرین و غیره
نسخه تشیع «سرخ»  سابق تجویز نمی شود.

شاعر
من عاشق همه ام.

کسی که همه را دوست بدارد،
عملا قادر به تمیز خیر از شر نیست.
یعنی هنوز آدم نیست
چه رسد به هنرمند بودن

شاعر
باید به شما بگویم
در شعرمن
هرکس به انداره درک وشعورش از شعریت
برداشت می کند
درضمن جهان بینی بنده
در پروسه تکاملی بشری با دید شبه روشنفکران شما
بسیار متفاوت است
و متاسفانه شما از درک آن عاجز هستی
دوست داشتن - محبت و عشق ورزیدن در سرشت وجود آدمیت است


خیلی ممنون.
همین کامنت شما نشاندهنده بطلان ادعای شما ست:
کسی که مدعی عشق به همه از دم است:
نسبت به کسی که ابراز نظر صادقانه کرده
و یا حتی لایکی بر خلاف میل او زده،
 فحش خواهر و مادر می دهد:
چند نمونه نا قابل:
« در شعرمن هرکس به انداره درک وشعورش از شعریت برداشت می کند
در ضمن جهان بینی بنده در پروسه تکاملی بشری با دید شبه روشنفکران شما بسیار متفاوت است
 و متاسفانه شما از درک آن عاجز هستی
اگر شما براستی تحلیلگر هستید»


قبل از تأمل روی اندیشه شما در فرم سؤال،
به سؤال دیگری بیندیشیم:
حقیقت قضایا کجا ست؟

1
در سلیقه سوبژکت (مثلا حسن) است
و یا در خود قضیه (اوبژکت، مثلا تنهائی)

2
اینکه حسن از چه نوع تنهائی خوشش می آید
دلیلی بر کشف حقیقت تنهائی نیست.

3
سیبیت سیب (و یا تنهائی) در خود سیب است.

خود سیب و مولکول های متشکله آن
 باید تجزیه و تحلیل شوند.

4
نه سلیقه کارنده و چیننده و خرنده و خورنده و بوینده سیب.

5
فرم های مختلف و متنوعی از تنهائی وجود دارد
و هر کدام باید مستقلا بررسی شوند

6
تنهائی فی نفسه
چیزی انتزاعی و مجرد است
تنهائی باید بطور مشخص طرح شود و تحلیل شود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر