سرهنگ سرخ
حسن آذرفر (۱۳۱۲ - ۱۳۶۲)
اعدام در اوین، به تاریخ
( ۸/۱۲/۱۳۶۲ )
سرهنگ حسن آذرفر در ماه اسفند ۱۳۶۱ به همراه سایر اعضای حزب توده بازداشت
و بعد از ۱۲ ساعت به همراه دیگر اعضای خانواده اش به سلول های انفرادی اوین انتقال یافت
و ۲۰ روز تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفت.
در فاصله هر دو «تعزیر» او را با چشم بسته، در گوشه ای از راهرو میانداختند
و او ـ حتی در حالی که از شدت درد ناشی از شکنجه، با بیهوشی فاصله ای نداشت ـ
با صدایی آمیخته به ناله میگفت:
«من فرزند زحمتکشانم و تا دم آخربا مردم می مانم»
وارد سلول که شد، شروع به صحبت کرد.
دستش را بالا آورده بود و حالتی شبیه به سخنرانی داشت.
خسرو روزبه را به یاد می آورد:
«رفقا!
من در دادگاه دفاع سیاسی کردم.
از سوسیالیسم دفاع کردم.
گفتم که به این راه ایمان دارم.
ما فقط یک بار به دنیا میآییم.
باید مرد بود».
بعد سکوت کرد.
می دانست که هنگام رفتن است.
خاطره ای از حریف همبندی
حسن آذرفر (۱۳۱۲ - ۱۳۶۲)
اعدام در اوین، به تاریخ
( ۸/۱۲/۱۳۶۲ )
سرهنگ حسن آذرفر در ماه اسفند ۱۳۶۱ به همراه سایر اعضای حزب توده بازداشت
و بعد از ۱۲ ساعت به همراه دیگر اعضای خانواده اش به سلول های انفرادی اوین انتقال یافت
و ۲۰ روز تحت شکنجه و بازجویی قرار گرفت.
در فاصله هر دو «تعزیر» او را با چشم بسته، در گوشه ای از راهرو میانداختند
و او ـ حتی در حالی که از شدت درد ناشی از شکنجه، با بیهوشی فاصله ای نداشت ـ
با صدایی آمیخته به ناله میگفت:
«من فرزند زحمتکشانم و تا دم آخربا مردم می مانم»
وارد سلول که شد، شروع به صحبت کرد.
دستش را بالا آورده بود و حالتی شبیه به سخنرانی داشت.
خسرو روزبه را به یاد می آورد:
«رفقا!
من در دادگاه دفاع سیاسی کردم.
از سوسیالیسم دفاع کردم.
گفتم که به این راه ایمان دارم.
ما فقط یک بار به دنیا میآییم.
باید مرد بود».
بعد سکوت کرد.
می دانست که هنگام رفتن است.
خاطره ای از حریف همبندی
پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر