۱۳۹۲ اسفند ۲۶, دوشنبه

استالینیسم (2)

 
پروفسور دکتر ورنر هوفمن 
برگردان  میم حجری


 پیشکش به 
محمد علی شهبازی و هوشنگ تیزابی  
که غیاب شان نه فقط درد عصب سوز بی درمانی، 
بلکه نشانه ی فقر معنوی مهیبی است!

پیشگفتار

·        شیوه برخورد با «استالینیسم» ـ امروزه ـ به شیوه برخورد با مظاهر و پدیده های اجتماعی دیگر دوران ما، شباهت زیادی دارد.

1
·        واژه های معینی ورد همه زبان ها ست، بی آنکه کسی از چند و چون واقعی آنها کوچکترین خبری داشته باشد.

·        (رهبری از رهبران بی پیرو می گفت که علت شکست سوسیالیسم این بود که به جای اجتماعی کردن مالکیت، آن را دولتی کرده بودند.
·        پرسیدیم که «اجتماعی کردن مالکیت بر وسایل تولید» به چه معنی است؟
·        گفت که او خود نمی داند و نباید هم بداند.
·        این وظیفه تحصیلکرده ها ست که بخوانند، ازبر کنند و به او هم بگویند.
·        رهبران زمانه ما چنین اند! مترجم)

2

·        واژه «استالینیسم» هم به همین روز افتاده است.
·        آنچه در باره «استالینیسم» تصور می شود، عبارت است از خودکامگی، زورگوئی، «دگماتیسم»، صدور و اجرای اکید فرامین خشک در کلیه عرصه های جامعه و کارهای زشت بیشمار دیگر که با کشورهای کمونیستی در رابطه قرار داده می شوند.

3
·        پژوهش علمی در این زمینه کمیاب است.
·        کارهای تحقیقی انجام یافته از حد گام های محقر و رقت بار فراتر نمی روند.

4
·        در نتیجه، هرکس بنا بر فانتزی، قوه تخیل و میل و هوی و هوس خویش، در باره «استالینیسم» داد سخن سر می دهد و به قول هگل، «زوزه بی قواره ناقوس و یا پرشدن مهی گرم، تفکر موسیقیائی ئی که به مفهوم، که تنها شیوه شیئیت مند ماهوی می توانست باشد، ره نمی جوید.»

5
·        اینکه چرا طرح استالینیسم، همواره در سطح ماقبل علمی درجا می زند، قبل از همه، دو دلیل دارد:

الف
·        کشورهائی که بطرز کمونیستی اداره می شوند، خود دیری است که در صدد گسست عملی با استالینیسم اند، بی آنکه طبیعت فراگیر و خصلت عام روابط قدرت اجتماعی شناخته شوند، که سخن گفتن از «استالینیسم»  را بمثابه قانون اساسی خاص جامعه در چارچوب نظام ماهیتا سوسیالیستی عام مجاز می دارد.

ب
·        در جوی که خود را نه فقط با فرم «استالینیستی»، بلکه بیشتر با خصلت اساسی  جامعه در خود این کشورها مواجه می بیند، پاسداران عفت ما چنان از شناخت مارکسیسم تئوریکی کلاسیک قرن نوزدهم و بیستم، یعنی از نظرات مربوط به چند و چون جامعه، آماجگذاری های آن و ارزشمفهوم های اجتماعی آن پاک و مبرا هستند، که «استالینیسم» بنظرشان به معنی «سوسیالیسم» بطور کلی جلوه می کند.

ت
·        امروز، گسست عملی رو به رشد در کشورهای نوع شوروی با استالینیسم، اما برای علوم اجتماعی در سراسر دنیا، راه درک عمیقتر دوره ای را هموار می سازد، که ظاهرا به پایان خود رسیده است و درک روندهائی را میسر می سازد که آن دوره را هدایت کرده و سرانجام به پایان رسانده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر