۱۳۹۳ فروردین ۹, شنبه

چاله ها و چالش ها (461)

تندیس هگل و مارکس در پکن
حسن جداری
هگلیسم یا مارکسیسم!
 سرمایه داری یا سوسیالیسم!
سرچشمه:
مجله هفته

کیانوش دل زنده

  این متن نشون می ده هیچ شناخت صحیحی از هگل نداری.
 و بعید می دونم از خود هگل چیزی خونده باشی،
این حرفای که تو می زنی بیشتر نقدهای نئولیبرال و لیبرالها ست تا مارکسیست.
دوست من مارکس بارها تاکید کرده هگل استاده منه،
 نظام مارکس مبتنی بر نظام هگله.
لنین هم ذر زوریخ زمانی که هگل خوند لنین شد. 

رهگذر
« این متن نشون می ده هیچ شناخت صحیحی از هگل نداری.
 و بعید می دونم از خود هگل چیزی خونده باشی،
این حرفای که تو می زنی بیشتر نقدهای نئولیبرال و لیبرالها ست تا مارکسیست.
دوست من مارکس بارها تاکید کرده هگل استاده منه،
 نظام مارکس مبتنی بر نظام هگله.
لنین هم ذر زوریخ زمانی که هگل خوند لنین شد. »
(کیانوش دل زنده)

1
·        یکی از معایب اصلی ایرانی جماعت بویژه به هنگام چالش نظری، سوبژکتیویسم معرفتی است.
·        به جای تحلیل فاکتمند نظر، یخه خود صاحب نظر را می چسبند و بر زمین می زنند.

2
·        در نتیجه، آنچه که می بایستی اسباب هماندیشی و هماموزی باشد، به اسباب مرافعه شخصی تنزل می یابد.

3
·        عنوان این پژوهش حسن جداری معیوب است.
·        ایشان میان هگلیسم و هگلیانیسم پیر و جوان عملا علامت تساوی گذاشته اند.

4
·        اما پژوهش حسن جداری کمترین ربطی به  «نقدهای (؟)  نئولیبرال و لیبرالها» ندارد.
·        اصولا سخن از کدامین نقدهای کذائی نئولیبرال و لیبرالها در بین است؟

5
·        من هنوز کل این مطلب را نخوانده ام، ولی با نظری گذرا فکر می کنم که محتوای ماهوی نظر ایشان درست است.

6
·        مارکس و انگلس از شاگردان هگل و از ستایندگان سرسخت هگل بوده اند.
·        ولی در ضمن ناقد و نافی فلسفه هگل و وارونه ساز اسلوب فکری (دیالک تیک) هگل بوده اند.

7
·        لنین هم با صراحت تمام از وارونه کردن دیالک تیک هگل و گذاشتن آن روی پاهایش سخن گفته است.

8
·        ضمنا درست است که لنین هگل را ستوده است و آموزش دیالک تیک را اکیدا توصیه کرده است، ولی بسان مارکس و انگلس سیستم هگلی را وارونه کرده است:
·        دیالک تیک هگلی را از سیستم ایدئالیستی او آزاد ساخته است:
·        به همین دلیل دیالک تیک مارکس و انگلس و لنین را دیالک تیک ماتریالیستی می نامند.
·        در حالیکه دیالک تیک هگل، ایدئالیستی بوده است.

9
·        البته اکنون روی میراث هگل کار تحقیقی عظیمی در آلمان و هلند و غیره انجام می گیرد.

10
·        شالوده نظری مارکسیسم میراث فکری و علمی ـ فلسفی پیشین بوده است:
·        سه منبع اصلی مارکسیسم را به شرح زیر بوده اند:

الف

·        اقتصاد کلاسیک انگلیس

ب

·        فلسفه کلاسیک بورژوائی   (آلمان) که فلسفه فویرباخ و فلسفه هگل قله آن بوده اند.

ت

·        سوسیالیسم اوتوپیکی (فرانسه)

11
·        مارکسیسم اما بر نفی دیالک تیکی میراث پیشین بنا شده است.
·        مسئله اندکی پیچیده است.
·        برای درک این مسئله باید با دیالک تیک ماتریالیستی آشنا بود:

الف
·        هگل نماینده ایدئولوژیکی کاپیتالیسم است.
·        فلسفه هگل، بویژه اسلوب فکری سیستم هگل اما بر دیالک تیک استوار است و خواه و ناخواه منادی تاریخیت (آغازمندی و پایان مندی) کاپیتالیسم است.

ب
·        بورژوازی واپسین و معاصر دیری است که میراث مترقی همه فلاسفه کلاسیک خود از کانت و فیشته و فویرباخ و هولباخ و غیره  را به گور سپرده است و امروز هیچ خرافه مذهبی و  غیره وجود ندارد که مورد نمایندگی و حتی حمایت بورژوازی واپسین قرار نگیرد.

ت

·        رابطه بورژوازی واپسین و معاصر با فوندامنتالیسم های رنگارنگ یهودی، مسیحی، شیعی، سنی و غیره  نه پدیده ای مصلحتی، بلکه طبقاتی ـ ایدئولوژیکی است.
·        رابطه ای راستین و اصیل است.
·        رابطه ای با خلوص نیت و از ته دل است.
·        قانونمند است، جبری و ضرور است، الکی و کشکی و بازی نیست.

پ

·        میان ریگان و پاپ و یا بوش و بن لادن و یا کری و خامنه ای اصولا تفاوت ایدئولوژیکی و جهان بینانه ماهوی وجود ندارد.

12
·        مفهوم «طبقات اجتماعی واپسین» مفهومی کلیدی برای درک وجه مشترک جهان بینانه و ایدئولوژیکی میان حافظ و خیام و نیچه و شاملو و هدایت و هایدگر و هیتلر و مجاهد و حزب الله و فدائی  و پیکاری و غیره است.
·        درک خیلی از پدیده های معاصر نیز وابسته به درک این مفهوم است.

13
·        همه نمایندگان همه طبقات اجتماعی واپسین (برده داری واپسین، فئودالی واپسین و بورژوائی واپسین) به وحدت جهان بینانه و ایدئولوژیکی می رسند و رسیده اند.
·        در این صورت است که آب امپریالیسم با آب واتیکان، فوندامنتالیسم از هر نوع، مسجد و کلیسا و کنیسه در جوی واحدی سرازیر می شود.     

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر