۱۳۹۳ فروردین ۹, شنبه

نقل قول هائی از این و آن (148)


آئینه هم از تنهائی من به ستوه آمده است!
شهناز حبیبی
سنگزاد

·        آئینه هرگز از تنهائی کسی و یا چیزی به ستوه نمی آید.
·        برای اینکه حضور آئینه فی نفسه پایان تنهائی هر کس و هر چیز است.

1

·        هنر آئینه هم از نقطه نظرهای مختلف تکثیر چیزها و کس ها و رهایش آنها از تنهائی است.

·        چرا از نقطه نظرهای مختلف؟

2
·        برای اینکه آئینه نه فقط مثلا شاعر را بلحاظ کمی دو برابر می کند، بلکه علاوه بر آن، او را با خویشتن خویش آشنا می سازد.
·        یعنی او را به خودشناسی و احیانا به خودآگاهی رهنمون می شود.

3
·        خودشناسی و خودآگاهی اما فی نفسه فاتحه بلندی بر تنهائی است.
·        چون انسان خود آگاه در عین حال، دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت است:
·        انسان خودآگاه  دیالک تیک شناسنده و موضوع شناخت است.
·        انسان خود آگاه یگانه دوگانه است.
·        یگانه ی دوگانه ای است که هم واقعیت عینی را موضوع شناخت قرار می دهد و هم خویشتن خویش را، یعنی درون و برون خویشتن خویش را.

4
·        در این جور مواقع و موارد است که آدم دلش به حال خر می سوزد.
·        چون خر با دیدن عکس خود در آئینه ی آب نه تنها به خودشناسی نایل نمی آید، بلکه حتی از دیدن عکس خود به هراس می افتد و رم می کند.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر