۱۳۹۲ اسفند ۱۳, سه‌شنبه

دایرة المعارف فلسفه بورژوائی واپسین (109)

فصل پنجم 
ایدئالیسم 
پروفسور دکتر اندراس گدو 
برگردان شین میم شین 
بخش سوم 
تاریخ پیدایش فلسفه حیات و پوزیتیویسم: 
خردستیزی 
قسمت دهم 
تلخیص راسیونالیته (اختصار تعقل)
جان استوارت میل   
ادامه
  
27
·        جان استوارت میل در مقابل الهامگرائی رومانتیکی، فلسفه سوبژکتیویستی بازتفسیر شده ی جان لاک را علم می کند.


الف
 کوندیلا (1714 ـ 1780) 
روحانی، فیلسوف توده های مولد و زحمتکش، منطقدان فرانسوی
به پیروی از جان لاک به توسعه تئوری شناخت سنسوئالیستی می پردازد.

·        جان استوارت میل نه تنها توسعه و تداوم فلسفه جان لاک بوسیله کوندیلا را رد می کند، نه تنها فلسفه جان لاک را از این نظر مورد انتقاد قرار می دهد که «آن به مثابه سیستم نظرات توده گیر همانطور مانده که در کتاب جان لاک بوده»، بلکه بر اساس نقد کوندیلا از حسگرائی ماتریالیستی جان لاک، اعلام می دارد که تعالیم مکتب جان لاک به «نوسازی کامل» نیاز دارد.
·        (همانجا، ص 129)    

ب
 ساموئیل تایلر کلرید (1772 ـ 1834)  
شاعر رومانتیک، منتقد، فیلسوف انگلیسی 

·        جان استوارت میل راجع به تعالیم مکتب جان لاک می نویسد:
·        «برای ارائه تصویری فیزیولوژیکی از کلرید، می بایستی ترشحاتی در سیستم فلسفی مکیده شود و از نو ترشح یابند.
·        به همان سان که در اندام انسانی صورت می گیرد.»

ت
·        این نوسازی، بلحاظ برنامه و نتیجه هم به معنی تعویض سمتگیری و تعویض دوره بوده و هم به مثابه چرخشی (هر چند ناپیگیر) در حسگرائی ماتریالیستی بنیان گذاشته شده بر امپیریسم پوزیتیویستی بوده است.

پ
·        در نتیجه، به رابطه واقعیت عینی و شناخت در مسئله گذاری های مطروحه در تئوری شناخت جان لاک سرپوش نهاده می شود و امکانات و میدان تفکر فلسفی محدودتر و تنگ تر می گردد.

ث
·        ناپیگیری، نیم بندی و دوپهلوئی تئوری شناخت جان لاک بر رابطه واقعیت عینی و شناخت تمرکز یافته بود.
·        جان استوارت میل از طریق طرد این رابطه واقعیت عینی و شناخت، ناپیگیری، نیم بندی و دوپهلوئی تئوری شناخت جان لاک را حذف می کند، تا بتواند نیم بندی های امپیریسم (تجربه گرائی) پوزیتیویستی خود را به جای آنها بگذارد.   

ج
·        بدین طریق، همراه با مبانی ماتریالیستی، بخش عمده گنجینه مسائل و مقولات تمایز یافته و طبقه بندی شده در طرح شناخت جان لاک از بین می رود.

28
·        جان استوارت میل جان لاک را با اسقف برکلی ـ بنیانگذار ایدئالیسم ذهنی ـ جایگزین می سازد تا بتواند به «تصحیح» جان لاک نایل آید.


الف
 جورج برکلی (1685 ـ 1753) 
اسقف، تئولوگ، امپیریست و فیلسوف ایرلندی ـ انگلیسی 
مؤسس ایدئالیسم ذهنی

·        مرجع تقلید جان استوارت میل در حقیقت اسقف برکلی بوده است.
·        او اسقف برکلی را بر دکارت، اسپینوزا، لایب نیتس و کانت برتر می شمارد.

ب
·        جان استوارت میل کشفیات برکلی را برای «وقوع انقلابی در روانشناسی کافی می داند.»  

ت
·        کشفیات برکلی اما بنظر جان استوارت میل باید «کل جریان بعدی گمانورزی فلسفی را تعیین کند.»

·        این کشفیات برکلی در تعیین «طبیعت و اهمیت حقیقی ظاهر (نمود) به اوج می رسد، که ما به موضوعات احساس خود نسبت می دهیم:

·        ما در نمی یابیم که احساسات ما از جوهری نشئت می یابند.

·        جوهری که حامل سلسله ای از کیفیات حساس است و یا نا شناخته ای است که خود چه بسا احساسی نیست، ولی مولد احساسات ما ست.

·        ما چه بسا ادعا می کنیم که احساسات ما از حقایق امور تشکیل می یابند و این حقایق امور حاوی احساسات ما، تابع قوانین دائمی اند و مستقل از اعمال ارادی ما و روندهای روحی ما پدید می آیند و زوال می یابند.»
·        (جان استوارت میل، «زندگی برکلی و نوشته های او» در «مجموعه آثار جان استوارت میل»، جلد 11، ص 451، 1978

·        جان استوارت میل، «بررسی فلسفه هامیلتون و مسئله اساسی فلسفه در آثار او»، ص 254)   
  
ادامه دارد.

۱ نظر: