• نیکی اخلاقی عامترین و فراگیرترین بیان اصول اساسی هر سیستم اخلاقی را تشکیل می دهد.
• نیکی اخلاقی نشاندهنده اعتباری است که هر سیستم اخلاقی بدان قائل می شود.
• این مسئله را می توان از نقطه نظر سمیوتیکی نیز در نظر گرفت.
• (سمیوتیک به علم علائم مثلا علائم زبانی اطلاق می شود. مترجم)
• برای این کار باید معانی اخلاقی خاص تبیین زبانی «نیکی» در محاوره رایج میان انسان ها در نظر گرفته شوند.
• اینجا می توان از «قضاوت ارزشی» اخلاقی به بررسی شروع کرد.
• قضاوت های ارزشی اخلاقی باید بمثابه تبیین های زبانی تلقی شوند که برای کد گذاری و اشاعه هنجارهای اخلاقی و یا برای انگیزش رفتار متناسب با هنجارها بکار می روند.
• ضمنا فرم توصیفی تبیین زبانی این احساس را در آدمی زنده می کند که گویا خیر و نیکی نهفته در فرمان اخلاقی، نظامی واقعا موجود و سرپیچی ناپذیر است.
• این یکی از خودویژگی های فونکسیون عملی زبان است که در فرمولبندی و اشاعه هنجارهای اخلاقی دیده می شود.
• استعمال واژه «نیکی» را نیز باید بلحاظ فونکسیون عملی زبان درنظر گرفت.
• با ساختن اسم (دستور زبانی) «نیکی» از صفت (دستور زبانی) «نیک»، مسند سازی مطروحه در قضاوت های ارزشی اخلاقی از قبیل «نیک است» (آدم خوبی است، دختر خوبی است، چیز خوبی است!) جامه شیئیت کاذب به خود می پوشد.
• ما اینجا هم با تبیین زبانی ئی سروکار داریم، که در خدمت اشاعه هنجارهای اخلاقی است و بوسیله فرم زبانی، اعتبارمندی فرمان اخلاقی را بدرجه شیئیت، به درجه امری واقعا موجود ارتقا می دهد و انتقاد از آن را به معنی لغو نظام جلوه گر می سازد و بدان حتی هاله یک سوبژکتیویته، یک قدرت مستقل اعطا می کند.
• اعتبارمندی هنجارهای اخلاقی که بوسیله «نیک» و یا «نیکی» بطور ایدئولوژیکی مشروعیت کسب می کند، در تحلیل نهائی، چیزی جز حق تاریخی بطور ایدئولوژیکی فرمولبندی شده توسط نیروهای اجتماعی (بویژه نیروهای طبقاتی) مربوطه، برای پیشبرد منافع خصوصی آنها نیست.
• خیر و نیکی اخلاقی عبارت است از نحوه و نوع خاص و ایدئولوژیکی اعلام، اجرا و پیشبرد منافع طبقاتی معینی در مقابل منافع طبقاتی دیگر (و یا منافع اجتماعی معینی در مقابل منافع افراد و یا گروهبندی های منفرد)
• بنابرین، خیر و یا نیکی اخلاقی همیشه باید به شرح زیر درنظر گرفته شود:
1
• در محتوا و تأثیرگذاری اش2
• بمثابه جنبه ای در وابستگی به توسعه اجتماعی واقعی
3
• بمثابه جنبه ای در وابستگی به مبارزه برسر پیشبرد منافع اجتماعا تعیین شده گروه های اجتماعی مختلف.
• از این رو، هر خیر و نیکی اخلاقی دارای محتوای مشخص، تاریخی و طبقاتی معینی است.
• خیر و نیکی «درخود» با معنی ماورای تاریخی و مطلق وجود ندارد.
• انگلس می نویسد:
• «تصورات مربوط به خیر و شر از ملتی تا ملتی دیگر، از عصری تا عصری دیگر چنان عوض شده اند، که گاهی حتی به ضد یکدیگر بدل شده اند.
• ولی اگر کسی ادعا کند که «خیر، شر نیست و شر، خیر نیست و اگر خوب و بد و یا خیر و شر را با هم مخلوط کنیم، آنگاه فاتحه اخلاقمندی خوانده می شود و هرکس می تواند، هرچه دلش می خواهد بکند و یا نکند»، باید به او گفت که مسئله به این سادگی ها نیست.
• اگر مسئله به این سادگی ها می بود، آنگاه دیگر بحث برسر خیر و شر لازم نمی آمد و هرکس می بایستی بداند، خیر و شر کدامند.
• اما امروز کار از چه قرار است؟
• امروز برای ما کدامین اخلاق موعظه می شود؟
• اخلاق امروزی در وهله اول اخلاق فئودالی ـ مسیحی است.
• علاوه بر آن اخلاق مدرن بورژوائی و اخلاق آتی پرولتری نیز وجود دارد.
• اکنون سؤال این است که کدامیک از اینها را باید اخلاق حقیقی محسوب داشت؟
• باید گفت که هیچکدام از آنها دارای اعتبار مطلق نیست.
• اما بی تردید، اخلاقی دارای بیشترین و ماندگارترین عناصر خواهد بود، که درعصرحاضر طرفدار تحول وضع موجود باشد، یعنی طرفدار آینده باشد، یعنی پرولتری باشد.»
• (کلیات مارکس و انگلس، جلد 20، ص 86)
• این نظر ماتریالیسم تاریخی در رابطه با خیر و نیکی اخلاقی نه تنها حاوی توضیح تئوریکی خیر و نیکی است، بلکه علاوه بر آن حاوی توضیح محتوائی تغییرمعنی آن است:
1
• این نظر، قبل از همه، ارزیابی تاریخی ـ انتقادی از امری ارائه می دهد، که در زمان معینی از سوی نیروهای اجتماعی مختلف، بمثابه خیر و نیکی تلقی و تبلیغ می شود.
• (پوزیتیویسم مخالف این ارزیابی است.)
2
• این نظر، علاوه بر آن، به انتقاد تئوریکی از تصورات محافظه کارانه و ارتجاعی از خیر و نیکی اخلاقی می پردازد.
3
• این نظر ضمنا به اثبات و پشتیبانی تئوریکی از تصورات مترقی و انقلابی از خیر و نیکی اخلاقی برمی خیزد.
ادامه دارد
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر