ویرایش و تحلیل
از
ربابه نون
مسئله دیگر
در
رابطه
با
دموکراسی
تفاوت فرمال دولت های برده داری و فئودالی با دولت بورژوایی
است:
۱
دولت های برده داری و فئودالی
نماینده ی اقلیت حاکم بودن خود
را
پنهان نمی دارند.
خوانین و سلاطین و غلامان مسلح آنها
در
ملأ عام
گردن می زنند،
شلاق می زنند،
دار و ندار طبقات دیگر جامعه
را
چپاول می کنند.
۲
دولت بورژوایی
اما
در
نبردی خونین با خوانین و سلاطین برده داری و فئودالی
و
با
شعار برنامه ای «آزادی ـ برابری - برادری»
روی کار آمده است.
به
همین دلیل
دموکراسی
برای بورژوازی
تنها فرم حکومت می تواند باشد.
۳
از این رو
پس از تشدید تضادهای درونی جامعه سرمایه داری
و
خیزش پرولتاریا
بورژوازی
دچار آچمز می شود.
بورژوازی
برای حفظ و توسعه و تحکیم حاکمیت طبقاتی خویش
به بهانه های واهی
نخست دهقانان
را
بعد
حتی
زنان
را
از حق انتخاب کردن محروم می سازد.
چه رسد به حق انتخاب شدن.
۴
اما
با
رشد جنبش مقاومت و مبارزه توده های زحمتکش زیر پرچم پرولتاریای سازمان یافته در حزب مارکسیستی خویش
عرصه بر بورژوازی و دموکراسی فرمال آن
تنگ می شود.
دولت بورژوازی
دیگر
نمی تواند
خود
را
نماینده همه طبقات و اقشار جامعه جا بزند.
در نتیجه
ماسک از سر برمی دارد
و
در
هیئت فاشیسم درنده و خونریز
رو در روی توده مولد و زحمتکش و بویژه پرولتاریا قرار می گیرد.
تنها ره رهایی از بحران های پی در پی و بویژه بحران عمومی سرمایه داری
شروع جنگ جهانی امپریالیستی اول
و
چندی بعد
شروع جنگ جهانی امپریالیستی دوم
با
بیش از ۷۰ میلیون نفر کشته و سرزمین سوخته در سراسر جهان بوده است.
۵
بورژوازی امپریالیستی
پس
از
تخریب عمیق نیروهای مولده
و
سرکوب خونین جنبش کارگری ـ کمونیستی
دوباره
ماسک سابق
را
بر سر می کشد
و
دموکراسی فرمال خود
را
از سر می گیرد.
ترفند های بورژوازی متنوع و متعدد اند:
الف
یکی از مهم ترین ترفندها
تشکیل احزاب رنگارنگ
با
ماهیت طبقات بورژوایی
است:
توده
به یکی از احزاب طبقه حاکمه رأی می دهند و خیال می کنند که کاره ای اند.
ولی
حاکمیت طبقه حاکمه
دست نخورده می ماند.
همه احزاب رنگارنگ
آب به آسیاب طبقه حاکمه می ریزند.
ب
بورژوازی
حتی
می تواند
دست به دست و دل بازی بزند
و
به
حزب کمونیست
هم
اجازه انتخاب شدن بدهد
و
اگر لازم شد،
به ترور رهبرانش همت گمارد.
پ
ترفند دیگر طبقه حاکمه
مانی پولاسیون افکار عمومی
از
سن کودکستان
است
که
به طرزی برنامه ریزی شده صورت می گیرد.
شعور طبقاتی زحمتکشان
با
شعور طبقه حاکمه
جایگزین می شود
و
ضمنا
با
اجرای رفرم هایی وضع زندگی توده تحمل پذیر می گردد.
دیگر کسی از گرسنگی و ذلت رنج نمی برد.
در
نتیجه
توده تسلیم طبقه حاکمه می شود
و
دادن هر از گاهی رأی به نمایندگان طبقه حاکمه خو می کند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر