۱۳۹۷ آبان ۱۸, جمعه

تأملی در لاطائلات سید جواد طباطبایی (۱۳)

ویرایش و تحلیل
از
 ربابه نون

۱
دموکراسی بورژوایی
بسان برابری بورژوایی
(برابری صاحبان کالا به دلیل داشتن کالا و حق مبادله کالای خود در بازار)
فرمال
می ماند.
 
تازه
اگر
بماند.
 
فرمال
را
هرگز
نباید 
با
فرمالیته
(کشکی)
عوضی گرفت.
 
نه،
 برابری بورژوایی
فرمالیته است
و
نه، 
دموکراسی بورژوایی.
 
۲
منظور از فرمال چیست؟
 
برای درک مفهوم فرمال
باید
با
دیالک تیک فرم و محتوا
آشنا شد.
 
در
دیالک تیک فرم و محتوا
نقش تعیین کننده
از
آن محتوا ست،
بی آنکه فرم هیچ واره باشد.
 
نقش چه بسا چشمگیر فرم
ضمنا
به این دلیل است
که
هیچ محتوایی
نمی تواند
بدون فرم خاص خود
وجود داشته باشد.
 
هیچ مظروفی نمی تواند بدون ظرف خاص خود
وجود داشته باشد.
 
سؤال
اکنون
این است
که
برابری و یا دموکراسی فرمال
چگونه تشکیل می شود؟
 
برای تشکیل هر چیز فرمال
دیالک تیک فرم و محتوا
وارونه 
می شود.
 
یعنی
نقش تعیین کننده در دیالک تیک فرم و محتوا
از آن فرم جا زده می شود.
 
اینجا
نیز
محتوا
نقش بخور و نمیری به عهده می گیرد
و
هیچ واره محسوب نمی شود.
 
به همین دلیل
برابری و دموکراسی بورژوایی
فرمالیته نیست.
 
۳
مثال
 
اختراع معیار برای برابری اعضای جامعه از مبادله کالا
فرمی از فرمالیسم است.
 
همین پرولتاریا
که
نیروی کار خود
را
به مثابه تنها کالای خود
در 
بازار بورژوایی می فروشد،
قبلا
برده و رعیت بوده
و
ماهیتا و عملا
همین کار را کرده است.
 
اندکی 
بیشتر از امروز.
 
حتی
همسر و فرزندان خود
را
در
اختیار اعضای طبقه حاکمه برده دار و فئودال و روحانی 
گذاشته است.
 
اختلاف
نه
در 
محتوا و ماهیت  نیروی کار خود فروشی
بلکه
فقط و فقط
در 
فرم آن است.
 
اکنون
باز هم معلوم می شود که چرا
فرمال به معنی فرمالیته نیست.
 
چون
وضع زندگی پرولتاریا
به مراتب
بهتر از وضع زندگی برده و رعیت است.
 
۴
مثال
 
دموکراسی = حکومت مردم = مردم سالاری
 
چون مردم عملا نمی تواند حکومت کنند،
پس
دموکراسی = حکومت نمایندگان مردم
 
مسئله
اکنون
تعیین نمایندگان مردم است.
 
مردم
و
هر کس دیگر
برای انتخاب نماینده منافع خود
قبل از همه
باید توان تمیز خیر از شر داشته باشد.
 
مثلا
تحصیل کرده باشد
و 
فوت و فن تفکر و شناخت 
را
فرا گرفته باشد.
 
علاوه بر این 
منافع استراتژیکی و طبقاتی خود
را
بشناسد.
 
ضمنا
باید
نماینده منافع خود
را
بشناسد.
 
اما
هیچکدام از این  پیش شرط ها برآورده نمی شود.
 
بورژوازی
پیش شرط کاندید شدن 
 را
مثلا فقیه بودن و یا میلیونر بودن فرد تعیین می کند.
 
میلیونر
تحت حمایت میلیاردرها
تبلیغات انتخاباتی پر هزینه ای به راه می اندازد 
و
به مردم وعده های دلخوشکنک می ده.
 
وعده هایی که در تحلیل نهایی بر ضد منافع استراتژیکی مردم اند.
 
طبقه حاکمه
حتی
دهها سال قبل از انتخاب لاشخوری به عنوان مثلا رئیس جمهور
زمینه فکری لازم
را
برای انتخاب شدنش فراهم می آورد.
 
این گنجشک لال انتخابات کذایی که به عنوان بلبل خوشخوان دموکراسی
جا زده می شود،
از سر تا پا
فرمال است و نه محتوایی.
 
حدیث دموکراسی محتوایی
از قرار دیگری است.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر