کیفیت (۸)

پروفسور دکتر کامیلا وارنکه  

برگردان

شین میم شین

۱۱

کیفیت

 در 

فلسفه مارکسیستی ـ لنینیستی

۱۰

·      وابستگی  کیفیت به روابط و سیستم های مختصات، تغییری در عینی ـ واقعی بودن آن نمی دهد.

·      زیرا روابط هم بنوبه خود مانند چیزها واقعی اند.

۱۱

·      اما پیوند کیفیت با سیستم های مختصات معین، بدان خصلت نسبی می بخشد:

·      آنچه در رابطه با اوبژکتی کیفیت محسوب می شود، می تواند در رابطه با اوبژکت دیگری خاصیت غیرماهوی تلقی شود:

الف

·      به قول لنین، «لیوان هم استوانه شیشه ای است و هم لیوان آبخوری است.

ب

·      لیوان اما فقط حاوی این دو خاصیت، خصوصیت و جنبه نیست، بلکه حاوی خواص، خصوصیات، جوانب، روابط متقابل و وساطت های بیشمار با کل جهان است.

پ

·      لیوان چیز سنگینی است و می توان آن را به عنوان وسیله ای برای پرتاب به کار برد.

ت

·      لیوان را می توان برای جلوگیری از پراکنده شدن نامه ها روی آنها قرار داد و یا از آن برای گرفتن پروانه استفاده کرد.

ث

·      اگر کسی لیوان را به عنوان ظرف آبخوری به کار برد، برای او دانستن اینکه فرم لیوان استوانه ای است و یا جنس آن، شیشه ای است، اهمیتی ندارد.

·      آنچه برای او مهم است، شکاف نداشتن لیوان است.

ج

·      ولی اگر بر عکس، کسی لیوان را نه برای آبخوری، بلکه برای امر دیگری لازم داشته باشد که هر استوانه ای برای آن مناسب است، آنگاه شکاف داشتن لیوان و یا اصلا بی ته بودن آن، برای او مهم نخواهد بود...»

·      (لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۳۲، ص ۸۴)

۱۲

·      اگر کسی رشته پیوند کیفیت با سیستم مختصات را قطع کند و مطلق سازد، این امر درنهایت به معنی انکار خصلت سیستمی کیفیت و بالاخره به معنی انکار وجود چیزها بطور کلی خواهد بود.

۱۳

·      اگر چیزی همیشه و از هر نظر، کیفیت و فقط کیفیت باشد، نمی تواند در عین حال بطور کمی تعیین شود، از عناصری تشکیل یافته باشد، حتی از عنصر واحدی تشکیل یافته باشد.

·      زیرا « عنصر واحد» نیز ازتعین کمی حکایت می کند.

۱۴

·      اما هر چیز برای اینکه وجود داشته باشد، باید حداقل از یک عنصر تشکیل یافته باشد، یعنی از خویشتن خویش تشکیل شده باشد.

·      و گرنه نمی تواند وجود داشته باشد.

۱۵

·      و لذا در عالم واقع، کیفیات بی پیوند با چیزها، یعنی کیفیات، بمثابه ماهیت های مستقل، نمی توانند وجود داشته باشند:

·      به قول کلاسیک های مارکسیسم، «فقط چیزها با کیفیت هائی و در واقع با کیفیات بیشماری وجود دارند.»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۵۰۰)

۱۶

·      کیفیت در تعین خود بمثابه خاصیت مختص سیستم مختصات مشخص، به مرزبندی اوبژکتی نسبت به اوبژکت های دیگر منجر می شود.

ادامه دارد.