۱۳۹۷ فروردین ۲۸, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۳۷)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
اندکی اندر باب دیالک تیک طبقه و نماینده (شخصیت)
دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه

۱
سعدی طبقه حاکمه را چوپان تصور نمی کند.

۲
سعدی
خوانین و سلاطین فئودالی و برده داری را
یعنی رؤسای هیئت حاکمه را
تیمور و چنگیز و سلطان محمود غزنوی و غیره را
چوپان تصور می کند.

۳
و توده را
گله گاو و گوسفند می پندارد

۴
و مأمورین دولتی را
(اطرافیان شاهان و خانان را)
گرگ
تصور می کند:

۵
تریاد شبان و گرگ و گله.

۶
البته سعدی به تئوری های اجتماعی خود
ذره ای
ایمان ندارد.

۷
سعدی خر نیست.

۸
سعدی
مفهوم طبقه حاکمه
را
عمدا
عمده نمی کند.

۹
سعدی البته به وجود طبقه حاکمه
بهتر از سران بی مغز سیاسی کنونی
واقف است.

۱۰
حدس بزنید
سعدی
طبقه حاکمه را با چه مفهومی تبیین می دارد؟

۱۱
مسئله در جوامع ماقبل سرمایه داری
این است
که
کشف دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه بغایت دشوار است.

۱۲
بورژوازی واپسین و معاصر
هم
به فئودالیزاسیون جامعه بشری دست زده است:

الف
طرز حکومت مش دونالد
با
طرز حکومت مش محمود غزنوی
فرق زیادی ندارد.

ب
ایادی مش دونالد مثل ایادی مش محمود غزنوی
دختر و داماد و زن و عروس و غیره اند.

پ
در جوامع ماقبل سرمایه داری
سلاطین و خوانین فقط قدرت سیاسی را در دست ندارند.

ت
ضمنا جزو اشراف فئودال و برده دار بزرگ اند.

ث
جورج بوش و جورج ابن بوش و مش دونالد
هم به همین سان
هم صاحبان کارخانجات و پالایشگاه های نفت و بانک و شرکت و کنسرن و غیره اند
و
هم رؤسای جمهور طویله امریکا هستند.

ج
از دموکراسی بورژوایی نه دمی باقی مانده و نه یالی
شیر بی همه چیزی است.

۱۲
به همین دلیل
سعدی دیالک تیک طبقه حاکمه و هیئت حاکمه را وارونه می سازد.

۱۳
یعنی نقش تعیین کننده را به هیئت حاکمه می دهد.

۱۴
جریانات سیاسی طویله عیران هم
به همین سان:
مرگ بر ولی فقیه
شعار این زباله ها ست.

۱۵
ولی فقیه اما مأمور است و معذور است.

۱۶
فتوای قتل های زنجیره ای آشکار و مستور
فتوای طبقه حاکمه است و نه فتوای شخصی خمینی

۱۷
خمینی مأموری بیش نیست.

۱۸
از ممد رضا شاه
سخنرانی ئی در فیس آباد منتشر شده که شنیدنی است:
ممد رضا شاه
خودش نمی داند که چه می گوید.
ولی حقیقت عینی مورد نظر مارکسیسم را بر زبان می راند:
او صریحا می گوید:
من باید بکشم
باید سرکوب کنم.

۱۹
در این واژه «باید» فتوای طبقه حاکمه زبانه می کشد.

۲۰
شاه عملا مأمور معذور طبقه حاکمه است و مجری فرامین استراتژیکی طبقه حاکمه است.
سرکوب و اعدام و تیرباران
بایدی است و نه اختیاری.

۲۱
لنین هم صدها بار تصریح میکند که نماینده و مأمور طبقه کارگر است.

۲۲
روی دیالکتیک طبقه حاکمه (زیربنای اقتصادی) و هیئت حاکمه (یکی از عناصر مهم روبنای ایده ئولوژیکی) 
 باید کار کرد.

شفیعی کدکنی

آن عاشقان شرزه که با شب نزیستند
رفتند و شهر خفته ندانست کیستند

فریادشان تموج شط حیات بود
چون آذرخش در سخن خویش زیستند

مرغان پر گشوده‌ی طوفان که روز مرگ
دریا و موج و صخره بر ایشان گریستند

می‌گفتی ای عزیز! سترون شده‌ است خاک
اینک ببین برابر چشم تو چیستند

هر صبح و شب به غارت طوفان روند و باز
باز آخرین شقایق این باغ نیستند

پایان

۱
شفیعی کدکنی
غیر از مغز اندیشنده در کاسه سر
کم و کسری ندشاته است.

۲
آن عاشقان شرزه
عاجز از تشخیص «هر» از «بر» بوده اند و هنوز هو هستند.
دریغ از وجبی پیشرفت

۳
مثال برای اثبات نظر:
بهروز دهقانی همنشین و همراه صدمد بهرنگی
قصه ای شلم شوربا
تحت عنوان «ملخ ها» نوشته است.

۴
خر در این قصه
بسان گاو
نشخوار می کند.

۵
بهروز و صمد که عاجز ارز تمیز گاو از خر بوده اند،
سردسته های علامه شرزه های شفیعی بوده اند.

۶
حالا در طویله مجاهدین
لشگری از این شرزه ها عرعر می کنند

۷
شرزه هایی که آبرو می برند.

۸
شرزه های شفیعی
بسان خودش
ذره ای شعور نداشته اند تا سخن داشته باشد
تشخیص شب از روز
پیشکش شعرای بی شعور
اساتید دانش کاه

هی
مشد حسن

۱
تو به نیت تظاهر به زنگرایی صوری بورژوایی (فمینیسم فرمال بورژوایی)
زن ستیزی را شدت بخشیدی.

۲
تو
اولا جامعه را در نران آن خلاصه کردی.

۳
تو در مفهوم مردم
فقط نران را گنجاندی.

۴
یعنی مردم را زن زدایی کردی.

۵
مردم در نظر تو
فقط از نیمه علیل و ذلیل نران تشکیل می یابد.

۶
تو
نیمه مولد مضاعف بشریت را
یعنی
مادران جامعه بشری را
و
ضمنا ننه بدبخت خودت را
سلب آدمیت و هویت و شخصیت کردی

۷
چون
از فرط نفهمی
نیمه صد سر و گردن بلندتر از نران جامعه را
نوامیس نران جا زدی.

۸
چه خوش گفت فردوسی شهر داد
که رحمت بر آن شاعر پاک باد:
«میازار موری که دانه کش است
که بنیاد هستی به دانه خوش است.»

ما را به خیر شما
امیدی نیست
مرحمت فرموده
شر کمتر کنید.

۱
جامعه جهانی
وجود ندارد.

۲
جامعه بشری وجود دارد.
که ذره ذره وجودش
طبقاتی است.

۳
یاوه جامعه جهانی
فقط به درد خر شدن و خر کردن می خورد.

۴
جامعه جهانی کذایی
جامعه نیست
بلکه جنگل است

۵
جهان تحت فرمان سرمایه داری
دارالمجانین است.

۶
هالی وود فیلمی در این زمینه دارد:
آشیانه فاخته ها

۷
از دارلامجانین جامعه جهانی کذایی
نمی توان کمک خواست و نباید هم کمک خواست.
باید آن را افشا کرد و رسوا کرد.

۸
ضمنا اوپوزیسیون کشورهای ضعیف
سرسپرده برده وار طبقه حاکمه امپریالیستی انگل و استثمارگر اند.

۹
چه بسا جنده های حرفه ای اند و ضمنا به جندگی خود مفتخرند.

۱۰
سید علی و اجامر جماران
صد ها بار ملی تر و مترقی تر
از مش رضا و مش مریم و مشد عرعر و مشد عنتر اند.

ادامه دارد.



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر