۱۳۹۷ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

نشانه های بارز شاملوئیسم و شاملوچیسم (۲)


  تحلیلی
از
یدالله سلطان پور

آخر دوست محترم
این چه نوع « نقد» است که
شما
شاعر را « شیره ای» می خوانید؟

نوشته ی سخیف و سطحی شما در باره ی دوست شاعر من زنده یاد نصرت رحمانی ،
« نقد» مبتذل حمیدی شیرازی و محفل دولتی « مجله سخن » و ناتل خانلری در برخورد به نیما را تداعی می کند که بعد از ملاقات با او و در پاسخ به این پرسش که
« نیما را چگونه ارزیابی کردید؟»
گفته بودند:
« پیرمردی تریاکی که تکه پاره هایی را گوشه روزنامه نوشته بود...»

این که نشد نقد دوست عزیز.
خب بسیاری از نویسندگان برجسته مخدر مصرف می کردند اما در عین حال آثار بسیار درخشانی تولید کرده اند
بی شک نصرت بعد از شاملو
شاخص ترین شاعر دوران ما
به شمار می رود.
یاد و خاطره اش هرگز فراموش نخواهد شد
در ضمن از حق نمی گذرم که نقدهای شما درباره فروغ و سعدی قابل تامل و ارزشمند است
 
دکتر محمد قراگوزلو
 
۱
آخر دوست محترم
این چه نوع « نقد» است که
شما
شاعر را « شیره ای» می خوانید؟

متا نقد و یا متا کامنت حریف محترم با مفهوم دوست محترم شروع می شود.
مشخصه مهم شاملوئیسم و شاملوچیسم همین مهره گرایی است.

در زیر ذره بین شاملوئیسم و شاملوچیسم
شطرج جامعه و جهان رنگ می بازد و یا در بهترین حالت، فرعیت و ثانویت و هیچیت و پوچیت کسب می کند
و
در عوض
مهره های مثبت و منفی، محبوب و منفور مطلق می شوند و یکه تاز میادین می گردند.

این مهره گرایی افراطی به چه معنی است و به چه دلیل است؟

چرا حریف محترم
شطرنج جامعه و جهان را رها می کند و مهره را مطرح می سازد؟

۲
آخر دوست محترم
این چه نوع « نقد» است که
شما
شاعر را « شیره ای» می خوانید؟

مهره
یکی از فرم های بسط و تعمیم مفهوم فلسفی و سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) سوبژکت است.

سوبژکت در دیالک تیک سوبژکت و اوبژکت وجود دارد و می تواند وجود داشته باشد.

سوبژکت در نقد نظر معینی
هم
صاحب نظر می تواند باشد
هم
خود حریف منتقد
و
هم
هر شاعر و نویسنده مورد بحث و بررسی.

سوبژکت
درا ین متا کامنت و یا متا «نقد»
هم
می تواند دوست محترم باشد،
هم
خود حریف محترم
هم نصرت شیره ای
هم
حمیدی شیرزای
هم نیمای تریاکی
و غیره

۳
آخر دوست محترم
این چه نوع « نقد» است که
شما
شاعر را « شیره ای» می خوانید؟

مطلق کردن سوبژکت
خواه و ناخواه
به معنی به باد فراموشی و تحقیر سپردن اوبژکت است.

اوبزکت
در این متا کامنت
خود موضوع کامنت است.
شعر نصرت رحمانی شیره ای است.
موضوع شناخت است.
موضوع بررسی است.
اندیشه نهفته در شعر نصرت رحمانی است
و
نظر درست ویا نادرست دوست محترم و یا هر خواننده و شنونده شعر نصرت رحمانی است.

مطلق کردن سوبژکت شناخت
خواه و ناخواه
به معنی هیچ انگاری اوبژکت شناخت است.

به معنی سوبژکتیویسم است که
یکی از مکاتب مهم فلسفه بورژوایی واپسین است.

یکی از نمایندگان مهم سوبژکتیویسم
معلم نیچه موسوم به شوپنهاور است.

۴
آخر دوست محترم
این چه نوع « نقد» است که
شما
شاعر را « شیره ای» می خوانید؟

ایراد و انتقاد حریف محترم
در اولین جمله اش
نه
به اندیشه دوست محترم
نه
به شیره ای بودن شاعر
بلکه به شیره ای خطاب کردن شاعر شیره ای است.

حریف محترم
به محتوای شعر و به محتوای نظر دوست محترم
کم ترین اعتنایی مبذول نمی دارد.

اوبژکت شناخت
یعنی شعر شاعر شیره ای و نظر درست و یا نا درست دوست محترم
برای حریف محترم
پشیزی ارج و ارزش ندارد.

فلاکت و ادبار سوبژکتیویسم معرفتی همین است:
از حدقه بیرون کشیدن چشم خود و چشم خواننده افکار درب و داغان خود.

اکنون این سؤال ناقابل پیش می آید و سینه سپر می کند و جواب می طلبد:
اگر دوست محترم
شاعر شیره ای را شیره ای خطاب نکرده بود، یعنی بر اعتیاد او به تریاک و شیره شیرین تریاک اشاره نکرده بود، حریف محترم چه می کرد؟

آیا از نوشتن کامنت صرفنظر می کرد و دوست محترم را با حمیدی شیرازی و ناتل خانلری و اصحاب مجله سخن مقایسه نمی کرد؟

یعنی ماهیت دوست محترم و تعلقات دولتی اش به چالش عنقلابی کشیده نمی شد؟

آخر
 حریف محترم این چه نوع متا «نقد» است که
شما
می نویسید و سگان توده را با ایادی طبقه حاکمه یکسان جا می زنید؟

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر