۱۳۹۷ اردیبهشت ۱۰, دوشنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۵۵)

 
جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
شفیعی كدكنی

سوگواران تو امروز خموشند همه
که دهان های وقاحت به خروشند همه

گر خموشانه به سوگ تو نشستند روا ست
ز ان که وحشت زده ی حشر وحوشند همه

آه
از این قوم ریایی که در این شهر دو روی
روزها
شحنه
و
شب،
باده فروشند همه

باغ را این تب روحی به کجا برد که باز
قمریان از همه سو خانه به دوشند همه

ای هر آن قطره ز آفاق هر آن ابر ببار
بیشه و باغ به آواز تو گوشند همه

گر چه شد میکده ها بسته و یاران امروز
مهر بر لب زده وز نعره خموشند همه

به وفای تو که رندان بلاکش فردا
جز به یاد تو و نام تو ننوشند همه

پایان
ویرایش از تارنمای دایرة المعارف روشنگری

ایراد ایده ئولوژیکی این شعر شفیعی چیست؟
 
 
تأملی در طنز حریفی از طویله امریکا

تراژدى زندگى اين است كه
ما
خيلى زود پير مي شويم
و
خيلى دير عاقل!

بنجامين فرانكلين
بنجامین فرانکلین
( ۱۷۰۶ ـ ۱۷۹۰)
از بنیانگذاران ایالات متحده
نویسنده
چاپخانه‌دار
طنزنویس
نظریه‌پرداز سیاسی
سیاستمدار
مخترع،
فیزیکدان

۱
حریفی می گفت:
کسانی که به امریکا رفته اند
اگر آدم بودند، خر شده اند
و
اگر خر بودند، ابوخر شده اند.

۲
حریف بر آن بود که امریکا
طویله تر از طویله جماران است

۳
بنجامين فرانكلين در این طنز
دیالک تیک پراتیک و تئوری
(تجربه و دانش
عمل و اندیشه) را
مهم ترین کشف مارکس در عرصه تئوری شناخت (معرفت) را
در نظر دارد.

۴
مغز آدمی
با
کیسه صفرا
تفاوت دارد.

۴
مغز کیسه اندیشه نیست تا اندیشه تراوش کند.

۵
مغز آدمی چیست و چه فونکسیونی دارد؟

۶
مغز آدمی
ارگان (عضو) است و فونکسیون مغز
کار فکری است.

۷
تبار مغز همان تبار دهقان و عمله و پیشه ور و کارگر است.

۸
مغز روی سیگنال های (علایم) حسی و تجربی ارسالی از خارج کار می کند.
عرق می ریزد.

۹
مفاهیم و افکار
نتیجه همین کار عرقریز عمله مغز است.

۱۰
هر کاری
به جریان سیلی از سیگنال ها از خارج به کارخانه مغز
منجر می شود.

۱۰
میان کار مادی (عضلانی، بدنی) و کار فکری (مغزی، روحی)
رابطه دیالک تیکی ناگسستنی و تنگانگی وجود دارد

۱۱
دیواری در این میان وجود ندارد
تا شط خروشان سیگنال های حسی به کارخانه مغز ریخته شود و مورد حلاجی قرار نگیرد.

۱۲
امتحانش آسان است:
انجام کاری
مثلا خیاطی
آشپزی
نجاری
رختشویی
کشت و زرع
همان
و شنیدن تیک تیک ساعت مغز اندیشنده همان
 
آموختم
که
رمز خوشبخت زیستن،
در آن نیست که کاری را که دوست داریم انجام دهیم
بلکه در این است که کاری را که انجام می دهیم دوست داشته باشیم
گابریل گارسیا مارکز

۱
این را می گویند:
کلاهبرداری ایدئولوژیکی راست راستکی!

۲
این را می گویند:
وارونه سازی ایدئال دیرین بشری.

۳
این همان گنجشکی است که ایدئولوژی امپریالیسم
هم
رنگ می زند و به جای بلبل می فروشد
و
هم
به توده تحمیل می کند
و چنان تحمیل می کند
که
توده فکر می کند که عاشق دلباخته چهچه آن است.

۴
خدا
شمر و یزید و خمینی و خامنه ای و ترامپ و پوتین و بن لادن و بوش و وحوش دیگر
را هم به روز کارگر نیندازد.

۵
کارگر به چنان روز سیاهی افتاده
که هر کاری را
که با هزار مصیبت گیر می آورد،
نه تنها
حتی
خودستیزانه
با شور و شوق وافر به انجام می رساند،
بلکه همان کار دیر بدست آینده ی زود از دست رونده
را
و
حاتم طایی کاربخش
را
بسان بت مدرنی می پرستد.

۶
انتخاب میلیاردرها به عنوان رئیس طویله ها
توسط کارگران ذلیل از همه جا رانده و وامانده
شاید به همین دلیل باشد.

۷
کارگران ذلیل
در متروپول ها
حتی
چه بسا برای کارفرما
خوش رقصی می کنند
تا
مبادا
بت مدرن خود را از دست دهند.

۸
اختیار و انتخابی
در بین نیست
تا آن کنی که دوست داری
(کمونیسم)

۸
اجبار و زور برهنه و عریانی در بین است
تا انچه را که تحت شرایط ذلت بار باید بکنی،
دوست بداری
(سرمایه داری به تعویق افتاده)

۹
دلیل جایزه دادن طبقه حاکمه خسیس خبیث
به برخی زباله های هنری
همین تبلیغات کارگر رنگ کن هنرمندان عمری است
 
اندکی اندر باب اصطلاح گیاهخواری

۱
مفهوم گیاهخواری
رایج است
ولی دقیق نیست.

۲
صادق هدایت هم گیاهخوار بود.

۳
به زانو در آمد و خود را کشت.

۴
حتما یکی از دلایل خودکشی اش همین بود.

۵
پروته ئین های حیوانی بی بدیل اند.

۶
پروته ئین های اسانسیه ل (بنیادی) اند و اندام آدمی عاجز از سنتز (تولید) آنها ست

اندکی اندر باب عرفان قرون وسطی

شعر از منطق سراینده ان پیروی می کند و بس
مولوی و سعدی هر دو تقریبا مربوط به یک سده هستند
چگونه است که یکی خرد ستیز است و دیگری خرد گرا ؟
مسعود

۱
ممنون.
این مسئله را بارها توضیح داده ایم.

۲
سعدی
فقیه است
شیخ است

تئوریسین طبقه حاکمه فئودالی و روحانی است.

۳
مثل مارکس و انگلس و لنین که تئوریسن طبقه کارگر و توده بوده اند.

۴
سطر سطر آثار سعدی
سرشته به ایده ئولوژی فئودالی و حتی برده داری است.

۵
سعدی
ایده ئولوگ برجسته و بی همتای طبقه حاکمه فئودالی بوده است.

۶
مکتب فلسفی ئی در جهان کنونی
حتی
وجود ندارد که در آثار سعدی ن
طفه های آن وجود نداشته باشد.

۷
سعدی در عصر جدید
در اروپا
از محبوبیت خارق العاده ای برخوردار بوده است.
سکسی تر از مره لین مونرو بوده است.

۸
در فلسفه و جامعه شناسی امپریالیستی
مثلا راسیونالیسم سطحی پوپر و غیره
عناصر اصلی رهنمودهای مستور سعدی به چشم می خورند.

۹
مولانا و عرفان
جزو اوپوزیسیون ضد فئودالی بوده اند.
عرفان
جریانی زیر زمینی و انقلابی بوده است

۱۰
مبارزه شعله ور میان سعدی و بعد ها حافظ و عرفا و عرفان به همین دلیل است.

۱۱
حافظ
در این زمینه
هر چه دارد
از سعدی دارد
ولی به روی خود نمی اورد.

۱۲
بخشی از اشعار احمد شاملو هم ترجمه اشعار شعرای خردستیز غربی است.

۱۳
یکی از اساتید رشته زبان انگلیسی در دانشگاه تهران
در زمان شاه
دزدی های هنری شاملو را رو کرده بود و داشنجویان درکتب شاملو علامت گذاری کرده بودند.

۱۴
حافظ همه جنبه های منفی و خرافی و ضد عقلی سعدی را از آن خود کرده است.

۱۵
طراح اصلی مبارزه حافظ بر ضد عرفان
سعدی است.

۱۶
حافظ رهنمودهای تیز انیدشیده شده سعدی را
مو به مو
به کار می بندد.

۱۷
برخورد سعدی و بعدها حافظ به عرفان
دیالک تیکی از تأیید و حتی توسعه و انتقاد و تخریب است.

۱۸
سعدی و حافظ
جنبه های انقلابی و ضد فئودالی (ضد مذهبی) عرفان را می کوبند

۱۹
ضمنا
جنبه های ضدعقلی عرفان را تأیید می کنند و حتی توسعه خارق العاده می بخشند.

۲۰
محتوای تئوریکی و ایده ئولوژیکی میراث سعدی و بویژه حافظ
مبتیی بر دفاع سرسختانه از منافع طبقه حاکمه فئودالی و توسعه خردستیزی است.

۲۱
سعدی خردگرای نیمبند است.

۲۲
حافظ اما خردسیتزی سرسخت و پیگیر است.
در این زمینه شبیه عرفان و و مولانا ست.

۲۳
یکی از دلیال تبلیغ می و مستی توسط حافظ
نقش می در تخریب خانه خرد خلایق است.

۲۴
عرفان
هم
جریانی ضد عقلی است.

به همین دلیل
عرفان و یا میستیک
امروزه یکی از محبوب ترنی مکاتب امپریالیسم است.
چون خردستیزی پرچم اید هئولوژیکی مهم امپریالیسم است.
عرفان مد مدرن روز شده است.

۲۵
به همین دلیل سعدی برای حمله بر عرفان به تسلیحات عقلی دست می برد.

۲۶
سعدی حتی تفرقه در اهالی خانقاه می اندازد:
شعر معروفی دارد که از توبه عارفی و پیوستش به طبقه حاکمه گزارش می دهد:
 
گفتم:
میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از ان این طریق را

گفت:
آن گلیم خویش بدر می برد ز موج (منگرایی عرفان، خودخواهی زاهد و صوفی در شعر حافظ)
و این سعی می کند که بگیرد غریق را (جامعه گرایی اشرافیت فئودال و روحانی مثلا تیمور لنگ)
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر