۱۳۹۷ اردیبهشت ۷, جمعه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۵۴)

جمعبندی
از
مسعود بهبودی

توقفی در دو جمله اول «تحلیلی» که تحلیل نیست
حمله هوایی و موشکی غرب به سوریه بی تردید دارای پیام سیاسی مُعینی نیز هست
اما پهنه تاثیر آن بیشتر در زمین نیازهای ژئوپولیتیک آمریکا و رقابت با روسیه و بازیگران خُرد تر را در برمی گیرد تا جنگ سوریه به گونه مُشخص
منصور امان

الف
حمله هوایی و موشکی غرب به سوریه بی تردید دارای پیام سیاسی مُعینی نیز هست
منصور امان

۱
این جمله مشد امان
هم
به لحاظ فرمولبندی معیوب است
و
هم به لحاظ بینشی ـ تئوریکی (نظری)

۲
ویرایش فرم فرمولبندی
حمله هوایی و موشکی غرب به سوریه بی تردید حاوی پیام سیاسی مُعینی نیز است
۳
تفاوت میان «هست» و  است
از زمین تا آسمان است
مش منصور

۴
معلوم نیست کدام الاغی در طویله جمارانبه چنین خرابکرای زبانی دست زده است
هر ننه مرده ای
به طرز مکانیکی
به عوض «است» از «هست» استفاده می کند

۵
است همان «ایز» انگلیسی است
حسن ایز عن عنکبوت
حسن عنکبوتی است

۶
هست همان «در ایز» (وجود دارد) انگلیسی است
در ایز عن عنکبوت هیه ر
اینجا عنکبوتی هست
یعنی وجود دارد

۷
ضمنا
درست و دقیق این است که حکم و یا جمله «ایکس دارای ایگرگ است» به سوبژکت نسبت داده شود
مثلا حسن دارای استعداد هنری است

۸
در مورد اوبژکت
مثلا بمباران منطقه ای
بهتر است که از واژه حاوی (داشتن محتوایی) بهره برگرفته شود
بمباران سوریه حاوی پیام سیاسی معینی نیز است

۹
حمله هوایی و موشکی غرب

ایراد تئوریکی (نظری) و بینشی (متدیکی، اسلوبی) مشد امان
در راندن بر سنگلاخ جلال آل احمد ، خمینی و ایده ئولوژی امپریالیستی است
نه شرقی ـ نه غربی
است

۱۰
با مفاهیم جغرافیایی ـ فئودالی ـ امپریالیستی شرق و غرب
هرگز نمی توان به درک و توضیح چیزی نایل آمد

مراجعه کنید به تحلیل بخش اول غربزدگی جلال آل احمد در تارنمای ما

۱۱
مفاهیم جغرافیایی ـ فئودالی شرق و غرب
فقط به درد عوامفریبی می خورند

۱۲
جلال ال عبا هم دچار مشکل گشته است و از جاده سنگلاخ خارج شده و به برهوت خردستیزی زده است
در نتیجه به زعم او
هم
شوروی غرب است
هم
ژاپن
و
هم
حتی افریقای آپارتهاید جنوبی

۱۳
کسی که مفاهیم الماس واره ماتریالیسم تاریخی را رها کند و به ضریح مفاهیم فئودالی دخیل بندد
بر او همان رود که بر باخه رفته است
(کلیله و دمنه)

۱۴
جلال
ضمنا
از موضع فاشیسم و پان اسلامیسم
همان تئوری جامعه صنعتی روستوف
(جانان جانسون)
را نشخوار می کند که ما دیروز در جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی معرفی کرده ایم

ب
حمله هوایی و موشکی غرب به سوریه بی تردید دارای پیام سیاسی مُعینی نیز هست
اما پهنه تاثیر آن بیشتر در زمین نیازهای ژئوپولیتیک آمریکا و رقابت با روسیه و بازیگران خُرد تر را در برمی گیرد تا جنگ سوریه به گونه مُشخص
منصور امان

۱
مفهوم ژئوپولیتیک مش منصور هم بهتر از مفاهیم غرب و شرق او نیست

۲
گرامشی که یادش به یاد باد
مفهوم مارکسیستی ـ لنینیستی هژمونی (سرکردگی. ترجمه فرزانگان حزب توده) را سوهان زده است

۳
از فردای پایان جنگ جهانی دوم
سرکردگی امپریالیستی جهان
دست به دست شده است:
جای بریتانیای کبیر را امریکا گرفته است

۴
کسب و کار سرکرده جدید
تصاحب اقالیم سرکرده های سابق (پرتغال و فرانسه و انگلیس و غیره) است

۵
پس از تجزیه و تخریب اتحاد شوروی
مناطق تحت نفوذ شوروی مرحوم و مغفور
یا تسخیر می شوند (مصر)
یا تخریب می شوند تا تسخیر شوند ( لیبی و غیره)
یا تجزیه می شوند تا تسخیر شوند. (یوگوسلاوی، عراق، فردا ایران، امروز سوریه)

۶
تهوع انگیزی جهان تحت سلطه امپریالیسم این است که تضادهای آشتی پذیر
به طرز قهرامیز و خونین
از در عقب «حل» می شوند
بی انکه حل شوند

۷
معمر بینوا
به همه سازهای امپریالیسم رقصید
ولی لیبی
تار و مار و لانه مور و مار گشت

۸
اسد بینوا
حتی شکنجه گاه در اختیار سازمان سیا قرار دارد
حتی برای سیا این و آن را شکنجه کرد
حتی روی کثافت عردوغان را بوسه باران کرد
ولی کارگر نشد

۹
خرد در بین نیست
تخریب همه جانبه نیروهای مولده در بین است

تأملی در کامنت حریف حواس پرتی

«هرنظامی درایران برسرکاربیاید دومساله محرزاست 
یکی جدائی دین ازدولت
و
دیگری برابری حقوق زن ومرد»
اما آقای شالگونی فکر می کند
«جدایی دین از دولت» بدینگونه می تواند باشد،
که «روحانیان هم بتوانند حزب داشته باشند و در انتخابات شرکت کنند و نمایندۀ مجلس بشوند و دولت هم تشکیل بدهند»
خنده دار است یا نه؟
یعنی اگر جمهوری اسلامی را از در بیرون کنیم، آقای شالگونی آن را از پنجره وارد می کند
حریف

۱
عجب جفنگی
تحول طویله عیران
از دید حریف حیران
در بهترین حالت
در گوشه ای از روبنای ایده ئولوژیکی طویله صورت می گیرد

الف
جدایی دین از سیاست (و نه دولت ای حریف بی خبر از خربزه و خرما)

ب
برابر حقوقی زنان با مردان

۲
این دو آماج عنقلابی حریف
در سطح آماج های سطل ننه ات طلبیسم و مریمیسم و فرخیسم و غیره است.

۳
این بدان معنی است که زیربنای اقتصادی جامعه
یعنی مناسبات تولیدی حاکم
یعنی فرم مالکیت بر مهم ترین وسایل تولید
دست نخورده می ماند

۴
یعنی مثلا سیستم سرمایه داری حفظ می شود.

۵
یعنی طبقه حاکمه به حاکمیت خود ادامه می دهد

۶
طبقه حاکمه ای که روحانیت
ستون فقرات آن را تشکیل می دهد

۷
چون روحانیت از یک میلیون سال قبل
هم از توبره می خورد و هم از آخور

الف
هم صاحب اراضی و مزارع و مراتع و مستغلات و کارخانجات و شرکت ها و بیمارستان ها و بانک ها و خیریه ها و بنیادها و اوقاف و تجارت و غیره است و کسب و کارش استثمارتوده است

ب
هم معمار روح جامعه است
یعنی ایده ئولوگ طبقه حاکمه است که خودش جزو لایتجزای آن محسوب می شود.
(هم از آخور و هم از توبره خوردن به همین دلیل)

پ
هم از این ممر ثروت کلانی از سفره توده به کیسه می کند
یعنی مال امام و خمس و زکات و مبالغ تلنبار شده در امام زاده ها و حق وعظ و عقد و غیره
می ستاند

ت
هم یخش اعظم هیئت حاکمه و دولت را (ولایت فقیه، شورای نگهبان و خبرگان و مجلس و وزارت خانه ها و سفارت ها و امامت جمعه و شهرداری و غیره) را تشکیل می دهد

۸
تحول طویله از نقطه نظر حریف حواس پرت
جدایی دین از سیاست است

۹
معلوم نیست که حریف حواس پرت تحت این جدایی دین از دولت چه من ـ زوری دارد

۱۰
اولا در کجای دنیا غیر از چند کشور سوسیالیستی دست روحانیت از حاکمیت و حکومت تا حدودی قطع شده است؟

۱۱
بخش اعظم سران احزاب و دول امپریالیستی یا شخصا کشیش اند و یا توله نر و ماده روحانیت اند
مش مرکل دختر کشیش است
مش تره زا می دختر کشیش است
مش گوربین خودش شخصا کشیش است

۱۲
دو روز قبل
در آلمان جنوبی و یا بایرن
عنگلابی رخ داده است

حکومت دست راستی سی اس او
هویت مسیحی سکنه بایرن را علم کرده است
قرار بر این است که پس از این عنگلاب ایده ئولوژیکی
در همه جای بایرن علامت صلیب آویزان شود
در هر مدرسه و اداره و بیمارستان و اصطبل و زورخانه و غیره

۱۳
من ـ زور حریف حواس پرت از برابر حقوقی زن و مرد چیست؟

۱۴
تضادهای فرعی هر جامعه در دوران گذار گلوبال از سرمایه داری به سوسیالیسم
فقط توسط طبقه کارگر سازمان یافته در حزب طراز نوین خود
قابل حل اند و نه توسط هر ننه مرده ای

۱۴
این بدان معنی است که حلال تضاد اصلی جامعه
ضمنا
تنها حلال همه تضادهای فرعی جامعه است

۱۵
در غیر این صورت
برابری حقوقی زن و مرد
در حد حرف باقی می ماند

۱۶
فریب دادن ریاست حزبی و یا دولتی به ضعیفه ای از اعضای طبقه حاکمه
برای خر کردن زنان است
و
فاقد محتوای جدی است

۱۷
آدم
فقط اگر خر باشد فریب این عوامفریبی های طبقه حاکمه کلاش را می خورد

۱۸
بقیه جفنگ حریف را بهتر است خود رهبر راه کور و کر
با نشستن پای منبر ترک و کرد و لر و فارس مرده دیگری تحلیل کند
تا شخصا بگویند که از قضه از چه قرار است

اتحادیه آزاد یعنی چی؟

۱
بی اعتنا به حزب طبقه کارگر؟

۲
این که شرم انگیز است و نه فخر انگیز

۳
این به معنی فروماندن در منجلاب ترید یونیونیسم از سویی و خود پویی (ضد دیالک تیک آگاهی) از سوی دیگر است

۴
این به معنی فلاکت و بدبختی است

۵
این به معنی درخود بودن طبقه کارگر است

۶
ضمنا
شعار کارگران جهان متحد شوید
تصحیح و تدقیق شده است
و
به صورت کارگران همه کشورها متحد شوید
در امده است

۷
چرا وبه چه دلیل؟

۸
فرق شان چیست؟

از کم و نیست تا کمونیست
کارگان اله اند و بله اند
حریف

۱
در پهنه زمین فقط کم و نیست وجود دارد 

۲
کمونیست ها در کره بی سکنه مریخ بسر می برند 

۳
اساتید دانش کاه های جماران (اوین و ورامین و قصر و قزل حصار و گچساران و کرجخواران)
برای رفتن به آنجا
و
رسیدن به حساب انها
خر پرنده
پرورده اند

۴
خری که شباهت غریبی به احمدی نجات دارد
شاید خود او ست
که
تکامل یافته و به خر پرنده استحاله یافته باشد

۵
اساتید دانش کاه های جماران
ولی برای غافلگیرکردن مریخیان
نعل وارونه می زنند و از نماز جماعت خواندن با آنان دم می زنند

۶
سگ ها ولی خر نیستند
و
دست شان ار خوانده اند

دیالک تیک نظر و صاحبنظر
(اوبژکت شناخت و سوبژکت شناخت)

۱
صاحب نظر
تعیین کننده نیست 

۲
نقش تعیین کننده در دیالک تیک اوبژکت شناخت و سوبژکت شناخت
از ان اوبژکت شناخت (مثلا نظر، اندیشه، پارس) است

۳
نظر باید در نظر گرفته شود 

۴
برای اینکه
نظر باقی است 

۵
پرواز را به خاطر بسپار
پرنده مردنی است.
مش فروغ که آموزگار کل اندیش ما بود

۶
صاحب نظر
فانی است

۷
صاحب نظر
ضمنا
می تواند در نظرش تجدید نظر کند

۸
پس
زنده باد
نظر سازی
نظر پردازی
و
به نظر، پردازی

عمارت اندیشه و خشت های اساسی آن

۱
هدف و آماج از این تلاش
ترجمه و معرفی مفاهیم فلسفی است

۲
اگر کسی مفاهیم مثلا فقه را نیاموزد
اگر مثلا نداند که مفاهیم نماز و روزه و خمس و زکات و حج و الله و ابلیس و اجر و زجر و غیره به چه معنی اند
از تعالیم مذهبی
سر در نمی اورد

۳
اینجا هم مفاهیم معرفی و کار بست آنها تمرین می شود

۴
خواننده باید بیاموزد و توسعه یابد

۵
هدف سگان از پارس
بیدار کردن ابنای بشر است

۶
تا وضع موجود بهتر شود

در این سرای بی سری اگر سری درآمدی
هزار کاروان خر ز هر دری در آمدی

۱
ممنون
مش بابک
از الطاف ملوکانه ات نسبت به سگان آواره توده

۲
تو تنها کسی هستی که پارس ما به گوشش رسیده است 

۳
حتما یادت رفته بود که پنبه را در سوراخ گوش هایت بتپانی

۴
آخر الزمان است 
سگ باید سپاسگزار کسی باشد که پارسش را شنیده است
 
۵
آره
استخوانی هست و شکوه ای نیست

ادامه دارد

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر