۱۳۹۷ اردیبهشت ۴, سه‌شنبه

سفری ـ نظری ـ ابراز نظری ـ گذری (۶۵۰)


جمعبندی
از
مسعود بهبودی
 
اشاره ای به مفهومی چند

۱
کاپیتالیسم و یا سرمایه داری

۲
کاپیتایلسم انحصاری و انحصاری ـ دوتی و یا امپریالیسم

۳
امپریالیسم
آخرین فاز و یا مرحله نظام سرمایه داری است.

۴
ذره ذره وجود نظام سرمایه داری را بحران فراگرفته است.

۵
بورژوازی وا‍سین و یا معاصر
جنون گرفته و هار شده است و برای نجات از دست اجنه درونی اش (تضادهای لاینحلش) و غلبه بر جنونش
دست به جنایت می زند و خون می ریزد و تخریب می کند.
از سر تا پا خردستیز و جامعه ستیز و بشریت ستیز و طبیعت ستیز است

۶
بحران اوکولوژیکی (محیط زیستی) بر بحران عمومی سرمایه داری مزید گشته است.

۷
بحران عمومی سرمایه داری تعمیق یافته است و حتی محیط زیست بشری را به بحران کشیده است.

۸
سرمایه داری به تعویق افتاده مصطلح است و بورژوازی آغازین و واپسین.

۹
سرمایه داری
فرماسیون اقتصادی جامعه است.
مراجعه کنید به جامعه شناسی مارکسیستی - لنینیستی منتشره در همین هفته

۱۰
بورژوازی
طبقه اجتماعی است.

۱۱
در جمهوری خلق چین
انقلاب در انقلاب جریان دارد.

۱۲
انقلاب
یعنی گذار از یک فرماسیون اقتصادی جامعه به فرماسیون اقتصادی بالاتر جامعه

۱۳
جمهوری خلق چین
راه دشواری را طی می کند و هر آن در خطر حمله اتمی امپریالیسم بوده است.

۱۴
حفظ محیط زیست
یکی از آماج های اصلی حزب کمونیست بزرگ چین بوده و است.

۱۴
کمونیسم یعنی ناتورالیسم + هومانیسم
همبودگرایی = طبیعتگرایی + انسانگرایی

اندکی اندر باب مزایای هماندیشی

۱
هماندیشی
یعنی چالش نظری
مبادله فکری
مبارزه ایده ئولوژیکی

۲
اگر شما کامنتی بر پست فریده
نگذاشته بودید
ما اصلا به مفهوم تکلیف نمی اندیشیدیم.

۳
در نتیجه تأملی در این زمینه انجام نمی یافت.

۴
این بدان معنی است که
هماندیشی با همنوع
بی اعتنا به صحت و سقم نظر
مفید و مؤثر است.

دیالک تیک روشنگری
(دیالک تیک نقد خود و نقد همنوع خود، جامعه و همبود خود)

۱
ممنون 
آره 
ما ضمنا
خطاها و خریت های خود را هم به نقد می کشیم

۲
مفهوم مذهبی
می تواند
هم
متعلق به فرماسیون اشتراکی اغازین باشد
هم
متعلق به فرماسیون برده داری باشد
و
هم
متعلق به فرماسیو فئودالی
و غیره 

۳
به همین دلیل نادقیق و نادرست است

۴
اگرچه به ظاهر مهر مذهبی و فقهی بر پیشانی اش دارد.

۵
مفاهیم میهن ، استقلال آزادی ، اعتصاب ، لیبرالیسم ، دولت و غیره مفاهیم فلسفی و سوسیولوژیکی (جامعه شناسی) و اقتصاد سیاسی (اعتصاب) اند
و نه مفاهیم جامعه بورژوائی.

۶
در عهد بوق هم مثلا مفهوم میهن وجود داشته است.

تکلیف به چه معنی است؟

۱
مفاهیم را شاید بتوان
طبقاتی
تلقی کرد

۲
طبقه بندی کردن مفاهیم
به
مذهبی و لائیک
چه بسا نادقیق و نادرست است.

۳
تکلیف دیالک تیکی از اختیار و اجبار مضاعف به انجام کاری است:

الف

۱
آدم می بیند که ترجمه و انتشار و تمرین مفاهیم مثلا فلسفی و یا جامعه شناسی و یا هنری لازم است.

۲
چون کسی تعریف علمی و استاندارد آنها را نمی داند و حرف دهن خود و همنوع حاضر و غایب خود را نمی فهمد.

۳
پس خود را مکلف به انجام این کار کمرشکن می سازد.

۴
این مکلف کردن خود به انجام کاری
اختیاری است.

۵
«اختیار» ی که مبتنی بر «جبر« ی است:
جبر مرتبط با هراس از طویله گشتن جامعه بشری.

ب

۱
تکلیف می تواند ضمنا اجباری باشد

۲
مثلا تعیین تکلیف روزانه به کودکان و کارگران و رعیایا توسط معلمین و یا والدین و یا کارفرما و ارباب

۳
اینجا هم دیالک تیکی از جبر و اختیار در بین است:
بدون انجام تکالیف تعیین شده
کودک توسعه نمی یابد
یعنی از خطه خریت (جبر) خارج نمی شود و به کسب اختیار
نایل نمی آید.

۴
حتی تعیین تکلیف توسط اربابب
در تحلیل نهایی
فرمی از تقسیم کار در جامعه است.

۵
در غیر این صورت
جامعه در آنارشی و خر تو خر فرو می رود.

اندکی اندر باب تفاوت مفاهیم راسیونالیزاسیون با راسیونالیسم و راسیونالیسم عصر جدید و راسیونالیسم مارکسیستی

۱
بورژوازی آغازین
با نمایندگاننی همچون کانت و هگل و فویرباخ
خردگرا بوده است

۲
بورژوازی واپسین
با نمایندگانی همچون شوپنهاور و نیچه و زباله های دیگر
خردستیز است

۳
در جمهوری خلق چین
حزب کمونیست چین زمام امور را به دست دارد و جامعه را مدرنیزه می کند

۴
طبقه کارگر جمهوری خلق چین
وظایف تاریخی طبقات اجتماعی دیگر را انجام می دهد
طبقات اجتماعی دیگری که قادر و مایل به انجام وظایف تاریخی خاص خود نیستند و باید نابود شوند

۵
مثال
اشرافیت فئودال حاضر به نفی و حذف مناسبات برده داری نیست

۶
اکنون در روسیه شاهد تقویت مناسبات برده داری هستیم

۷
بورژوازی دیگر قادر و مایل به ملت سازی نیست
اکنون در خاوران خاور مثلا افغانستان شاهد این عجز بورژوازی هستیم
همه دول امپریایلستی جمع شده اند و افغانستان روز به روز بیشتر در منجلاب چرک و کثافت و خون غوطه ور می شود
در بهترین حالت ارتش و آدمکش می سازند
جامعه را جنده خانه می کنند

۸
این وظایف تاریخی طبقات اجتماعی دیگر را طبقه کارگر پیروزمند به عهده گرفته و می گیرد

۹
راسیونالیزاسیون تولید و توزیع و خدمات
نتیجه انقلاب علمی و فنی است که جهان را از ریشه متحول می سازد

۱۰
انقلاب علمی و فنی تضادهای جامعه بحران زده سرمایه داری را تشدید می کند و گذار به سوسیالیسم را تسریع

۱۱
پیش به سوی آموزش مفاهیم فلسفی برای دیدن و دقیق و درست دیدن پدیده ها و سیستم ها و روندها

اولماسیدی ئولوم
قوجا کیشیلر
دولدوراردی جهانی
سرتاسر

نجه کی دولدوروبلار اولدوز لار
صحنه آسمانی
سرتاسر

اندکی اندر باب راسیونالیزاسیون تولید و بازتولید و توزیع همه چیز

۱
فقط قطعات تخته ای از قبل آماده نیست

۲
آجرهای بتونی عظیم الجثه و قطعات کارخانه ها و ماشین ها و هواپیما ها و قطار ها و کشتی ها و غیره هم هست 

۳
راسیونالیزاسیون
همه سطوح جامعه بشری را فراگرفته است 

۴
همه را هم از
قران کریم و مفاتیح جنان و رسالات آیات عظام
استخراج کرده اند

۵
همه چیز
از مزرعه تا میوه
از صنایع تا مداوا
از دوا تا درمان
از گل تا گلدان
چه بسا در کارخانه ساخته می شود 
حتی جای پرستار و مراقب و مددکار و غیره
را آدم ماشینی می گیرد

۶
اکنون در جمهوری خلق یک زمان عقب مانده چین
آسمانخراش ها
به مزارع تولید سبزی و میوه و غیره
مبدل می شوند

۷
آن سان که حتی قطره ای آب تلف نمی شود

۸
سیکل دقیقا محاسبه شده تولید

۹
رسد آدمی به جایی
که به جز خدا
نبیند

همعندیشی با مرده عندیشی

در ضمن کمی مراقب صحبت کردن تان باشید
بیان تان را نمی پسندم
شب خوش

۱
باشد.
بحث با مرده عندیشان بیهوده است

۲
پارس از سگ نیرو و انرژی می گیرد 

۳
ضمنا فقط سگان زبان همدیگر را می فهمند و نه خران و آدمیان

۴
به همین دلیل خری و یا آدمی
از پارس سگی خوشش نمی آید 

۵
شما در این میان تنها نیستید 

۶
برای سگ اما پسند این و ان بودن پارسش
مهم نیست 

۷
سگ ها اصلا خرها و آدم ها را استنباط نمی کنند

۸
یعنی نه خر حساب می کنند و نه آدم 

۹
سگ ها جهان پهلوان بوها هستند

۱۰
سگ ها فقط بوها را می شناسند

۱۱
این آخرین پارس برای مش رؤیای مرده اندیش است 
۱۲
شب بی پایان تان
تا ابد الآباد
برای تان خوش

تو از جهان هم خبر نداری 

۱
در کودتای اندونزی یک میلیون کمونیست
با تیر و تبر و قمه و قداره و شمشیر
شقه شقه شدند 

۲
مصدق خر کیه؟

۳
بورژوازی
عادم هندسی
دیری است که بورژوازی مرتجع واپسین است
و اصلا نمی تواند ملی باشد 

۴
ملی تلقی کردن بورزوازی
فقط به عنوان مرزبندی اش با بورژوازی بین المللی (خارجی)
معنی دارد

هی رفیق جونجونی
کجایی تا شویم ما چاکرت
چارقت دوزیم کنیم شانه خرت؟

۱
تو اولا برای سگ ها تعیین تکلیف نکنی بهتر است.

۲
دلیلش را اگر نمی دانی بپرس تا به پارسی عرشاد شوی.

۴
هیچ خری برای سگی تعیین تکلیف نمی کند.

۵
فرق طبیعت با طویله از این قرار است.

۶
در طبیعت قانونمندی اّهنین برقرار است و نه خر تو خر.

۷
ثانیا خود حریف داس و چکشی که لال نیست.

۸
به همین دلیل
می تواند موضع گیرد و از کردوکار پانیستی اش دفاع کند
تا ماهیتش برملا شود

ادامه دارد
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر