۱۳۹۷ فروردین ۱۹, یکشنبه

دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۲۱۸)


پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)


برگردان
شین میم شین 
 
تاریخ جامعه شناسی
ادامه

۲۵
·    جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنیینستی در دیگر کشورهای سوسیالیستی نیز پس از پایان جنگ جهانی دوم توسعه یافت و نتایج بین المللی به رسمیت شناخته شده ای در پژوهش و آموزش به دنبال آورد. 

۲۶
·    در آلمان دموکراتیک، رهبری حزب و دولت توجه روزافزونی به جامعه شناسی مارکسیستی مبذول می دارند. 

۲۷
·    در آلمان دموکراتیک مراکز جامعه شناسی تشکیل شده اند و فعالیت پژوهشی آنها به تدریج در همه عرصه های جامعه ما آغاز می شود و توسط شورای علمی مختص پژوهش سوسیولوژیکی کنترل می شوند. 

۲۸
·    کمبود شدید کادر تحصیلکرده در این زمینه با تشکیل رشته جامعه شناسی در دانشگاه ها اندک اندک از بین می رود.

جامعه شناسی
در 
کشورهای سرمایه داری

۱
·    تحت مناسبات سیاسی ـ ایده ئولوژیکی حاکم در کشورهای سرمایه داری فقط به میزان نسبتا ناچیزی از جامعه شناسان مارکسیستی می توانند در آموزش و پژوهش مشغول کار باشند. 

۲
·     جامعه شناسان مارکسیستی در مبارزه بر ضد سیاست و ایده ئولوژی امپریالیستی، مدد رسانان مهمی برای طبقه کارگر و دیگر نیروهای دموکراتیک بوده اند و هستند. 

۳
·    از زمان مارکس و انگلس در بسیاری از کشورهای زمین، جامعه شناسان مارکسیستی  در تشکیل تئوری و متد  سوسیولوژیکی و توسعه خلاق آن زحمت کشیده اند و می کشند. 

۴
·    رابطه قطعی میان تئوری و پراتیک، میان تئوری و تجربه (امپیری)، میان علمیت و طرفداری علنی از پیشرفت اجتماعی در خدمت طبقه کارگر و سوسیالیسم، در خدمت دموکراسی و صلح، جامعه شناسان مارکسیستی را به مبارزه موفقیت آمیز بر ضد جامعه شناسی بورژوایی، بر ضد ایده ئولوژی آشکار امپریالیستی و فاشیستی و بر ضد تأثیرات رویزیونیستی، قادر ساخته است.    

جامعه شناسی بورژوایی

۱
·    جامعه شناسی بورژوایی با تلاش بورژوازی جوان در دوره بالندگی  اش برای وقوف به جایگاه خود در جامعه و جایگاه خود در پیوند  اجتماعی کلی تشکیل می شود. 

۲
·    بورژوازی آغازین هم اقتصاد سیاسی را و هم جامعه شناسی را به مثابه حربه ای بر ضد فئودالیسم و جزم های کلیسا به خدمت می گیرد. 

۳

·    کومته و اسپنسر جزو مؤسسین جامعه شناسی محسوب می شوند.

۴

·    هر چه مارکس راجع به اقتصاد سیاسی در آلمان گفته، شامل حال جامعه شناسی در آلمان نیز می شود:
·    «حضرات آلمانی تا زمانی می توانستند اقتصاد سیاسی را بی خیال و بی دغدغه خاطر به خدمت گیرند، که هنوز در عالم واقعی آلمان از مناسبات اقتصادی مدرن (مناسبات اقتصادی سرمایه داری) اثری نبود.
·    اما به محض اینکه سر و کله این مناسبات مدرن در عالم واقعی آلمان پیدا شد، فاتحه بلندی هم بر بی خیالی و بی دغدغگی حضرات خوانده شد.
·    آنگاه محافل آموزشی بورژوایی آلمان، به اقتصاد سیاسی لگام زدند.
·    مبارزه طبقاتی ناقوس مرگ اقتصاد بورژوایی علمی را به صدا درآورد.»
·    (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۳، ص ۱۹ و ۲۱)

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر