۱۳۹۷ اردیبهشت ۱, شنبه

لایتناهیت ماده (پایان ناپذیری ماده)


پروفسور دکتر گونتر کروبر
برگردان
شین میم شین

۱
لایتناهیت ماده به پایان ناپذیری ماده به لحاظ کیفی اطلاق می شود.

۲
ماده متحرک، تنها بمثابه تنوع کمی و کیفی بی پایان فرم های ساختاری، حرکتی و تکاملی ماده مشخص، محدود (پایانمند) در مکان و زمان و نسبی به لحاظ کمی و کیفی وجود دارد.

۳
بنا بر قانون گذار از تغییرات کمی به کیفی، کلیه فرم های مشخص ماده قادر به تغییر کمی بی حد و مرز نیستند:
تغییرات کمی پس از رسیدن به حد کیفیت مربوطه، متوقف می شوند و گذار به کیفیت جدید صورت می گیرد.
مراجعه کنید به کیفیت و کمیت در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

۴
هم در عرصه میکروکیهانی و هم در عرصه ماکروکیهانی پس از تحقق تغییرات کمی کافی، ساختارها، قانونمندی ها و غیره جدیدی پدید می آیند.

۵
این امر را هم تئوری کوانتومی جدید نشان می دهد و هم کیهان شناسی تئوری نسبیت.

۶
روند توسعه (تکامل) ماده به صورت تحول بی وقفه کیفی افرم های ساختاری و حرکتی آن صورت می گیرد.

۷
تز لایتناهیت (پایان ناپذیری) ماده برای اولین بار توسط لنین تحت عنوان لایتناهیت الکترون مطرح شده است.

۸

با کشف الکترون، دیگر اتم (آن سان که فیزیک کلاسیک و ماتریالیسم مکانیکی تصور می کردند)، به مثابه آخرین و تجزیه ناپذیرترین سنگپایه جهان مادی محسوب نمی شود.

۹
ایدئالیسم و علمای ایدئالیست علوم طبیعی از این امر نتیجه گرفتند که ماده نابود شدنی است و می توان ماده را با الکتریسیته و انرژی جایگزین ساخت و فاتحه ماتریالیسم را خواند.

۱۰
لنین نشان داد که ماتریالیسم و ایدئالیسم با پاسخ های متفاوت به مسئله سرچشمه شناخت  و هر مسئله دیگر در رابطه با شناخت جهان فیزیکی از یکدیگر متمایز می شوند.
«در حالیکه مسئله ساختار ماده، مسئله اتم ها و الکترون ها مسئله ای است که تنها شامل حال جهان فیزیکی می شود.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۲۵۹)

۱۱
کشف فرم های جدید ساختار و توسعه ماده نه دلیل بر بطلان مفهوم ماده و ماتریالیسم است و نه باعث نابود شدن ماده.
«بلکه به وسیع تر گشتن حد و مرز شناخت ما از ماده منجر می شود.
به تعمیق و ژرفتر شدن دانش ما راجع به ماده منجر می شود.
به بی اعتبار گشتن خصوصیاتی از ماده منجر می شود که قبلا به نظر ما مطلق، تغییرناپذیر و لایزال جلوه می کردند
(نفوذ ناپذیری، خنثی بودن، جرم و غیره)
به اثبات نسبیت و مختص حالات مختلف ماده بودن آنها منجر می شود.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۲۶۰)

۱۲
شناخت انسانی رفته رفته عمیقتر در ماهیت فرم های ساختاری و حرکتی ماده نفوذ می کند
«و اگر دیروز این نفوذ شناخت بشری تا اتم می رسید، امروز عمیقتر می رود و به الکترون می رسد (و نه بیشتر).

۱۳
از این رو ست که ماتریالیسم دیالک تیکی بر  گذرایی (موقتیت)، نسبی و تقریبی بوده همه حقیقت این مراحل شناخت طبیعت توسط بشر تأکید می ورزد.
الکترون به همان گونه لایزال است که اتم.»
(لنین، «مجموعه آثار»، جلد ۱۴، ص ۲۶۲)

۱۴
توسعه فیزیک مدرن و بویژه توسعه تئوری ذرات هسته ای در اواسط قرن بیستم صحت تز لنینی از لایتناهیت الکترون و ماده را به طور کلی و به طرز درخشانی تأیید کرد.

مراجعه کنید به ماده، پایان پذیر و پایان ناپذیر، مکان و زمان، مطلق و نسبی در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر