۱۳۹۶ بهمن ۷, شنبه

چریک فدایی خلق چه می گوید؟ (۴)

 
ویرایش و تحلیل
از
میم حجری
 
پیشکش
به
فرج الله میزانی
(جوانشیری از دیار آتش ها)
که
«چریک های فدایی خلق چه می گویند؟» 
یکی
از
آثار ارجمند او ست.
 
۱
انقلاب در درون انقلاب شکل می گیرد.
 
در ورای این جفنگ چریک فدایی،
همان طرز تفکر (متد فکری) متافیزیکی (ضد دیالک تیکی) نهفته است
که
در ورای شعار امیر پرویز پویان، مسعود احمد زاده و اشعار مشد احمد شاملو،
نهفته بوده است:
 
الف
 
رد تئوری بقا ـ اثبات تئوری فنا
تخریب وارونه سازی دوئالیسم بقا و فنا (حیات و ممات)
 
دور انداختن بقا و مطلق کردن فنا

 
ب
 
مبارزه مسلحانه: 
هم استراتژی ـ هم تاکتیک


مبارزه مسلحانه = استراتژی =  تاکتیک
 
تخریب عارفانه دیالک تیک استراتژی و تاکتیک
 
خواندن فاتحه ای متافیزیکی بر تضاد اقطاب دیالک تیکی و مطلق کردن عارفانه وحدت آنها.
 
پ
 
من
بامداد نخستین و آخرینم
هابیلم
من
 
تخریب دیالک تیک آغاز و انجام (مبدأ و مقصد)
 
تخریب دوئالیسم هابیل و قابیل (خیر و شر)
 
عاری از تضاد قلمداد کردن عارفانه ی خویشتن خویش.
 
خیر مطلق قالب کردن خویشتن به خلایق خرفت و خر.
 
ت 

انقلاب در درون انقلاب شکل می گیرد.
 
انقلاب = فرم =  محتوا
 
آبگوشت:
هم دیزی ـ هم آبگوشت
 
 
کشک:
هم کشک ساب و هم کشک
 
به زبان فلسفی:
انقلاب:
هم فرم و هم محتوا
 
مرگ بر دیالک تیک ـ زنده باد متافیزیک
 
۲
انقلاب در درون انقلاب شکل می گیرد.
 
بدین طریق و با این ترفند،
هم فرم های مختلف و متفاوت و متنوع انقلاب ماستمالی می شوند
و
هم محتوای طبقاتی انقلاب اجتماعی مسکوت گذاشته می شود.
 
ضمنا
بدین طریق
انقلاب
هم
وسیله می شود و هم آماج.
 
هم
قابلمه می شود و هم آش.
 
چریک فدایی
همزمان
هم
بر 
فرم انقلاب
 آفتابه برمی دارد
و
هم
بر
محتوای انقلاب.
 
هم
بر
وسیله بودن انقلاب لولهنگ برمی دراد
و
هم
بر 
آماج انقلاب.
 
بدین طریق
انقلاب
از
سویی
به
شیری بی یال و دم
استحاله می یابد
که
نه
فرم دارد 
و
نه
محتوا
و
از
سوی دیگر
انقلاب
از
هر محتوا و معنا تهی می شود.
 
انقلاب
برای
انقلاب
می شود.
 
عنگلاب می شود:
عن
گلاب
می شود.
 
۳
کدام انقلاب در تاریخ، 
آلترناتیو از پیش آماده داشته است؟
 
 هارت و پورت چریک فدایی آفتابه بردار بر دیالک تیک به طور کلی
(هم دیالک تیک ایدئالیستی هگل و هم دیالک تیک ماتریالیستی مارکس)
اکنون
شروع می شود:
 
انقلابی
که
در
قاموس چریک فدایی از خرد خالی
هم فرم است و هم محتوا، 
هم وسیله است و هم آماج
ضمنا
فاقد الترناتیو از قبل معلوم است.
 
سؤال
اکنون
این است
که
انقلابی
که
هم فرم باشد و هم محتوا
هم وسیله باشد و هم آماج
و
ضمنا
الترناتیو از قبل معلوم 
نداشته باشد،
چیست
و
برای چیست و یا کیست؟
 
۴
کدام انقلاب در تاریخ، 
آلترناتیو از پیش آماده داشته است؟
 
انقلاب
را
می توان
سفری از مبدأ معین به مقصد معین
تصور کرد.
 
هر فرد و شخصیت و حزب انقلابی
به مثابه مسافر
باید
از
مبدأ معین 
(مثلا از نظام فئودالی)
شروع به حرکت کند.
 
مسافر
اگر خر نباشد
(با پوزش از خر که خر نیست)
بدون تعیین پیشایپش مقصد 
(تعیین آلترناتیو بورژوایی برای نظام فئودالی)
نه،
می تواند به راه افتد
و
نه،
اصلا می تواند قدم در راه معینی بگذارد.
 
حتی حشرات الارض به چنین خریتی تن در نمی دهند.
 
چه
رسد
به اشرف الحشرات. 

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر