۱۳۹۶ بهمن ۹, دوشنبه

چریک فدایی خلق چه می گوید؟ (۶)

 
ویرایش و تحلیل
از
میم حجری
 
پیشکش
به
فرج الله میزانی
(جوانشیری از دیار آتش ها)
که
«چریک های فدایی خلق چه می گویند؟» 
یکی
از
آثار ارجمند او ست.

۱
کدام انقلاب در تاریخ، 
آلترناتیو از پیش آماده داشته است؟ 
 
ما
در 
بحث اجباری و زجربار با چریک های فدایی،
متوجه شدیم
که
بی اعتبار سازی الترناتیو
خط مشی این اجامر فئودالی ـ نیهلیستی ـ آنارشیستی 
است.
 
در آخرین هفته های عمر رژیم انقلاب سفید
نیز
اجامر فئودالی ـ فوندامنتالیستی
همین خط مشی 
را
پیشه کرده بودند.
 
آنها
در
محوطه دانشگاه تهران
به
محض شروع افراد به بحث و روشنگری
لات منشانه و قلدرانه
وارد جمع می شدند
و
می گفتند:
«بحث پس از مرگ شاه.»
 
بدین طریق و با این ترفند بود
که
دیکتاتوری نعلین
در
سامان بی سامان ایران
برقرار شد
و
وقتی
خلایق برای خرید یک لیتر شیر  جیره بندی شده
ذلیلانه 
صف کشیدند
و
به
تحمل تف و تحقیر و توهین 
مجبور شدند،
اندک اندک فهمیدند
که
من ـ زور اجامر
از
شعار بحث پس از مرگ شاه
 چه بوده است.
 
۲
کدام انقلاب در تاریخ، 
آلترناتیو از پیش آماده داشته است؟
 
سؤال
اکنون این است
که
این اجامر کیستند
که
از
لنین و آن و این
نقل قول نشخوار می کنند،
از
کمونیسم و دیکتاتوری پرولتاریا
دم می زنند
و
  هر ننه مرده ای را رفیق خطاب می کنند
ولی
حتی به ضرب صد شلاق
حاضر به تعریف مفهوم فلسفی انقلاب
نمی شوند؟
 
اینها کیانند
که
هم
عینیت الترناتیو 
را
منکرند
و
هم
ضرورت الترناتیو
را؟
 
۳
کدام انقلاب در تاریخ، 
آلترناتیو از پیش آماده داشته است؟ 

دلیل پرهیز اکید این اجامر از تعریف مفهوم فلسفی انقلاب
این است
که
تعریف مفهوم فلسفی انقلاب،
فی نفسه
حاوی آلترناتیو است:
انقلاب اجتماعی
یعنی
گذار از فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی عقب مانده 
به
 فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی پیشرفته.
 
در
 مورد جهنم جماران
انقلاب اجتماعی
یعنی
گذار از نظام سرمایه داری به نظام سوسیالیستی.
 
این بدان معنی است
که
الترناتیو جهنم جماران،
بهشت سوسیالیسم
است.
 
فقط و فقط
در این صورت است
که
طویله
 از 
بحران همه جانبه ی فلج کننده خارج می شود
و
همه مسائل ریز و درشت
به طرز رادیکال و ریشه ای قابل حل می شوند.
 
۴
کدام انقلاب در تاریخ، 
آلترناتیو از پیش آماده داشته است؟
 
دلیل انکار عینیت الترناتیو
توسط چریک های فدایی خلق و دار و دسته های لیملام و دیمدام،
نه،
نادانی حضرات،
بلکه پایگاه طبقاتی ارتجاعی آنها ست.
 
نظام فئودالی
برای این توله فئودال ها،
پایان تاریخ
بود،
چه رسد به نظام سرمایه داری.
 
دلیل انکار عینیت الترناتیو و ضرورت تمکین به الترناتیو عینی،
منافع طبقاتی این طبقات اجتماعی ارتجاعی و انگل
است.
 
و
گرنه
پیدا کردن تعریف مفهوم فلسفی انقلاب 
در
هر درسنامه مارکسیستی
دشوار نیست.
 
ایده ئولوژی 
همین است.
 
ایده ئولوژی ضد کمونیستی
را
اعضای طبقات اجتماعی ارتجاعی انگل
با
شیر مادر
از آن خود می کنند.
 
ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر