سیّد علی حسینی خامنه
(زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۱۸)
(زادهٔ ۲۹ فروردین ۱۳۱۸)
«اساسی ترین بضاعت ایرانیان دین و دانش است.»
«صهیونیسم و امپریالیسم در پی امحای دین و دانش ایرانیان اند.»
سید علی خامنه ای
در این ۴ دهه دشوار به لحاظ فکری و عقلی و علمی رشد
چشمگیری کرده است.
سید علی خامنه ای
از این لحاظ
به مراتب پیشرفته تر و راسیونال تر و تیزبین تر از روح الله خمینی است.
افکاری که او در مجالس و منابر مختلف بر زبان می راند،
نه افکاری تصادفی و لحظه ای و احساسی، بلکه افکاری سیستماتیزه شده و از بصیرت علمی و تجربی و عقلی گذشته اند.
دیالک تیک دین و دانش
یکی از دیالک تیک های سید علی خامنه ای است.
اما منظور او از این دیالک تیک چیست؟
این دیالک تیک احتمالا از دیالک تیک هایی است که او شخصا بکشف و فرموبندی کرده است.
دیالک تیک دین و دل
در ادبیات پوئه تیکی ایران وجود داشته است:
شیخ بهایی:
دین و دل به یک دیدن،
باختیم و خرسندیم
در قمار عشق ای دل،
کی بود پشیمانی؟
ما ز دوست غیر از دوست،
مقصدی نمی‌خواهیم
حور و جنت ای زاهد،
بر تو باد ارزانی.
معنی تحت اللفظی:
دیدن دوست، همان و از دست رفتن دین و دل، همان.
فرق قمار عشق با قمار معمولی و عادی،
فقدان پشیمانی از شرکت در بازی به دلیل باختن در قمار عشق است.
عشاق
در پی برد نیستند.
جهان برای عشاق در معشوق (دوست) خلاصه می شود.
معشوق برای عشاق، مقصد و مقصود همزمان است.
عشاق بر خلاف زهاد،
از معشوق نه لذت (نعمت و جنت)، بلکه وصلت می خواهند و بس.
در حالیکه زهاد از دوست (خدا) فقط نعمت و لذت (حور و جنت) می خواهند.
خود دوست برای عشاق کافی است.
بی هراس از باختن دین به همراه دل در قمار عشق.
صائب
کردم از دین و دل و هوش و خرد قطعِ نظر
من همان روزی که دیدم چشمِ عیارِ تو را
دیدن چشم غارتگر تو، همان و صرفنظر از دین و دل و هوش و عقل، همان.
شاعر در این بیت شعر
چشم معشوق را به رهزنی تشبیه می کند
و
خود را به کسی که با دیدن چشم رهزن از دار و ندارش صرفنظر می کند.
یعنی داوطلبانه در اختیار رهزن قرار می دهد.
عراقی
دل و دین به باد دادم به امید آنکه یابم
خبری ز بوی زلفش، اثری ز رنگ او من
معنی تحت اللفظی:
به امید به دست آوردن بویی از زلف معشوق و اثری از رنگ او،
دین و دل را از دست دادم (به دست باد سپردم.)
شاعر در این بیت شعر
دین و دل را با بویی از زلف معشوق و اثری. از رنگ او
معامله و مبادله و معاوضه و داد وستد می کند.
هوشنگ ابتهاج
(سایه)
ندانم آن که دل و دین ما به سودا داد
بهای آن چه گرفت و به جای آن چه خرید.
معنی تحت اللفظی:
دلم می خواهد بدانم، کسی که با دل و دین ما معامله کرد،
چه مبلغی پول به دست آورد و با ان مبلغ چه چیزی خرید.
در این غزل تراژیک سایه
شکست سوسیالیسم رئآل به مثابه فروش دل و دین سایه و یاران انعکاس می یابد.
این اما به چه معنی است؟
این شاید بدان معنی باشد که سیستم سوسیالیستی برای سایه و یاران،
دیالک تیکی از دل و دین
بوده است.
دل و دینی که بدان یکجا چوب حراج زده شده است.
سؤال این است که دیالک تیک دین و دل از تجرید دیالک تیک چه چیزهایی تشکیل یافه است؟
دین
بیانکر انتزاعی (مجرد) اعتقاد و ایده ئولوژی و ایمان است
و
دل
بیانگر انتزاعی عشق و علاقه و احساس و عواطف.
سایه و توده ای های جهان
با شکست سوسیالیسم رئال
هم
اعتقاد و ایده ئولوژی و ایمان خود را از دست داده اند
اعتقاد و ایده ئولوژی و ایمان خود را از دست داده اند
و
هم
عشق و علاقه و احساس و عواطف خود را.
اما منظور سید علی خامنه ای از دیالک تیک دین و دانش چیست؟
دین و دانشی که برای امپریالیسم و صهیونیسم هراس انگیز است.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر