میم حجری
حق پرست
آیندهی ما را میتوان به روشنی در وضعیت کنونی تعدادی از کشورهای منطقه مشاهده کرد.
معنی تحت اللفظی:
برای پیش بینی آینده
باید از وضع کشورک های قبیلتی خاور میانه حرکت کرد.
یعنی
کشورک های قبیلتی خاورمیانه آیینه آینده اند.
حق پرست
هر نیرویی که به هر دلیلی مانع شکلگیری این اتحاد ضروری میان نیروهای مترقی شود،
بیتردید در آینده در برابر تودههای مردم مسئول و پاسخگو خواهد بود.
حق پرست
اکنون
دست به تهدید می زند.
یا تشکیل جبهه ضد ولایی و یا تبدیل شدن به غزه و لیبی و سوریه و سومالی و لبنان و تکه تکه شدن.
همان ولایتی که قرار بود به نیت پیشگیری از افتادن ایران به روز غزه و سوریه و لیبی و لبنان، مورد حمایت قرار گیرد.
حق پرست در «هماندیشی» با شاه اللهی ها و استالین اللهی ها و نتان اللهی ها و حکمت اللهی ها و غیره
نیروهای مترقی خود را هم نام می برد که باید متحد شوند و از تجزیه کشور جلوگیری کنند.
همین هماندیشان نتان الهی ـ استالین اللهی حق پرست
چه مقالاتی در مدح نتان سر هم بندی می کنند و چه تئوری هایی در ضرورت تجزیه کشور به طور التقاطی سر هم بندی می کنند.
حق پرست اما نمی خواند تا حداقل هماندیشان خود را بشناسد.
حق پرست در حقیقت نه حق پرست، بلکه خیال پرست است.
یکی از نیروهای مترقی کذایی سازمان تروتسکیستی راه کارگر است که دیروز از شرق گرایی سید علی خامنه ای و یاران به انتقاد برخاسته بود.
ضمنا جبهه متحدی هم با حزب کم و نیست لال دوستان و کر دوستان و کور دوستان تشکیل داده است.
الترناتیو این نیروهای مترقی کذایی برای شرقگرایی سید علی چیست،
اگر غربگرایی عردوغان و علی تف و عرمنی پف نیست؟
حق پرست
خلعسلاح سیاسی تودهها در برابر اتحاد امپریالیستی،
اقدامی نابخشودنی است و هیچ توجیه ایدئولوژیکی نمیتواند آن را موجه سازد.
حق پرست معنی مفاهیمی را که به کار می برد، نمی داند.
توده های زحمتکش تحت رهبری فوندامنتالیسم شیعی به سر می برند و خلع سیاسی سیاسی و حتی نظامی نشده اند.
این سپاه و بسیج جان بر کف چندین میلیونی و انجمن ها و بنیادها و حسینیه ها و غیره
اگر فرزندان و سرداران توده نیستند، چیستند؟
اوپوزیسیون طبقه حاکمه کنونی اصلا کیست؟
مگر جنبش زن زندگی عا «زادی» جنبشی سیاسی است که احزاب و سازمان های کذایی شعار را می دهند؟
حق پرست که حزبش شعار مرگ بر ولایت فقیه سر داده است، در صدد اتحاد با کیان است که بهتر و صادق تر و صالحتر و از جان گذشته تر از روحانیت باشد؟
سید علی و یاران
شهدای جسور از جان گذشته زنده اند و در مقابل صهیونیسم و امپریالیسم ایستاده اند تا از دستاوردهای علمی و فنی و فن اوری و ارزش های ملی ـ اخلاقی ـ مذهبی کشور دفاع کنند و از حمایت توده زحمتکش برخوردارند.
اگر حزب توده ای وجود داشته باشد، باید همان راه حزب توده تحت رهبری کیانوری و جوانشیر را پیش بگیرد.
راهی که به فدا شدن و فنا شدن حزب توده منجر شده است.
جای صدها شخصیت توده ای که در راه دفاع از منافع ملی اعدام شده اند،
همچنان خالی است.
تا چشم کار می کند، در اوپوزیسیون و احزاب موسوم به حزب توده و غیره
شعور و شحصیت و صداقتی هویدا نیست.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر