۱۴۰۱ اسفند ۲۵, پنجشنبه

‍درنگی در اندیشه ای (۷۱۴)


میم حجری

 
حاکمیت ولایت مطلق و یا نسبی فقیه 

خرافه مفهومی بیش نیست.

 
حاکمیت چیست؟

 

حاکمیت 

 که چیزی ایده ئولوژیکی مثلا فقهی نیست.

 
حاکمیت
همیشه و همه جا
طبقاتی است.

 
ما با دیالک تیک حاکمیت و حکومت سر و کار داریم.


حاکمیت 

 چیزی زیربنایی ـ اقتصادی است.

 
مثلا
حاکمیت فئودالی
یعنی طبقه حاکمه از اشراف فئودال و روحانی تشکیل یافته است.

 
حاکمیت بورژوایی ـ کاپیتالیستی
یعنی
طبقه حاکمه از طبقه سرمایه داران و یا بورژوازی تشکیل یافته است.

 
حاکمیت پرولتری ـ سوسیالیستی 
یعنی طبقه حاکمه از پرولتاریا و متحدین دهقانی و پیشه وری و روشنفکری ـ خلقی تشکیل یافته است.

 
حکومت
چیزی روبنایی ـ ایده ئولوژیکی است و تابع حاکمیت است.

 
حکومت

  در همه فرم هایش
ساز دوم را می زند.
یعنی

به ساز طبقه حاکمه می رقصد.

 
ولایت فقیه
نوکر و نماینده طبقه حاکمه است.

 

با تعویض ولایت فقیه با ولایت سفیه

آب از آب

حتی

تکان نمی خورد.

 
این خصلت اساسی طبقه حاکمه است
که
نامرئی می ماند و نوکران و نمایندگانش معرفی می شوند 

و 

خرمن شعار مرگ بر نوکر و نماینده 

درو می کنند.

 پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر