۱۴۰۲ فروردین ۸, سه‌شنبه

تحلیل دیگری از تراژدی «مهره سرخ» ـ شاهکار سیاوش کسرایی (۱۰۶)

 Siyavash Kasraei.jpg 

تحلیلی 

از

شین میم شین
 

بگذار

یک راز سر به مهر بگویمت آشکار:

«این مهره ی شگرف

معجون مرگدارو و جاندارو ست

میرایی و شکفتگی جاودان در او ست

 

زهر است زهر، باده لعلش

جز عاشقان پیاله نگیرند از این شراب

بیگاه می کشد

تا هر پگاه بر کشدت همچو آفتاب

 

معنی تحت اللفظی:

بگذار سر مختومی را با تو در میان نهم:

این مهره، مخلوطی از زهر و پادزهر است.

حاوی حیات و ممات است.

باده لعلگونش زهر مهلک است.

کسی جز عاشقان از شراب این مهره نمی نوشد.

این شراب لعل، نا به هنگام می کشد تا هر سپیده دم بسان آفتاب به درخشش برانگیزد.

 

سیاوش در این بند شعر به توصیف مهره از دیدی دیگر می پردازد:

 

۱

این مهره ی شگرف

معجون مرگ دارو و جان دارو ست

 

مهره سرخ (جهان بینی پرولتاریا) در قاموس حکیم پرولتاریا

دیالک تیک زهر و پادزهر است.

 

چرا و به چه دلیل سیاوش به این نتیجه می رسد؟

 

۲

این مهره ی شگرف

معجون مرگدارو و جاندارو ست

 

مهره سرخ پس از بستن به بازو،

ایدئولوژی توده های مولد پس از نفوذ در روح آدمی

 به نیرو و انرژی مادی مهیبی بدل می شود:

از بنی بشر اوبژکت واره (چیز واره، منجمد و مرده و مفعول واره)

 سوبژکت (فاعل)  جامعه و تاریخ می سازد:

به همین دلیل سیاوش مهره را حاوی جاندارو می داند:

مهره

 آدمیت برباد رفته و از یاد رفته را به یاد آدمی می آورد.

بنی بشر مرده را زنده می کند:

طبقه «درخود» را به طبقه «برای خود» مبدل می سازد.

 

واقعا هم همین طور است:

بنی بشر با از آن خود کردن مارکسیسم ـ لنینیسم

به معنی واقعی کلمه تحول کیفی می یابد.

جهان و جامعه و انسان را با دید دیگری می بیند و نسبت به آن موضع به کلی دیگری می گیرد:

به معنی واقعی کلمه زیر و رو می شود.

 

۳

این مهره ی شگرف

معجون مرگ دارو و جان دارو ست

 

پایان خنثائی، اوبژکت وارگی، چیز وارگی و بی طرفی اما سرآغاز سوبژکت وارگی، انسان وارگی و جانبداری و نتیجتا درد سر است:

کسی که مهره سرخ را به بازو می بندد،

کسی که به دفاع از حقیقت عینی کمر می بندد،

لشکریان باطل و دروغ را در هر قدم خویش بر سر راه خویش می یابد:

به قول سیاوش

بر دشنه و خنجر آنان هدف می شود، زخم می زند و زخم برمی دارد.

مرگدارو وارگی مهره سرخ به همین دلیل است:

از آن خود کردن جهان بینی پرولتاریا

آغاز دوستی های اصیل و خصومت های مهیب است:

به همین دلیل، مهره سرخ تجسم دیالک تیک حیات و ممات است، زهر و پادزهر است.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر