۱۴۰۲ فروردین ۱۰, پنجشنبه

خود آموز خود اندیشی (۶۳۵)

 Bild

شین میم شین

باب دوم

در احسان

حکایت یازدهم

(دکتر حسین رزمجو، «بوستان سعدی»، ص ۶۶)

بخش دوم

ما به سوی آنچه دانش زمانه مان نموده، می رویم!

 

۱

چه خوش گفت، فردوسی پاکزاد

که رحمت بر آن تربت پاک باد:

میازار موری که دانه کش است

که جان دارد و جان شیرین خوش است

 

معنی تحت اللفظی:

به قول فردوسی، مورچه دانه کش را نباید آزار داد.

چون جان دارد و جان چیز شیرینی است.

 

سعدی

در این بند شعر،

از شنیدن کلمه «پراکندگان» (توده مولد و زحمتکش) بلافاصله یاد موران می افتد.

این کار هر روزی او ست:

اندیشیدن ـ حتی ـ به توده مولد و زحمتکش،

او را به یاد پشه ها و موران و سنگریزه ها می اندازد.

 

سعدی

 فرمان هومانیستی ـ فئودالی خود

را

نه تنها صادر، بلکه اثبات می کند.

 

مور را به دو دلیل نباید آزار داد:

دلیل اول اینکه آن دانه کش است،

یعنی مولد و زحمتکش است.

دلیل دوم اینکه جان شیرین دارد.

 

دلیل اول سعدی از پراگماتیسم او سرچشمه می گیرد،

سوبژکت هر کردوکاری که سودی برای اشراف بنده دار، فئودال و دربار داشته باشد،

نباید آزار ببیند.

ولی اگر جانوری و یا انسانی برای این طبقه انگل مصرف کننده بی مصرف

زیانبار باشد،

قتلش واجب است.

 

جاندار تلقی کردن موران در قلب قرون وسطی ادعائی جسارت آمیز است.

چون در همین زمان آخوندهای مسیحی 

هنوز زنان و جانوران را فاقد جان می دانستند

 و 

چون موجود بی جان (روح) درد حس نمی کند،

 برای تنبیه زنان نفت روی شان می ریختند و آتش می زدند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر