۱۴۰۱ اسفند ۲۶, جمعه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تاریخ (۱)

    

پروفسور دکتر هانس شولتسه

برگردان

شین میم شین

 

 

۱

·      تاریخ  به روند توسعه و تکامل در طبیعت و جامعه اطلاق می شود.

 

۲

·      تاریخ ـ به معنای محدود کلمه ـ عبارت است از جریان روند عینی و در تنوع خود، قانونمند توسعه و تکامل جامعه از سطح نازل به سطح عالیتر که با حرکت نظام های جامعتی (پیدایش، توسعه، سقوط و جایگزینی با نظام نوتر) معنی واحدی دارد.

 

 

درک بورژوائی تاریخ

 

۱

·      انواع محتلف  درک بورژوائی تاریخ، تاریخ جامعه بشری را به شرح زیر در نظر می گیرند:

 

الف

·      انواع مختلف درک بورژوائی تاریخ جامعه بشری را در مناسبات ایدئولوژیکی منفرد (و عمدتا در سیاست و مذهب) خلاصه می کنند.

 

(یعنی

در مناسبات فکری میان انسان ها

خلاصه می کند.

مترجم)

 

ب

·      انواع مختلف درک بورژوائی تاریخ مناسبات مادی جامعه را، یعنی مناسبات تولیدی را نادیده می گیرند.

 

۱

·      مناسبات تولیدی ئی که در وابستگی به نیروهای مولده و در تأثیر متقابل با نیروهای مولده، شالوده واقعی تاریخ را تشکیل می دهد.

 

۲

·      مناسبات تولیدی ئی که به مثابه زیرسیستم تعیین کننده جامعه، توسعه زیرسیستم های دیگر از قبیل سیاست، مذهب، اخلاق و امثالهم را تعیین می کند.

 

درک مارکسیستی تاریخ

 

۱

·      ماتریالیسم تاریخی بر آن است که در تاریخ، به همان سان که در طبیعت، پیوندهای عام، ماهوی و ضرور وجود دارند که حاکی از تکرارپذیری و قاعده مندی روندهای جامعتی معینی اند.

 

۲

·      ماتریالیسم تاریخی ـ به عبارت دیگر ـ بر آن است که وجود جامعه بشری و توسعه آن بر طبق قانونمندی های معینی صورت می گیرد.

 

۳

·      اما نحوه عمل قوانین طبیعی و اجتماعی متفاوت است.

 

۴

·      زیرا تاریخ توسعه جامعه «در یک نقطه با تاریخ توسعه طبیعت فرق ماهوی دارد:

·      در طبیعت عوامل ناآگاهی در کارند که بر یکدیگر تأثیر می گذارند و در نتیجه تأثیر متقابل آنها، قانون عام جامه عمل می پوشد.

 

۵

·      از هر آنچه که درطبیعت صورت می گیرد، هیچ چیز به مثابه هدف آگاهانه و از پیش خواسته صورت نمی گیرد.

 

(در طبیعت از سوبژکتیویته اثری نیست.

سوبژکت تاریخ در طبیعت وجود ندارد.

یکی از کشف های مهم مارکس

همین است.

مراجعه کنید به تزهایی راجع به فویرباخ.

مترجم)

 

تأملی در تزهایی راجع به فویرباخ (بخش اول)

  

http://mimhadgarie.blogfa.com/post/3025

 

۶

·      اما در تاریخ جامعه، برعکس تاریخ طبیعت، انسان های شعورمند، انسان های عمل کننده بر اساس تأمل و علاقه و عشق  در کارند که برای کردوکار خود پیشاپیش آماج و هدف تعیین می کنند.

 

۷

·      در تاریخ جامعه بشری هیچ چیز بدون نیت آگاهانه، بدون آماج از پیش تعیین شده صورت نمی گیرد.

 

۸

·      این تفاوت اما نمی تواند تغییری در پیشرفت جریان تاریخ بر طبق قوانین درونی عام پدید آورد.»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۱، ص ۲۹۶)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر