۱۴۰۲ فروردین ۱۰, پنجشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تجربه (دانش تجربی) (۱)

 

پروفسور دکتر الفرد کوزینگ

برگردان

شین میم شین

 

۱

·      دانش تجربی، مفهومی فلسفی (و زبان محاوری ای) است که جنبه و جانب مهم رابطه انسان با محیط زیست طبیعی و اجتماعی اش را منعکس می کند.

 

۲

·      باید میان تجربه به مثابه روند و دانش تجربی به مثابه نتیجه آن روند تفاوت قائل شد.

 

(در زبان آلمانی

برای هردو جنبه و جانب

واژه واحدی به کار می رود.

مترجم)

 

۳

·      بنا بر درک ماتریالیستی ـ دیالک تیکی، دلیل نهائی هر دانش تجربی ئی، واقعیت عینی است که انسان ها در پراتیک اجتماعی خویش به طرق مختلف از جمله ادراک، مشاهده و تغییر مادی آن، به طور بیواسطه با آن تماس برقرار می کنند،   آشنا می شوند و تجربه اش می کنند.

 

۴

·      پراتیک اجتماعی باغچه ای است که دانش تجربی بر آن می روید، ولی نمی توان آن دو را یکسان تلقی کرد، همانطور که نمی توان باغچه و گیاه را یکسان تلقی نمود.

 

۵

·      ثمره روند تجربه (که همواره مشمول پراتیک می شود) دانش تجربی است که هنوز به طور نظری (تئوریکی) حلاجی نشده است.

·      ولی پیش شرط مهمی برای شناخت نظری (تئوریکی) محسوب می شود.

 

(می توان گفت

که ما با دیالک تیک تجربه و دانش تجربی سر و کار داریم که فرمی از بسط و تعمیم دیالک تیک پراتیک و تئوری است.

مترجم)

 

۶

·      معارف (معرفت ها، شناخت ها) تجربی حاصله از تجربه بیواسطه، حلقه واسط میان دانش تئوریکی و پراتیک اند.

 

۷

·      از این رو ست که دانش تجربی در هر دو زمینه زیر نقش مهمی بازی می کند:

 

الف

·      هم در فهم درست تئوری  

 

ب

·      و هم در کاربست درست تئوری در پراتیک.

 

۸

·      مفهوم دانش تجربی در ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی به طور یکجانبه محدود به ادراک حسی بود و لذا مجزا از پراتیک اجتماعی بود.

·      از این رو، دانش تجربی تنها به مثابه دانش تجربی فردی در نظر گرفته می شد.

 

۹

·      ماتریالیسم دیالک تیکی (برعکس ماتریالیسم ما قبل مارکسیستی)، علاوه بر خصلت فردی دانش تجربی، خصلت جامعتی آن را نیز در نظر می گیرد و مفهوم دانش تجربی را هم به لحاظ محتوا وسعت می بخشد و هم با در نظر گفتن آن به مثابه دانش تجربی بالنده ی بشریت، به لحاظ دامنه گسترش می دهد.

 

۱۰

·      به نظر انگلس، «علوم طبیعی مدرن، قانون منشاء تجربی هر محتوای فکری را چنان وسعت می بخشند که آن محدودیت و فرمولبندی سابق خود را دور می افکند.

 

۱۱

·      علوم طبیعی با به رسمیت شناختن توارث خواص اکتسابی، سوبژکت دانش تجربی را از فرد به نوع منتقل می کند.

 

۱۲

·      افراد منفرد، دیگر نباید حتما هر چیزی را شخصا تجربه کنند.

 

۱۳

·      دانش تجربی منفرد هر فرد می تواند تا درجه معینی با نتایج حاصل از تجارب نیاکان او جایگزین شود.»

·      (مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۰، ص ۵۲۹)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر