۱۴۰۲ فروردین ۷, دوشنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (ت) تاریخگرایی (هیستوریسم) (۳)

     

پروفسور دکتر وینفرید شرودر

برگردان

شین میم شین

 

 

۱۵

·    این امر حاکی از آن است که فلسفه بورژوائی واپسین به قول لنین، «برخی از بخش های دیالک تیک (مثلا رلاتیویسم) را و فقط برخی از بخش های آن را به طور یکجانبه و مخدوش از آن خود کرده است»

·    (لنین، «مجموعه اثار»، جلد ۱۴، ص ۳۳۳)

 

۱۶

·    و این در مورد «طرز نگرش فردی سازانه»، همانطور که انگلس در نامه اش به یوزف بلوخ (۲۱، ۲۲، ۹، ۱۸۹۰ میلادی) روشن می سازد و در مورد «طرز تفکر توسعه طلبانه» نیز صادق است.

 

۱۷

·    زیرا فلسفه بورژوائی واپسین، دیگر هیچ دورنمای تاریخی نمی بیند و «اندیشه اصلی سترگ» و «توسعه پیشرفتمند» را لگدکوب و نابود می سازد.

·    مارکس و انگلس، «کلیات»، جلد ۲۱، ص ۲۹۳)

 

۱۸

·    بدین طریق شالوده اجتماعی ـ تاریخی رلاتیویسم ظاهرا عبارت است از بحران های دوره ای (سیکلی) نظام جامعتی بورژوائی که ایدئولوگ های بورژوائی از درک علل شان عاجز می مانند.

·    همانطور که از درک پیشرفت واقعی فراتر از حد و مرز نظام بورژوائی عاجزند.

 

۱۹

·    در آثار ماینکه می توان به وضوع بیشتری شاهد این مسئله بود.

·    به نظر او «امکان پذیری توسعه تاریخی از طریق انقطاب، از طریق تعارض پایان ناپذیر گرایشات متضاد از درونی ترین خصایص ماهیت توسعه تاریخی سرچشمه می گیرد.»

 

۲۰

·    او ادعا می کند که «جنبش های فکری بزرگ، زمانی که از نو اوج می گیرند، غالب می شوند و بر زندگی مسلط می گردند، اغلب چنین به نظر می رسد که از خصلتی مطلق برخوردارند که هر آنچه را که بر ضد خود بیابند، حداقل برای مدتی کوتاه، درهم می کوبند.

 

۲۱

·    اما در حقیقت، اگر دقیقتر بنگریم، اغلب از همان آغاز در آنها، در کنار آنها و در ورای آنها نیروئی از نوع دیگری و از سمتگیری دیگری به چشم می خورد که از وسعت نظر دیگری برخوردار است و نظر بر آینده ای دور دارد، هرچند که در پیوند حیاتی با جنبش ظفرمند است، اما رسالت گرفتن جای آن را به عهده دارد تا دو باره در همان روند خیزش و زوال خاتمه یابد:

·    بنا و تعویض بنا به معنای حفظ نظام همیشگی.

 

الف

·    این وابسته به خصلت ناظر است که این نمایش غول آسا، معنامندی و یا بی معنائی تاریخ، لجاجت در برابر جهان و یا تردید در مورد آن معنی دهد.

 

ب

·    این وابسته به خصلت ناظر است، که تاریخ، رلاتیویسمی سست و بی حال و یا وفاداری مؤمنانه به ایده ای علیرغم شکست ناگزیری آن به دنبال آورد.»

·    (ماینکه، « پیدایش هیستوریسم»، ص ۲۴۸)

 

 

این وابسته به خصلت ناظر است»

بیانگر بینش سوبژکتیویستی ـ معرفتی ماینکه است.

در این جمله

عینیت روندهای توسعه

انکار می شود.

مترجم)

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر