پروفسور دکتر مانفرد بور
پروفسور دکتر گرهارد بارچ
بررسی تاریخ توسعه ی فلسفه کلاسیک
بورژوائی
بخش دوم
سر آغاز تفکر کلاسیک بورژوائی
در
فلسفه نیکولاس کوزانوس
ادامه
قسمت هفتم
۱
·
کوزانوس در اوایل دهه آخر عمرش اثری تحت عنوان «همزیستی
صلح آمیز» (۱۴۵۳) به رشته تحریر در می آورد.
۲
·
کوزانوس در این اثرش، اندیشه تحمل (همزیستی صلح آمیز) را
که در اثر دیگرش تحت عنوان «همزیستی صلح آمیز کاتولیکی» مطرح کرده بود و تار و پود
زندگی و تعالیمش بدان سرشته بود، دوباره به خدمت می گیرد و به مثابه اندیشه
جهانگیر صلح توسعه می دهد که همه خلق ها و
همه مؤمنین همه ادیان و مذاهب باید بدان بگروند.
·
(پادشاه: بدین طریق در آسمان خرد تصمیم بر همزیستی صلح
آمیز ابنای بشر اتخاذ می شود.)
۳
·
کوزانوس در این اثرش، نشان می دهد که قبل از همه به
دلایل اجتماعی ـ عملی به این نظر رسیده است
۴
·
هدف او طرد جنگ از حیات جامعه بشری است.
·
جنگی که علت آن را کوزانوس در تمایزات مذهبی می بیند.
·
در فاناناتیسم محلی عقیدتی و در عدم تحمل فیده ئیستی عقیده
دیگر می بیند.
۶
·
کوزانوس در این اثرش همه نمایندگان همه خلق ها و
همه ادیان و مذاهب را به بحث راجع به
مسئله حقیقت دعوت می کند و به این نتیجه می رسد که هیچ کدام از ادیان و مذاهب حق
بلامنازع بر صحت عقیده خود ندارند.
۷
·
دلیل کوزانوس این است که «حقیقت الهی» یکی بیش نیست که
در فرم های مذهبی بیشمار عرض اندام کرده است.
·
(وحدت در کثرت. مترجم)
۸
·
این در ذات بشری است که عادت دیرینی که به طبیعت بشری
تبدیل شده، به عنوان حقیقت تصور می شود.
·
بدین طریق هر همبود مذهبی، عقیده خود را بر عقاید دیگران
مرجح می داند.
۹
·
ولی اگر همه مؤمنین دریابند «که در ورای تفاوت مندی
عادات مذهبی فقط مذهب واحدی وجود دارد»، «آنگاه فاتحه ای بلند بر شمشیر و کین و
درد و رنج بشری خوانده می شود.»
·
(شامپف، ص ۳۸۲)
۱۰
·
کوزانوس در نوشته ای تحت عنوان «تفسیر قرآن» (۱۴۶۱) حتی
می کوشد تا میان قرآن و مسیحیت (اوانگلیوم) بر مبنای حقیقت، رابطه تنگاتنگی کشف و
اثبات کند تا مؤمنین مسلمان را به اتحاد با مسیحیان فراخواند.
·
«تمایل من این است که قرآن نیز حقیقت مسیحیت را اثبات می
کند.»
·
(شامپف، ص ۳۰۱)
۱۱
·
کوزانوس بدین طریق، جزو آن دسته از متفکرین است که به
نظرشان، مجاورت مذاهب مختلف مرتبط به هم که همه با هم مدعی وجدان مذهبی واحدی اند در
قرون آغازین به مسئله «مذهب حقیقی» می انجامد.
۱۲
·
این مسئله به بی تفاوتی عقیدتی و به فقدان عقیده مذهبی منجر
می شود.
·
(نتیجه نهایی ئی که در آثار کوزانوس نمی توان یافت.)
۱۳
· این مسئله همه متفکران از عقلای عرب تا متفکرین
و شعرای رنسانس و نمایندگان روشنگری را بارها و بارها به چالش و حل هنری آن برانگیخته است.
·
مثال
برجسته در این زمینه لسینگ است.
۱۴
·
لسینگ راه حلی به این مسئله می یابد که کدامیک از سه
مذهب بزرگ (یهودیت، مسیحیت و اسلام) مقدم بر آن دو دیگر است.
·
(تفاوت کوزانوس با روشنگری ضمنا همین جا ست):
·
لسینگ هر سه مذهب وحی را و تئولوژی ارتودوکس را در حلقه
سهمی (سه گانه ی یگانه) در پرتو روح هومانیستی تحمل رد می کند.
پایان
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر