دایرة المعارف جامعه شناسی مارکسیستی ـ لنینیستی (۱۹۹)

 

پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)

برگردان
شین میم شین  

 

پیشکش
به
امیر حسین آریان پور

آزادی 

(اختیار)

ادامه

۲۲

·    آزاد سازی جامعه با آزاد سازی فرد وحدت ناگسستنی دارد.

·    آزاد سازی جامعه و آزاد سازی فرد دو سوی روند واحدی را تشکیل می دهند.

۲۳

·    جامعه بی طبقه، خودهدف نیست.

·    (تشکیل جامعه بی طبقه به قصد تشکیل جامعه بی طبقه نیست. مترجم)

۲۴

·    (جامعه بی طبقه وسیله است.

·    جامعه بی طبقه، تجمل نیست.

·    تشکیل جامعه بی طبقه، برای پوز دادن نیست. مترجم)

۲۵

·    جامعه بی طبقه در خدمت توسعه آزاد شخصیت انسانی اعضای جامعه است.

۲۶

·    در ضمن، محتوای آزادی شخصی در شکوفایی خلاقیت هر شخص است.

۲۷

آزادی

در

 ایده ئولوژی بورژوایی

۱

·    آزادی در  ایده ئولوژی بورژوایی اغلب به درجه آزادی به اصطلاح اراده، تقلیل و تنزل داده می شود.

·    یعنی به معنی امکان عمل دلبخواه تحریف می شود.

۲

·    در این درک ساده لوحانه، مبتذل و مهمل از آزادی، دو حقیقت امر مهم زیر را نادیده گرفته می شوند: 

الف

·    اولا این حقیقت امر نادیده گرفته می شود که آزادی (اختیار) همیشه با ضرورت (جبر) مواجه است.

·    مراجعه کنید به دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) در تارنمای دایرة المعارف روشنگری 

ب

·    ثانیا این حقیقت امر نادیده گرفته می شود که آزادی با شناخت انسانی در رابطه است.

·    در شعور انسانی است که اراده انسانی نهایتا انعکاس می یابد.

۳

·    اراده انسانی و تصمیمگیری انسانی هرگز نمی توانند جبر (ضرورت) عینی را از میان بردارند و محو و نابود سازند. 

۴

·    آدمی البته می تواند جبر (ضرورت) را تا درجه معینی نادیده بگیرد.

·    عمل آدمی اما در آن صورت، نمی تواند به آماج های تعیین شده منجر شود. 

۵

·    آزاد قلمداد کردن چنین عملی، مزخرف است و بس.   

۶

·    به همین دلیل تفسیر آزادی، به مثابه آزادی ایدئالیستی درک شده ی اراده، سست و بی پایه و بی پشتوانه است.   

۷

·    عمل آدمی به شرطی آزاد نامیده نمی شود که امکانات گزینشی متعددی در بین باشد.

·    (امروزه طبقه حاکمه انتخاب یکی از احزاب رنگارنگ ماهیتا واحد خود را انتخابات آزاد جا می زند.

·    این نوعی عوامفریبی است. مترجم)

۸

·    عمل آدمی به شرطی آزاد است که بتواند تصمیمی اتخاذ کند که با جبر (ضرورت) مربوطه سازگار و دمساز باشد.

·    (یعنی دیالک تیک جبر و اختیار (ضرورت و آزادی) رعایت شود.

·    مثلا در انتخابات نمایندگان مجلس حزب توده و نمایندگان توده هم اجازه انتخاب شدن داشته باشند. مترجم) 

۲۸

·    اینجا سخن از استفاده مثبت از ضرورت (جبر) برای اهداف بشری است و نه از همرنگ سازی کویتیستی (ریاضتکشی عرفانی، تسلیم طلبی) خود با ضرورت و نه از توجه ساده و صرف به ضرورت.  

۲۹

·    با عمل آزاد، مسئولیت گره خورده است.

·    عمل آزاد، قبل از همه یعنی جامه عمل پوشاندن به عمل حتی الامکان سازگار با ضرورت.  

ادامه دارد.