۱۳۹۶ آبان ۲۷, شنبه

غزلی از خواجه شیراز زیر ذره بین تحلیل (۱۳)




ویرایش و تحلیل 
از 
 ربابه نون
 
۱
وصف رخساره خورشید 
ز خفاش مپرس
که
در این آینه صاحب نظران حیران اند.
 
معنی تحت اللفظی:
از خفاش انتظار نداشته باش که به توصیف روی خورشید نایل آید.
در آینه خورشید
صاحبنظران
حتی 
مات و مبهوت و حیران مانده اند.
 
خواجه
در این بیت غزل
دوئالیسم خفاش و خورشید
را
توسعه می دهد
تا
ضمنا
دوئالیسم خر و صاحبنظر
را
توسعه دهد.
 
خواجه
عملا
خود
را
صاحبنظر،
معشوق خود
را
خورشید انور
و
هر مخالف خورشید خود
را
خفاش منزجر از خورشید و نور
جا می زند.
 
۲
مفلسانیم
 و
 هوای می و مطرب داریم
آه،
اگر خرقه پشمین
به گرو نستانند.
 
معنی تحت اللفظی:
بی همه چیز هستیم
(حتی پشیزی در جیب نداریم)
و
دل مان می و مطرب می خواهد.
 
وای بر حال ما
اگر خرقه درویشی مان را به عنوان گرو نپذیرند.

از این بیت خواجه
می توان دریافت
که
خواجه 
از 
فقر و افلاس
کمترین خبری ندارد.
 
پیش شرط
تمایل به عیش و نوش،
ارضای حوایج مادی اولیه است.
 
اول
باید جلوی سگ شکم
استخوانی انداخت تا اندکی آرام گیرد،
و
قبل از آن،
باید
برای تهیه استخوان 
پشیزی پیدا کرد،
بعد
به می و مطرب اندیشید.
 
درک ماتریالیستی تاریخ
حاکی از همین حقیقت امر است.
 
می فروش وخودفروش و عیش فروش خرابات،
خر
که
نیست
تا
خرقه پشمین کسی
را
که
 شب
را
بسان سگ ولگردی زیر پلی سحر کرده،
به عنوان گرو بپذیرد.
 
۳
مفلسانیم
 و
 هوای می و مطرب داریم
آه،
اگر خرقه پشمین
به گرو نستانند.
 
خواجه
در این بیت غزل
در سنت اشرافیت عیاش و علاف بنده دار و فئودال و روحانی
مزه می ریزد.

محتوای ایده ئولوژیکی این بیت خواجه
متهم کردن اصحاب عرفان به تزویر و تظاهر و ریا ست:
منظور خواجه این است
که
عرفای خرقه پشمینه پوش،
می خواران و عیاشان حرفه ای اند.
فقط تظاهر به تقوا می کنند.

ادامه دارد.
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر