۱۳۹۶ مهر ۶, پنجشنبه

قانون دلیل کافی


پروفسور دکتر  گئورگ کلاوس
برگردان
شین میم شین

۱
·      قانون دلیل کافی یکی از چهار قانون اساسی زیر در منطق سنتی است که ظاهرا کل منطق صوری، مبتنی بر آنها است:

الف
·      قانون هویت،
ب
·      قانون تناقض ممنوع

پ
·      قانون ثالث ممنوع

ت
·      قانون دلیل کافی.

۲
·      بنظر لایب نیتس کردوکار فهم ما مبتنی بر دو اصل بزرگ زیر است:

الف
·      اصل تناقض

ب
·      «اصل دلیل کافی

۳
·      بنا بر دلیل کافی ما بدون آنکه دلیل کافی داشته باشیم، نمی توانیم بگوییم که چیزی واقعی و یا موجود است و حکمی حقیقی است و یا چرا چیزی چنین است و نه چنان، حتی اگر ما در اغلب موارد قادر به شناخت این دلایل نباشیم.»
·      ((لایب نیتس، «مونادولوژی»، پاگراف ۳۱ ـ ۳۲)

۴
·      بنظر شوپنهاور «قانون دلیل کافی بیان مشترکی برای چهار رابطه بکلی مختلف است که هر کدام بر قانون بخصوصی استوار شده اند و بطور اپریوری صادق اند.»
·      (شوپنهاور، «راجع به ریشه چهارگانه قانون دلیل کافی»، پاراگراف ۵۲)

۵
·      شوپنهاور میان دلیل وجودی، دلیل شدن (علت)، دلیل شناخت و دلیل عمل یا انگیزه تفاوت قائل می شود.

۶
·      وارد کردن قانون دلیل کافی به منطق و متدئولوژی علوم که به کریستیان ولف نسبت داده می شود و مبالغه در مورد ارزش این قانون، سبب بدنامی منطق سنتی در متافیزیک مدرسی آلمان شده است.

۷
·      لایب نیتس قانون دلیل کافی را جزو منطق محسوب نمی داشت.
·      زیرا بنظر او قوانین منطق، قوانین کلیه جهان های ممکنه اند.
·      در حالیکه قانون دلیل کافی فقط در مورد جهان واقعی صادق است.

۸
·      اما بدلیل سینتاکتیکی (نحوی)زیر می توان آن را به منطق محسوب داشت:
·      این قانون بر خلاف احکام منطقی واقعی قابل فرمالیزاسیون (صوری کردن) نیست.

۹
·      قانون دلیل کافی کم و  بیش فرضیه شسته روفته منطق مدرسی سنتی است که نه درمنطق مدرن یافت می شود و نه در متدئولوژی مدرن علوم.

پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر