۱۳۹۶ شهریور ۱۶, پنجشنبه

وحدت و مبارزه خدایان سه گانه (۸۸)

 
 
ویرایش و تحلیل
از
مسعود بهبودی

فروغ فرخزاد
(۱۳۱۳ ـ ۱۳۴۵)
(1934 ـ 1966)

عصیان
(۱۳۳۶)
 
 
ما که چون مومی به دستت شکل می گیریم
پس دگر افسانه روز قیامت چیست؟
  
 پس چرا در کام دوزخ سخت می سوزیم
  این عذاب تلخ و این رنج ندامت چیست؟

  این جهان خود دوزخی گردیده، بس سوزان
   سر به سر آتش، سراپا ناله های درد
  
 بس غل و زنجیرهای تفته ی بر پا
  از غبار جسم ها خیزنده دودی سرد

  خشک و تر 
با هم 
میان شعله ها در سوز
  خرقه پوش زاهد و رند خراباتی
    
می فروش بیدل و میخواره ی سرمست
   ساقی روشنگر و پیر سماواتی 
 
محتوای سؤال از سر تا پا منطقی فروغ ۲۰ ساله 
دیالک تیکی از معرفتی ـ پسیکولوژیکی
است:

الف
محتوای این سؤال فروغ 
از سویی
 معرفتی 
است.
 
چون تهدید کردن کسی 
 که 
در هر صورت در جهنم دنیوی به سر می برد و عذاب می کشد،
به عذلب اخروی
ضد عقلی و ضد منطقی 
است.

اگر
 طبقه حاکمه ـ خدا
خردگرا و خردمند باشد، هرگز مرتکب این خطا نمی شود.
 
دلیل این بی خبری طبقه حاکمه ـ خدا 
از 
خرد 
چیست؟
 
اگر فروغ جوان می دانست،
که
طبقه حاکمه ـ خدا
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه 
است،
مسئله برایش حل می شد:
خردگریزی و خردستیزی و خرافه گرایی طبقه حاکمه ـ خدا،
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی خردگریزی و خردستیزی و خرافه گرایی طبقه حاکمه 
است.
 
 
سؤال
این است که چرا باید اعضای طبقه حاکمه
علیرغم در اختیار داشتن ثروت و امکانات بی حد و حصر
خر و خرفت و خردستیز 
هستند؟
 
 
دلیل این خریت اعضای طبقه حاکمه
در خصلت طبقاتی انعکاس است:
 
انعکاس واقعیت عینی 
در
 آیینه ذهن اعضای جامعه
مکانیکی  و آیینه وار 
نیست.
 
انعکاس واقعیت عینی 
در
 آیینه ذهن اعضای جامعه
 دیالک تیکی 
است.


تصاویر واقعیت عینی 
قبل از رسیدن به ذهن اعضای جامعه
از فیلتر های طبقاتی می گذرند.
 
یعنی
 مانی پولیزه می شوند.
 
یعنی 
مثله و مخدوش می شوند.
 
این 
اما
به چه معنی است؟
 
این بدان معنی است
 که 
خریت و خردمندی و خردگرایی و خردستیزی اعضای جامعه
دست خود آنها نیست.
 
فیلتر های طبقاتی
دور اندیشی و روشن اندیشی  اعضای این  طبقه اجتماعی
را
و 
کوته اندیشی و تاریک اندیشی اعضای آن  طبقه اجتماعی 
را
مشروط می سازند.
 
تفاوت بینشی خدایان سه گانه
که
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی تفاوت بینشی اعضای جامعه است،
به همین دلیل است.
 
ب
ما که چون مومی به دستت شکل می گیریم
پس دگر افسانه روز قیامت چیست؟
  
 پس چرا در کام دوزخ سخت می سوزیم
  این عذاب تلخ و این رنج ندامت چیست؟

 
محتوای این سؤال فروغ 
از سوی دیگر
پسیکولوژیکی
 است.
 
عذاب دادن دنیوی و اخروی اعضای جامعه توسط طبقه حاکمه ـ خدا
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی عذاب دادن اعضای جامعه توسط طبقه حاکمه است.

ما
با 
نوعی سادیسم 
سر و کار پیدا می کنیم.
 
سادیسم و مردم آزاری اعضای طبقه حاکمه
هم
بطور طبقاتی مشروط می شود.
 
شرایط روحی و روانی (شعور اجتماعی) طبقه حاکمه
را
شرایط مادی و زیستی آنها
رقم می زند.
 
دست خودشان  نیست
تا
به ترفند پند تغییر دهی.
 
برخورد اعضای طبقه حاکمه با توده زحمت
شبیه برخورد زنان رختشو با رخت است.
 
به همان سان که رختشویان رخت ها را مچاله می کنند و آخرین قطرات آب را از رخت ها بیرون می کشند،
به همان سان هم اعضای طبقه حاکمه
توده زحمت را تحت فشار دمادم قرار می دهند 
و
 آخرین ذرات نیروی کار را از اندام  آنها بدر می کشند.

ادامه دارد.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
،

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر