۱۳۹۶ شهریور ۲۰, دوشنبه

تحلیلی از تصوری و تصویری (۲۰) (بخش آخر)




کارتون  روسی
منبع:
صفحه فیسبوک
فرزاد عبدی

ویرایش و تحلیل
از 
یدالله سلطان پور


تفاوت‌ های مهم  
نسخه‌ روسی اصلی
 ( ۱۹۰۰ ) 
با 
نسخه  آمریکایی
  (۱۹۱۱):

۱
 عقاب سیاه امپراتوری روسیه با کیسه پول 
جایگزین  شده است.
 
۲
  تزار و تزارینای روسی با گروه مثلثی کلی‌ تر از شخصیت ها (شاه و سران حکومت)
جایگزین  شده است.
 
۳
   دو تن
 از 
سه روحانی ارتدکس
 با
 یک کاردینال کاتولیک و یک روحانی پروتستان
جایگزین  شده است.
 
۴ 
  ارتش امپراتوری روسیه با یک گروه کلی‌ تر از سربازان 
جایگزین  شده است.
 
۵
  کارگران،
 دیگر خمیده پشت 
نیستند
و
 شعار انقلابی وجود ندارد. 
 
۱
مؤلف نسخه امریکایی این کارتن،
از 
مارکسیسم
 به همان اندازه خبر داشته که اجامر جماران و جمکران دارند.
 
ایالات متحده امریکا
طویله تر از ایران جماران و جمکران است.
 
از دید مارکس
پرولتاریای شهر و ده
حافظین و حاملین جامعه و یا جهان کاپیتالیستی،
بر پشت خمیده خویش اند
و
اگر قد برافرازند،
جامعه کاپیتالیستی فرو خواهد پاشید
و
بر 
خرابه های آن، جامعه سوسیالیستی ساخته خواهد شد.
 
۲
  کارگران،
 دیگر خمیده پشت 
نیستند
و
 شعار انقلابی وجود ندارد.
 
مؤلف نسخه امریکایی کارتن،
به تحریف کارتن روسی و تخلیه آن از محتوای مارکسیستی اش 
مبادرت ورزیده است.
 
کارگران 
بر خلاف کشف مارکس،
قد راست کرده اند، 
بی آنکه جامعه سرمایه داری سرنگون شود.
 
شاید طنز ناخواسته ای در این تحریف حریف باشد.
 
کارگران امریکایی اعجوبه های جهان اند:
امام زمان شان
مش دونالد
است
که
با 
تخریب محیط زیست و طویله تر کردن طویله امپریالیستی
برای کارگران یانکی عاری از شعور طبقاتی
کار نان آور ایجاد خواهد کرد.
 
 
طبیعت طناز 
هم 
ابر و باد و مه و باران
 را 
به جنگ طبیعت ستیزان خرفت و خر فرستاده است
تا
به سخره شان کشد و آبرو شان ریزد.
 
۳
  کارگران،
 دیگر خمیده پشت 
نیستند
و
 شعار انقلابی وجود ندارد.
 
کارگران بی شعور یانکی 
  شعار انقلابی
بر لب ندارند.

منطقی هم همین است
 که 
مؤلف نسخه امریکایی  کارتن تصور و تصویر کرده است:
 
چون
 پیش شرط دادن شعار انقلابی،
داشتن پیشاپیش شعور انقلابی
 است.

خر 
فقط می تواند
«یو اس ای»، «یو اس ای»
عرعر کند
ولی
نمی تواند شعار انقلابی بر لب راند.

۴

در 
هر دو تصویر 
 کودکی کشته‌ شده است
که
به معنی
  حد اعلای بیچارگی و بینوایی کارگران
است.
 
معلوم نیست که حریف جنگول ـ منگول
چگونه 
از 
مرگ کودک در کارتن،
بیچارگی کارگران 
را
نتیجه گرفته است؟
 
شاید کارگران یانکی 
برای حفظ جامعه سرمایه داری 
کودکان خود را فدا کرده باشند.
 
منطقی هم همین است:
برای تخریب و تسخیر و تاراج دار و ندار ملل دیگر
باید 
هم 
سربازان همیشه کودک یانکی 
جانبازی کنند.
 
پایان
 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر