۱۳۹۵ فروردین ۹, دوشنبه

دکتر محمد مصدق از دیدی دیگر (9)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور

پیشکش به خاطره خروشان


هاشم بنی طرفی
(۱۳۰۵ ـ ۱۳۹۵) 

1
·        اتحاد جماهیر شوروی پس از پایان جنگ جهانی امپریالیستی دوم، هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ فکری بشدت تضعیف شده بود:

الف
·        هم نیروهای مولده مادی این جامعه جوان عمیقا تخریب شده بود و هم نیروهای مولده جاندار (انسانی) آن.

ب
·        هم بهترین فرزندان و سرداران پرولتاریا در صفوف اول نبرد فدا شده بودند و هم علم و فن و فکر و فرهنگ جامعه بشدت  لطمه دیده بود.

2
·        پیروزی ارتش سرخ بر فاشیسم، پیروزی نمودین و فرمال بود و بس.

3
·        پیروزی محتوائی و ماهوی ـ در تحلیل نهائی ـ از آن طبقه حاکمه امپریالیستی بود.
·        طبقه حاکمه ای که با دو ماسک (نقاب)  بر چهره عرض اندام کرده بود:

الف
·        با ماسک فاشیسم، ناسیونال ـ سوسیالیسم و میلیتاریسم ژاپن

ب
·        با ماسک دول آنتی فاشیسم، آنتی ناسیونال ـ سوسیالیسم و آنتی میلیتاریسم ژاپن.

4
·        طبقه حاکمه امپریالیستی پس از پایان جنگ، با دمش گردو می شکست و بی سر و صدا نقشه می کشید.
·        نقشه های رنگارنگ چه بسا مستور از دید عوام الناس می کشید و اصلا و ابدا به روی خود نمی آورد.

5
·        طبقه حاکمه امپریالیستی با دومین جنگ جهانی اش به آماج های استراتژیکی و اهداف اصلی خود رسیده بود:

الف
·        طبقه حاکمه امپریالیستی اولا به تخریب عمیق نیروهای مولده جوامع و جهان نایل آمده بود.
·        بخش اعظم کشورهای پیشرفته جهان به تلی از خاک و خاکستر و به گورستان بی حد و مرز تبدیل شده بود.
·        همه جا، همه ی کارها می بایستی از صفر شروع شوند.

ب

·        ثانیا سرکرده امپریالیستی جدید جهان (امپریالیسم امریکا) نه تنها کمتر از بقیه کشورهای جهان لطمه دیده بود، بلکه به بهانه ی جنگ و بربریت ناسیونال ـ سوسیالیسم، فاشیسم و میلیتاریسم ژاپن به تولید بمب اتمی و آزمایش عملی آن و حتی به تشکیل پایگاه نیرومندی در دل خاور زمین تحت عنوان دولت اسرائیل نایل آمده بود.
·        دولت اسرائیلی که از هر لحاظ معرکه بود:

1

·        دولت اسرائیل بلحاظ فرم نمودین، سوسیالیستی بود.
·        بخش اعظم یهودی ها که ناسیونال ـ سوسیالیسم و فاشیسم و بطور غیر مستقیم دول امپریالیستی «آنتی فاشیسم و آنتی ناسیونال ـ سوسیالیسم از در عقب» به انحای مختلف و بطور عیان و نهان نابود کرده بودند، تمایلات کمونیستی داشتند و در اسرائیل آغازین به بازپروری (تربیت جدید) توده های فراری از جهنم فاشیسم و ناسیونال ـ سوسیالیسم همت گماشته بودند و اقتصاد کیبوتصی (کالخوزی) را توسعه می دادند.
·        شاید به همین دلیل دولت شوروی اسرائیل را برسمیت شناخت.

2

·        دولت اسرائیل اما بلحاظ محتوای ماهوی پایگاه امپریالیسم امریکا (سرکرده جدید جهان) بود و کاتالیزور دیگری برای تأمین و تضمین هژمونی امپریالیسم امریکا در راه خلع ید از سرکرده قدیم و فرانسه و پرتقال و اسپانیا و غیره بود و ضمنا فونکسیون های نظامی، اطلاعاتی، امنیتی، تاکتیکی و استراتژیکی متنوعی به عهده داشت.     

ت
·        ثالثا طبقه حاکمه امپریالیستی با تخریب نیروهای مولده در مقیاس جهانی، به مدد ناسیونال ـ سوسیالیسم، فاشیسم، میلیتاریسم ژاپن و جنگ، تضاد فرم و محتوا را، تضاد ملتهب مناسبات تولیدی و نیروهای مولده را که زادگاه بحران عمومی نظام سرمایه داری بود و است و خواهد بود، تا حد معینی تعدیل و خاموش کرده بود.

1
·        برای اینکه کفه ترازوی مناسبات تولیدی سرمایه داری که سهل است، حتی کفه ترازوی مناسبات تولیدی فئودالی سنگین تر از کفه ترازوی  نیروهای مولده رقت انگیز ذلت بار پس از پایان جنگ جهانی امپریالیستی دوم شده بود.

2
·        بشریت به دلیل تخریب جنون آمیز نیروهای مولده، پس از پایان جنگ، حتی از عهده تأمین نان بخور ـ نمیر خود ناتوان بود.
·        چه رسد به داشتن مسکن و پوشاک و بهداشت و علم و فن و فکر و فرهنگ و رفاه و آسایش و عزت و شرف و شخصیت.

3
·        همین وضع پس از پایان جنگ جهانی امپریالیستی اول نیز پدید آمده بود.
·        پیران قوم در اتحاد شوروی سابقا موجود، خاطرات تلخی از فقدان نان در دوره های پس از پایان این دو جنگ امپریالیستی دارند.
·        به همین دلیل، حل مسئله نان برای همه دول جهان شق القمری محسوب می شد.

4

·        با توجه به این شرایط رقت بارِ نیروهای مولده، می توان توهم وارگی ساختمان سوسیالیسم را بهتر درک کرد و توضیح داد.

4.1
·        پیش شرط تشکیل نظام سوسیالیستی، توسعه غول آسای نیروهای مولده و تنگ آمدن البسه ی مناسبات تولیدی به اندام نیروهای مولده غول آسا ست.

4.2

·        دن سیائوپینگ به همین دلیل، به طنز می گوید:
·        «ایها الناس، فقر و ذلت را که نمی توان به تساوی تقسیم کرد.»

4.3
·        حق با او ست:
·        پیش شرط تقسیم ثروت به تساوی، وجود ثروت است.
·        ثروت اما نه مائده ای آسمانی، بلکه نیروی کار مادیت یافته ی انسانی است.
·        نیروی کار جسمی و فکری و روحی و روانی چیزیت یافته انسانی است.

4.4
·        نان و مسکن و پوشاک و بهداشت و آموزش و پرورش و تمدن و فرهنگ (نعمت، ثروت) باید تولید شوند و به اندازه ای تولید شوند که بتوان آن را به تساوی میان اعضای جامعه تقسیم کرد.

4.5
·        کدام مسکن را می توان در خرابه های بی آغاز و بی انجام جهان به تساوی تقسیم کرد؟

4.6
·        پیش شرط تولید نعمت و ثروت مادی و فکری و هنری، توسعه نیروهای مولده جامد و جاندار جامعه و جهان است.
·        نیروهای مولده جامد و جاندار جهان اما توسط عزرائیل امپریالیستی ناسیونال ـ سوسیالیسم، فاشیسم، میلیتاریسم ژاپن و جنگ قبض روح شده بودند.
·        آن سان که بشریت قبل از تولید نعمت و ثروت، می بایستی به تولید وسایل تولید نعمت و ثروت بپردازد.

پ
·        رابعا طبقه حاکمه امپریالیستی به برکت ناسیونال ـ سوسیالیسم، فاشیسم، میلیتاریسم ژاپن و جنگ، نه تنها به سرکوب رادیکال و بی رحمانه جنبش کارگری ـ کمونیستی نایل آمده بود، بلکه تبر بر ریشه های هومانیسم (بشر دوستی)، روشنگری، دستگیری از بینوایان، حس حمایت اله منتار از همنوع، همسبستگی، خواهری ـ برادری و اتیک (اخلاق)،  آدمیت، تمدن و فرهنگ فرود آورده بود:

1

·        آن سان که در کشور واحدی کتب فریدریش نیچه به درجه کتب درسی در مدارس ارتقا یافته بود.   

2
·        یعنی نیهلیسم اخلاقی در مقیاس تمام اجتماعی تبلیغ و عملا و دم به دم تزریق شده بود.
·        آن سان که ملتی در وحدت ایده ئولوژیکی بی چون و چرا به قلع و قمع و قتل و غارت بی پروای نه تنها بخشی از اعضای جامعه خود، تحت عناوین من در آوردی و با بهانه های راسیستی و ناسیونالیستی پرداخته بود، بلکه 6 میلیون نفر را پس از مکیدن شیره جسم و روح و روان شان به اسکلت های حیرت انگیز مبدل ساخته بود تا به کوره های آدمسوزی بسپارد و به کود شیمیائی مبدل سازد.

3
·        بدین طریق و با این ترفند، تعلقات نژادی کذائی جای تعلقات طبقاتی را گرفته بود و مبارزه راسیستی جای مبارزه طبقاتی را.
·        این برای طبقه حاکمه امپریالیستی مائده آسمانی ایدئال و آرزوئی بود.

4
·        رادیکالیسم عنگلابی ناسیونال ـ سوسیالیسم، فاشیسم، میلیتاریسم ژاپن به اندازه ای بود که حتی اعضای احزاب بورژوائی از قبیل احزاب سوسیال ـ دموکرات و نمایندگان فرقه های متنوع ایده ئولوژی امپریالیستی مثلا اعضای محفل امپریالیستی وین، مؤمنین به فرق مختلف مذهبی از قبیل شاهدان یهوه و حتی کولی ها و علیل ها و عقب مانده ها از توحش مدرن پا به فرار گذاشته بودند.

5
·        میلیتاریسم ژاپن فرم آسیائی این توحش و بربریت مدرن بود که روستاهای چین را به آزمایشگاه بمب های شیمیائی، بیولوژیکی و میکرو بیولوژیکی خود مبدل ساخته بود.
·        دوسیه های تهیه شده از نتایج این آزمایشات، پس از پایان جنگ، در اختیار امپریالیسم امریکا قرار داده شدند.
·        سرکرده جدید جهان هم همه جانیان ژاپنی را به همین دلیل مورد عفو ملوکانه قرار داد.
·        به همان سان که بخش اعظم جانیان نازی را در ساختار سیاسی و نظامی و علمی و پژوهشی و ایده ئولوژیکی خود انتگریزه (همپیوند)  کرد.

6
·        سربازان و درجه داران میلیتاریسم ژاپن بنا بر روایت ژنرال های جنگ جهانی دوم کودکان مردم چین را هزار هزار مورد تجاوز جنسی قرار می دادند و بعد بطور کلکتیو به رگبار می بستند و در خاوران های چین چال می کردند.
·        تعداد قربانیان چین به 30 میلیون نفر بالغ می شود.

7
·        جنگ جهانی امپریالیستی دوم بسان جنگ جهانی امپریالیستی اول و حتی بمراتب بهتر از آن، برای طبقه حاکمه امپریالیستی،  «نعمت الهی» بود.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر