۱۳۹۵ فروردین ۱۰, سه‌شنبه

دکتر محمد مصدق از دیدی دیگر (10)


تحلیلی از
یدالله سلطان پور

1
·        فقر فلسفی، بی خبری از ماتریالیسم دیالک تیکی، ماتریالیسم تاریخی و تئوری شناخت مارکسیستی ـ لنینیستی از سوئی و بی خبری از روندها و روال های عینی و عملی در دول استالینیستی به اصطلاح سوسیالیستی، عرصه را برای طرد رئالیسم و راسیونالیسم و اشاعه ایرئالیسم و ایراسیونالیسم آماده می سازد.

2
·        بندبازی های طبقه حاکمه امپریالیستی نا شناخته می مانند و پیروزی ظاهری شوروی استالینیستی بر ناسیونال ـ سوسیالیسم، به عنوان پیروزی سوسیالیسم بر سرمایه داری جا زده می شود و توهم تغییر تناسب قوا به نفع سیستم سوسیالیستی جهانی، توهم گذار تمام ارضی عنقریب به سوسیالیسم را دامن می زند.
·        توهمی که رفته رفته فرم اوتوپی به خود می گیرد.
·        اوتوپی ئی که با طناب آن خیلی ها به چاه «تحلیل» سوبژکتیویستی ـ تخیلی جهان اندر می شوند و از امپریالیسم به مثابه ببر کاغذیِ در معرض  ترکیدن عنقریب دم می زنند.

3
·        این جور جفنگیات که در برنامه های حزب توده و در مطبوعات آن با بوق و کرنا به خورد خلایق داده می شوند،  چیزی جز  وارونه سازی دیالک تیک نظام سرمایه داری و «سوسیالیستی» و بی اعتنائی به حقیقت عینی حی و حاضر نبوده اند.
·        این تشبثات، آمیزه ای از عوام وارگی، عوامفریبی و خودفریبی بوده اند.

·        در پرتو این توهم اوتوپیکی بوده که طبری از «پای فیل» سخن سر می داد.
·        فیل مورد نظر احسان طبری، اما فیل فرمالی بیش نبود.
·        فیل بی محتوا و توخالی ئی بیش نبود.

4
·        پس از پایان تقسیم جهان میان امریکای امپریالیستی و شوروی استالینیستی، دیالک تیک تهوع انگیزی به کار می افتد که می توان آن را دیالک تیک آنتی کمونیسم نامید:

5
·        قطب اول این دیالک تیک آنتی کمونیسم را سرکرده جدید جهان تشکیل می دهد که در هیئت مک کارتیسم وارد عمل جنجال انگیز می شود و همه بقایای دستاوردهای بورژوائی آغازین را به آتش می کشد.
·        به پیشانی هر خوداندیشی و یا دگراندیشی انگ متمایل به کمونیسم کوبیده می شود، مورد تحقیر و تنبیه و تخریب قرار می گیرد، به توبه علنی، طرد و تبعید واداشته می شود و چه بسا حتی اعدام می شود.

6
·        قطب دوم این دیالک تیک آنتی کمونیسم را شوروی استالینیستی تشکیل می دهد.
·        هر کمونیست خوداندیش و دگر اندیشی، مورد سوء ظن قرار می گیرد، بازداشت، تحقیر، تخریب، اذیت و حتی سر به نیست  می شود.
·        استالینیسم با پشتگرمی به حمایت وسیع توده های بلحاظ فکری مانی پولیزه گشته و سرمست از باده پیروزی ارتش سرخ بر ناسیونال ـ سوسیالیسم، حکومت وحشت انگیز ترور، ارعاب و سرکوب را بر سر مردم شوروی و مردم دیگر دول «سوسیالیستی» آوار می سازد.
·        آن سان که خریت دست در دست با بربریت رژه می رود.

·        جای خالی همرزمان لنین را اجامر اوپورتوینست بی شخصیتی از اقشار و طبقات فئودالی و بورژوائی می گیرند.
·        زمینه گام به گام برای رام سازی، اهلی سازی و منفعل سازی طبقه کارگر رزمنده روس آماده می شود تا دستاوردهای انقلاب اکتبر از درون به آتش کشیده شوند.
·        عملیات گربه چف و یلسین و پوتین و شرکاء آخرین حلقه این زنجیر آنتی کمونیستی بوده است.

7
·        اعتبار کمونیسم و سوسیالیسم در این منگنه دیالک تیک آنتی کمونیسم بطرز رادیکالی تخریب می شود و برباد می رود.
·        رؤیای تشکیل جهان بهتر بر ویرانه های سرمایه داری آبستن بحران و جنگ و جنایت و کشتار به کابوس سرشته به شرم استحاله می یابد.

8
·        جالب تر و تهوع انگیزتر اما ترفند جدید طبقه حاکمه است که در طول عمر چند هزارساله اش چندین هزار مار خورده و افعی شده است:
·        اکنون دیالک تیک استالینیسم به کار می افتد:

الف
·        از سوئی، طبقه حاکمه امپریالیستی، استالینیسم را به عنوان کمونیسم به خورد خلایق می دهد و همه خریت ها و خیانت ها و جنایت های استالینیسم را به حساب کمونیسم می گذارد.

ب
·        از سوی دیگر، استالینیسم خود را به عنوان وارث و ادامه دهنده بر حق لنینیسم جا می زند و هر کمونیست اصیل و راستین را از سر راه برمی دارد.
·        مارکسیسم ـ لنینیسم بدین طریق از جوهر علمی و انقلابی اش تهی می شود و به درجه مشتی آیات مذهبی واره تنزل می یابد.
·        جای تفکر مفهومی را سبیل استالینی و هارت و پورت توخالی می گیرد.

 9
·        مقایسه کرد و کار طبقه حاکمه امپریالیستی با کرد و کار شوروی استالینیستی از ماهیت این توهم اوتوپیکی پرده برمی دارد:

الف
·        طبقه حاکمه امپریالیستی در همه کشورهای سرمایه داری دست به نوسازی همه جانبه جامعه می زند.
·        سرمایه های کلان از سرزمین سرکرده جدید جهان به کشورهای بطرز ریشه ای تخریب گشته در جنگ سرازیر می شوند.
·        نوسازی کشورها از صفر شروع می شود.
·        در خرابه های آلمان غربی و ژاپن و ایتالیا و اسپانیا و غیره، جوامع صنعتی و بلحاظ علمی و فنی پیشرفته تشکیل می شوند.  

ب
·        شوروی استالینیستی وسایل تولید جان بدر برده از بمباران سرتاسری آلمان شرقی را به روسیه شوروی منتقل می کند و غرامت جنگی از دولت سوسیالیستی آلمان شرقی از غربت به میهن مخروبه برگشته می ستاند.
·        ضمنا طرز کار و طرز زیست استالینیستی را به کمونیست های آلمان دموکراتیک دیکته می کند.
·        کمونیست هائی که صدها هزار بار کمونیست تر از علامه های تهی مغز استالینیستی بوده اند.

ادامه دارد.

۱ نظر:

  1. ویرایش:
    بی خبری از روندها و روال های عینی و علمی در دول استالینیستی

    پاسخحذف