ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
برخورد خداوند به بنده خاطی
ناامید
نباشید از رحمت خدا
که
همانا ناامید نمی شود کسی از رحمت خدا
مگر
مردمانی که کافرند به خدا
یوسف
آیه
۸۷
·
این آیه را بهتر است با آیه قبلی
مورد مقایسه قرار دهیم:
و
گفت ابراهیم (ع) به قومش:
«کیست
که مأیوس شود از درگاه خدا و رحمت پروردگار
به
جز گمراهان.»
·
با توجه به محتوای این دو آیه، هر
کس از رحمت الهی مأیوس شود، جزو گمراهان است (از دید ابراهیم خلیل الله) و جزو
کفار است (از دید محمد رسول الله)
·
سؤال اکنون این است که فرق، تفاوت و
تضاد کافر با گمراه چیست و یا اصلا فرقی با هم ندارند؟
1
·
کافر ضد مؤمن است.
·
کافر کسی است که بی دین و بی ایمان
و بی کتاب باشد.
·
یأس از رحمت خدا چه ربط تعیین
کننده ای به دین و ایمان و قرآن دارد؟
2
·
گمراه به معنی گمکرده راه، سرگردان،
روی گردان.
·
یأس از رحمت خدا چه ربط تعیین
کننده ای به گمراهی و سرگردانی دارد؟
3
ناامید
نباشید از رحمت خدا
که
همانا ناامید نمی شود کسی از رحمت خدا
مگر
مردمانی که کافرند به خدا
·
این خدای کریم و پیامبرانش، واقعا معرکه
اند:
·
کسی حتی حق مأیوس شدن از رحمت او
را ندارد.
·
مأیوس شدن از رحمت خدای کریم، همان
و گمراه و حتی کافر محسوب شدن همان و در نتیجه اهل دوزخ محسوب شدن همان.
·
ما هنوز در آغاز تحلیل شرایط توبه
هستیم.
·
شاید بعدا فحش خواهر و مادر هم
نثار مأیوس از رحمت خدای کریم شود.
·
دموکراسی تئوکراسی (حکومت فقها،
خلفا) شاید هم همین باشد.
·
بدین ترتیب امید به رحمت الهی، ایدئالیزه
می شود.
·
امید به رحمت الهی اما انعکاس
آسمانی ـ انتزاعی امید به رحمت طبقه حاکمه برده دار است.
·
سؤال این است که چرا طبقه حاکمه برده
دار این چنین عمیق محتاج توبه برده ها ست؟
4
·
نیاز مبرم طبقه حاکمه به توبه برده
و به امید برده به رحمت طبقه حاکمه به دلایل زیر است:
الف
·
اولا به این دلیل است که برده در جامعه
برده داری و شاید حتی در فازهائی از جامعه فئودالی، نیروی مولده اصلی محسوب می شود
که برای طبقه حاکمه صرفنظر ناپذیر است.
ب
·
دلیل دیگر این نیاز طبقه حاکمه به
برده و ایمان برده به رحمت آن و یا به رحمت انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه (خدای
کریم) سطح نازل توسعه نیروهای مولده است.
·
با رشد سطح توسعه نیروهای مولده،
نیاز طبقه حاکمه به توده های مولد و زحمتکش، کاهش می یابد.
·
آن سان که در جامعه امپریالیستی طبقه
حاکمه با وفور بیش از نیاز نیروهای مولده انسانی مواجه می شود و جای نیاز را ناز
می گیرد.
ت
·
اکنون طبقه حاکمه دیگر نیاز تعیین
کننده ای به صید برده و یا ربودن دختران و زنان و نوجوانان مردم ندارد.
·
سیل آوارگان به سوی متروپول های امپریالیستی
روان است و کسی با صرف میلیاردها یورو توان سد بستن در مقابل آن را ندارد..
·
از کودک تا نوجوان.
·
از جوان تا پیر.
·
میلیون ها نفر از ورثه بردگان،
ملتمس بردگی اند.
پ
·
دلیل دیگر این نیاز طبقه حاکمه به
برده و ایمان برده به رحمت آن و یا به رحمت انعکاس آسمانی ـ انتزاعی طبقه حاکمه (خدای
کریم) این است که طبقه برده ها، جفت دیالک تیکی طبقه حاکمه برده دار است.
·
با فرار برده از قید وبند بردگی،
با یأس برده از رحمت طبقه حاکمه(پذیرش توبه)، دیالک تیک برده و برده دار فرو می
پاشد و با فروپاشی این دیالک تیک طبقاتی اصلی جامعه، جامعه برده داری فرو می پاشد.
5
ناامید
نباشید از رحمت خدا
که
همانا ناامید نمی شود کسی از رحمت خدا
مگر
مردمانی که کافرند به خدا
·
به همین دلیل، یأس از رحمت طبقه
حاکمه و انعکاس آسمانی ـ انتزاعی آن (خدای کریم) با گمراهی و یا حتی کفر یکسان
قلمداد می شود.
·
هدف این است که تواب برگردد،
سرافکنده و پشیمان از عصیان، عذر به خرگاه خان و دربار سلطان بیاورد و یوغ بردگی
را با ایمان محکمتر از قبل بر گرده کشد.
6
ناامید
نباشید از رحمت خدا
که
همانا ناامید نمی شود کسی از رحمت خدا
مگر
مردمانی که کافرند به خدا
·
ایراد این آیات مربوط به گمراهی و
کفر مأیوسان از رحمت الهی این است که همین خدا در آیات قبلی با صراحت تمام اعلام
داشته که باعث و بانی گمرهی و نفاق و حتی کفر کسی، خود او ست.
·
این خود خدا ست که «قلب» بعضی از
بندگان را چنان بسته ساخته که نور ایمان در آن نفوذ نمی کند.
·
حالا که طبقه حاکمه (خدا و رسول
خدا) به خون و عرق و شمشیر و هلهله و یورش
و ایثار برده نیاز دارد، دعاوی قبلی خود را بکلی از یاد می برد و دلیل گمراهی و
کفر بندگان را در یأس آنان از رحمت الهی جا می زند.
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر