ویرایش
و تحلیل از
فریدون
ابراهیمی
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست
نهج البلاغه،
قصار
الحکم ۳۷۱
·
امام اول اهل تشیع، در این جمله به
مقایسه شفیع با توبه می پردازد و توبه را مفیدتر و مؤثر تر از هر شفیع قلمداد می
کند.
·
زبان حیدر کرار به تیزی ذوالفقار است.
·
این بدان معنی است که شیر خدا هم
در حرف رادیکال و قاطع و پیگیر است و هم در عمل.
·
هم در تفکر رادیکال و قاطع و پیگیر
است و هم در پیکار.
·
چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه می
رسیم؟
1
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست
·
به این دلیل که شفیع می تواند
انبیاء، اولیاء، ائمه و امثالهم باشد.
·
یعنی مثلا رسول اکرم و یا آل عبا و
شخص شخیص خود او باشد.
·
توبه به نظر امام اول، مهم تر،
مفید تر و مؤثر تر از حبیب الله، کلیم الله، خلیل الله، رسول الله و غیره است.
·
به عبارت عام تر، توبه مهم تر و
مفیدتر و مؤثر تر از همه اوتوریته های مذهبی است.
·
این اما به چه معنی است؟
2
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست.
·
این به معنی وارد کردن نسبیتی در اعتبار
اوتوریته های بی چون و چرای مذهبی است.
·
این به معنی ثانوی تلقی کردن
اوتوریته های مذهبی است.
·
این به معنی نقش تعیین کننده قایل
شدن به عمل فردی هر کس در رابطه با معبود و برده دار آسمانی و در تحلیل نهائی، در
رابطه با طبقه حاکمه برده دار زمینی است.
·
چرا و به چه دلیل امام اول نظام
برده داری ـ اسلامی این چنین رادیکال برخورد می کند؟
·
مگر این برخورد او به معنی فرمی از
رویزیون (تجدید نظر) در تئولوژی (شریعت)
اسلامی نیست؟
·
چرا باید توبه شخصیِ هر کس مفید تر
از شفاعت مثلا رسول الله باشد؟
3
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست.
·
امام اول و خلیفه چهارم، حیدر کرار
و شیر خدای نظام برده داری با این جمله، صحنه ای را در خاطر خویش مجسم می سازد که
برده عاصی و فراری به هر دلیل برمی گردد، می خواهد که یوغ بردگی را دوباره بر گرده
کشد و بر سر دو راهی زیر قرار می گیرد:
الف
·
راه اول، پیدا کردن کسی است که
واسطه سازش او با ارباب، با خداوند بنده گردد.
·
یعنی از عوض او خواهان عفو گناه
بنده عاصی و فراری گردد و حتی ریش خود را نزد ارباب گرو بگذارد تا از اعدام او
امتناع ورزد و به استثمار او قناعت کند.
·
انعکاس آسمانی ـ انتزاعی همین فرد واسطه،
شفیع و یا شفاعت کننده است.
ب
·
راه دوم این است که بنده خود در
نهایت سرافکندگی و پشیمانی نزد ارباب رود و چکمه های خون آلود او را لیس بزند، ضجه
و زاری سر در دهد، تا ارباب به عوض شکنجه و اعدام، دوباره او را به کار گمارد،
مورد استثمار قرار دهد و بسان گاو و خر، آذوقه ی بخور و نمیری در آخورش بیندازد.
4
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست.
·
امیر مؤمنین شق دوم را بر شق اول برتر
می شمارد.
·
چون در این مورد، خودستیزی بند،
یعنی تخریب خود بنده به دست خودش به کمال می رسد.
·
چون در این صورت، روح و روان و عزت
و شخصیت بنده توسط خود او لگدمال می شود و او به بنده طراز نوین، به بنده ی بنده
تر از بنده ی قبل از عصیان و فرار، استحاله می یابد.
·
یعنی از سر تا پا زباله واره می
شود.
·
چنین بنده زباله واره ای می تواند
حتی به میرغضبی بدل شود و بنده های عاصی دیگر را شکنجه دهد.
·
لو دهد.
·
اعدام کند.
·
فونکسیون جاسوس و خبرچین طبقه
حاکمه برده دار را به عهده گیرد.
5
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست.
·
امیر مؤمنین را هرگز نباید دستکم
گرفت.
·
او فرد عادی و معمولی نبوده است.
·
او تجسم بی چون و چرای دیالک تیک طبقه
و سردار عملی و نظری طبقه بوده است:
الف
·
امیر مؤمنین اولا یکی از اعضای
عالی رتبه طبقه حاکمه برده دار بوده است.
·
خود او صاحب بنده، غلام و کنیز و
غیره بوده است.
·
در غزوات به هنگام برده سازی
دختران و زنان اسیر چه بسا اختلاف منافع میان رسول خدا و شیر خدا پدید می آمد.
·
به عنوان مثال در جنگ خیبر، هم خود
رسول اکرم خواهان تصاحب دختر زیبائی بوده و هم خود شیر خدا و آخر سر، رسول خدا
کوتاه می آید و از خیر جانان جوان می گذرد.
ب
·
امیر مؤمنین ثانیا یکی از سرداران
رزمی و ژنرال های جنگی طبقه حاکمه برده دار بوده است.
ت
·
او ثالثا تئوریسین، نظریه پرداز، تئولوژیسین،
فقیه، نماینده سیاسی و ایدئولوگ مهم طبقه حاکمه برده دار بوده است.
6
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست.
·
امیر مؤمنین به همین دلیل برای
دفاع از منافع استراتژیکی طبقه حاکمه برده دار، حتی از اوتوریته های مذهبی کلاسیک مهم،
یعنی از انبیاء و اولیاء سلب اعتبار می کند:
·
او توبه شخصی بنده را بر شفاعت هر
کس برتر می شمارد.
·
این عملا تأییدی بر تقدم وجود اجتماعی
بر شعور اجتماعی است.
·
این به معنی تقدم منافع مادی (طبقاتی)
بر منافع ایده ئولوژیکی (عقیدتی، تئولوژیکی، مذهبی، دینی) است.
7
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست.
·
این جمله امام اول اما ـ بی اعتنا
به اینکه خود امام بدان واقف باشد و یا نباشد ـ حاوی هسته مثبت ستایش انگیزی است.
·
امام در این جمله سرحدات فرماسیونی
را در می نوردد و وارد قلمرو ارزشی ـ اتیکی بورژوائی می شود.
·
چرا و به چه دلیل ما به این نتیجه
می رسیم؟
8
هیچ
شفاعت کننده ای مفیدتر از توبه نیست.
·
امام اول در این جمله، دیالک تیک فرد
و اوتوریته را به شکل دیالک تیک بنده و شفاعت کننده بسط و تعمیم می دهد و نقش
تعیین کننده را از آن فرد (بنده) می داند.
·
او بدین طریق، عینا و عملا، یعنی
بی اعتنا به اینکه خود بداند و یا نداند، بخواهد و یا نخواهد، به مدافعه از
ایندیویدوئالیسم (فردگرائی) بورژوائی می پردازد.
·
این به معنی در نوردیدن سرحدات فرماسیون
اجتماعی ـ اقتصادی برده داری و حتی فئودالی است.
·
اکنون در جمهوری اجامر خوانش های متضادی
از میراث امام اول وجود دارد.
·
در فیسبوک ما حداقل با دو خوانش از
نهج البلاغه آشنا می شویم:
الف
·
خوانش ارتجاعی ـ خرافی از آن که
جملات قصار خرافی، ارتجاعی، ضد علمی، ضد منطقی و ضد خلقی نهج البلاغه را انتشار می
دهد.
ب
·
خوانش مترقی ـ خلقی از آن که جملات
قصارمثبت و مترقی نهج البلاغه را انتشار می دهد.
·
مراجعه کنید به ایندیویدوئالیسم (فردگرائی)، سیری در جهان بینی
امیرالمؤمنین در تارنمای دایرة المعارف
روشنگری
ادامه دارد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر