۱۳۹۳ شهریور ۸, شنبه

مقوله «رقیب» در آثار خواجه شیراز (57)


تحلیلی از شین میم شین 

سخنت رمز دهان گفت و کمر سر (راز)  میان
وز میان، تیغ به ما آخته ‌ای، یعنی چه؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        سخنت افشاگر رمز دهانت بود و کمرت افشاگر راز میانت.
·        در این میان ضمنا بر ضد ما شمشیر کشیده ای.
·        این که رسمش نمی شود.

1
سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان
وز میان، تیغ به ما آخته ‌ای، یعنی چه؟

·        خواجه در این بیت، شیوه رفتار غیر عادی حریف مورد نظر را تشریح می کند:

الف
سخنت رمز دهان گفت  

·        سخن حریف رمز دهانش را لو می دهد.
·        شاید منظور خواجه این باشد که گفتار حریف افشاگر افکار او ست.
·        دهان در هر صورت به درجی دربسته تشبیه می شود و سخن به کلید قفل آن.
·        دیالک تیک حکم و جمله، دیالک تیک اندیشه و سخن، دیالک تیک افکار و گفتار   

ب
سخنت رمز دهان گفت و کمر سر میان

·        کمر حریف از راز درون او پرده برمی دارد.
·        مفهوم «کمر به کاری بستن» معمولا به معنی تصمیمگیری به اجرای کاری است.
·        شاید منظور خواجه این باشد که حرکات حریف از نیت باطنی اش پرده برمی دارد.
·        یعنی راز درون او را افشا می کند.

ت
وز میان، تیغ به ما آخته ‌ای

·        خواجه با این مفهوم از عام به خاص و از مجرد به مشخص می گذرد:
·        حریف عملا خواجه و همسانان طبقاتی او را مورد حمله قرار داده است.
·        این برای خواجه فاجعه است.
·        این بنظر خواجه بی شرمانه است.
·        چون خواجه داشتن هر اندیشه و جامه عمل پوشاندن بدان را می تواند تحمل کند، ولی تعمیم آن به «عاشقان و یاران»  سابق خویش، یعنی به متحدان طبقاتی خویش تحمل ناپذیر است.
·        بزعم خواجه، خنجر هر چقدر هم تیز و برا باشد، باز هم نباید غلاف خود را ببرد.
·        حریف هر چقدر هم انقلابی باشد، باز هم باید به پرورندگان خود احترام بگذارد و از حمله مصون دارد.

هر کس از مهره ی مهر تو به نقشی مشغول
عاقبت با همه کج باخته ‌ای، یعنی چه؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        هر مهره ای در نرد مهر تو نقشی به عهده دارند و تو در این میان، قواعد بازی را رعایت نمی کنی و غلط بازی می کنی.
·        این که رسمش نمی شود.

1
·        خواجه در این بیت هیئت حاکمه، آن را اندام واره تصور و تصویر می کند:
·        بدین طریق و ترفند، دستگاه و یا هیئت حاکمه به اندام و ارگانیسمی تشبیه می شود و افراد آن به  اعضا و یا ارگان های اندام و ارگانیسم.
·        یکی بسان مغز، کار فکری می کند، دیگری بسان دست، کار دستی.
·        بزعم خواجه این امری طبیعی است و دلیلی ندارد که همه را حریف مورد حمله قرار دهد.

2
·        می توان گفت که خواجه دیالک تیک جزء و کل را به شکل دیالک تیک اعضا و اندام، ارگان ها و ارگانیسم بسط و تعمیم می دهد و کار اجزای (اعضا و یا ارگان های) مختلف را برای حفظ و توسعه کل (اندام و ارگانیسم) ضرور می داند.

حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه از غیر نپرداخته ‌ای، یعنی چه؟

·        معنی تحت اللفظی:
·        اگر یار از اسب پیاده شده و در خانه دلت مسکن گزیده،  پس چرا بیگانه را از خانه دلت بیرون نینداخته ای؟
·        این که رسمش نمی شود.  

1
·        خواجه در این بیت حریف را به بی وفائی به یار متهم می کند:
·        یار به خاطر حریف از تداوم سفر صرفنظر کرده و در خانه دل او منزل گزیده، ولی حریف بی اعتنا بدان، بیگانه را نیز در خانه دلش جا داده است.
·        این شیوه عمل برای خواجه غیرقابل قبول است.

2
حافظا در دل تنگت چو فرود آمد یار
خانه از غیر نپرداخته ‌ای، یعنی چه؟

·        خواجه در این بیت، دوئالیسم تئولوژیکی دیر آشنای خیر و شر (هابیل و قابیل) را به شکل دوئالیسم یار و غیر، دوست و دشمن بسط و تعمیم می دهد و نقش تعیین کننده را از آن خیر (یار، دوست) می داند.
·        ضمنا حریف را به سبب تعویض سنگر طبقاتی مورد مزمت و سرزنش قرار می دهد.

·        احتمالا مریم فیروز و امثال ایشان نیز همین مزمت ها را از زبان ایدئولوگ های طبقه حاکمه شنیده اند.

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر