۱۳۹۳ شهریور ۸, شنبه

جامعه بورژوائی (2) (بخش آخر)

پروفسور ولفگانگ پطر ایش هورن 
برگردان شین میم شین

9
·        لئو فون اشتاین و فون مول به پیروی از هگل طرح های تئوریکی جامعه بورژوائی را تدوین کرده اند که حاوی معارف غیرواقعی اند و به درد انتقاد ترقی طلبانه و پراتیک نمی خورند. 


10
 فردیناند تونیس (1855 ـ 1936) 
جامعه شناس، اقتصاد دان طبیعی، فیلسوف آلمانی
آثار:
جامعه و همبود

·        فردیناند تونیس در تئوری خود تحت عنوان «جامعه و همبود» عناصر معینی از مفهوم جامعه بورژوائی را که قبل از مارکس تشکیل یافته، مورد استفاده قرار داده است.

11
·        در تئوری های اجتماعی امپریالیستی معاصر، مفهوم جامعه بورژوائی تجدید حیات می یابد، تجدید حیاتی که از محتوای معرفتی خالی است و سمتگیری ارتجاعی رزمنده دارد.

12
·        در این تئوری های اجتماعی امپریالیستی، جامعه بورژوائی بمثابه اولین مرحله جامعه صنعتی نامیده می شود که مراحل بعدی آن را جامعه پلورالیستی اتحادیه ای و جامعه بی طبقه تشکیل خواهند داد.

13
·        مفهوم جامعه بورژوائی را مارکس (1843 ـ 1844) نخست با استفاده فرمال (صوری) از اصطلاح هگلی  و بعدها با محتوای فلسفی و سیاسی ـ ایدئولوژیکی کاملا جدید و با سمتگیری پرولتری ـ انقلابی بکار برده است.   
·        مارکس جامعه ناشی از انقلاب بورژوائی را بمثابه انشعابی به جامعه بورژوائی و دولت سیاسی از سوئی و به انسان فردی واقعی و حیات سیاسی ـ توهم امیز نوعی آن از سوی دیگر،  تلقی می کند.


الف

·        جامعه بورژوائی، جامعه انسان واقعا زحمتکش است.



ب

·        جامعه ای است که انسان بمثابه مالک خصوصی با منافع خصوصی خویش مطرح می شود.



ت

·        جامعه بورژوائی عرصه تجزیه طبقاتی است.



پ

·        جامعه بورژوائی عرصه تضاد میان انسان و انسان است.



ث

·        جامعه بورژوائی میدان جنگ همه بر ضد همه است.



ج

·        جامعه بورژوائی عرصه تضاد میان انسان و جامعه است.

14
·        دولت دموکراسی بورژوائی محصول ضرور این عرصه جنگ همه بر ضد همه است.

الف

·        در دولت دموکراسی بورژوائی تضادهای طبقاتی حل شده بنظر می رسند.



ب

·        دولت دموکراسی بورژوائی همبود توهم آمیزی است که در آن انسان بمثابه شهروند، عضو مجازی عامیتی غیر واقعی است.



ت

·        راه رهایش تاریخی از بن بست جامعه بورژوائی عبارت است از تبدیل پرولتاریا به طبقه ای در جامعه بورژوائی که رهایش آن در گرو نفی جامعه بورژوائی است.



پ

·        راه رهایش تاریخی از بن بست جامعه بورژوائی عبارت است از تغییر انقلابی ـ کمونیستی ـ عملی جامعه بوسیله این طبقه و تشکیل جامعه ای که در آن انسان در روند زندگی واقعی خود، یعنی در کار خود، قوای خود را بمثابه قوای اجتماعی می شناسد و سازمان می دهد و از این طریق است که رهایش انسانی واقعی انجام می یابد.

15
·        بنظر مارکس توضیح تئوریکی جامعه بورژوائی و روند انحلال آن باید خود بمثابه ابزار تئوریکی جنبش انقلابی ـ عملی طبقه کارگر تدوین و توسعه یابد.

16
·        مارکس مفهوم جامعه بورژوائی را در آغاز در رابطه با انتقاد ماتریالیستی و پرولتری ـ انقلابی از جامعه کاپیتالیستی و دولت بورژوائی ـ دموکراتیک و با در نظر گرفتن انقلاب پرولتری مطرح می سازد.

الف
·        مفهوم جامعه بورژوائی مارکسی حاکی از گذار به تئوری ماتریالیستی جامعه است که دولت را بمثابه روبنای مناسبات اقتصادی، بمثابه ابزار قدرت در دست بورژوازی (بمثابه طبقه اجتماعی بلحاظ اقتصادی حاکم) در نظر می گیرد.

ب
·        مفهوم جامعه بورژوائی مارکسی حاکی از گذار به تجزیه و تحلیل آنتاگونیسم های طبقاتی در جامعه سرمایه داری است.

·        (آنتاگونیسم های طبقاتی به تضادهای آشتی ناپذیر اطلاق می شود. مترجم)

ت
·        مفهوم جامعه بورژوائی مارکسی حاکی از گذار به کشف نقش تاریخی ـ جهانی طبقه کارگر است.

پ
·        مفهوم جامعه بورژوائی مارکسی حاکی از گذار به تئوری مارکسیستی و تاکتیک انقلاب سوسیالیستی است.

17  
·        مفهوم جامعه بورژوائی اما بدین طریق معنی خود را از دست می دهد و در مارکسیسم با مفهوم دقیقتر نظام اجتماعی ـ دولتی سرمایه داری مترادف می شود که باید بوسیله انقلاب سوسیالیستی طبقه کارگر نفی شود و جای خود را به نظام اجتماعی سوسیالیستی بسپارد.

·        مراجعه کنید به کاپیتالیسم (فرماسیون اجتماعی ـ اقتصادی سرمایه داری)  در تارنمای دایرة المعارف روشنگری

   

 پایان

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر