۱۴۰۱ دی ۶, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پوزیتیویسم منطقی (۱)

 


 پروفسور دکتر ولفگانگ سگت

برگردان

شین میم شین

 

۱

·    پوزیتیویسم منطقی (امپیریسم منطقی) یکی از فرم های نمودین نوین پوزیتیویسم است که ضمن حفظ مواضع اساسی پوزیتیویسم، از لحاظ گروهی از شاخص ها با آن تفاوت دارد. 

 

۲

·    قوانین اساسی پوزیتیویسم منطقی به شرح زیر اند:

 

قانون اساسی اول

 

·    متد فلسفه فقط از تحلیل منطقی جملات و مفاهیم علوم تجربی تشکیل می یابد.

 

قانون اساسی دوم

 

·    در جوار علوم تجربی عرصه خاصی به فلسفه اختصاص ندارد.

 

قانون اساسی سوم

 

·    متد فلسفیدن از منطق تشکیل می یابد.

 

قانون اساسی چهارم

 

·    جملات منطق، تاوتولوژیکی (حشو قبیح) اند و راجع به واقعیت عینی مطلبی بیان نمی کنند.

 

(حشو قبیح

عبارت از فرمولبندی ئی است

که واقعیت امر واحدی را دو بار منعکس می کند.

مثلا لخت و عریان،

 نمک شور.

مترجم)

 

·    با این تز، که جملات ریاضی ـ منطقی نه جملات تجربی و نه جملات ترکیبی اپریوری، بلکه جملات تحلیلی اند، می بایستی دشواری های امپیریسم سنتی و یا پوزیتیویسم از میان برداشته شوند.

 

قانون اساسی پنجم

 

·    کلیه جملات متافیزیک کلاسیک بر مفهوم واره ها و جمله واره ها مبتنی اند، زیرا آنها به طور تجربی قابل اثبات نیستند.

 

۳

·    پوزیتیویسم منطقی حاوی تناقضات اساسی زیادی است:

 

الف

·    اگر فقط احکامی که بر تجارب حسی بیواسطه شخصی مبتنی اند، معنامند تلقی می شوند.

·    اگر فقط توصیف های بیواسطه چنین تجاربی، معنامند تلقی می شوند، پس باید خود این تز نیز به مثابه حکم بر تجارب شخصی حسی مبتنی باشد.

·    اما پذیرش این امر به دشواری های منطقی اصولی منجر می شود.

 

ب

·    صرفنظر کردن از مفاهیم عام که بیانگر پیوندهای عینی مادی اند، اگر به نتیجه نهائی اش آنسان که پوزیتیویسم منطقی پیشنهاد می کند، بیندیشیم، نه تنها غیرممکن، بلکه برای علوم ویرانگر خواهد بود.

 

پ

·    علاوه بر این، نظریات پوزیتیویسم منطقی راجع به  ماهیت ریاضیات و منطق باطل و نادرست اند.

 

ت

·    ریاضیات و منطق (حداقل بنیادی ترین و ساده ترین مبانی شان که منشاء بقیه محسوب می شوند) هر دو نهایتا نتیجه تجزید (انتزاع) از واقعیت عینی بوده اند.

 

ث

·    ریاضیات و منطق را نمی توان فقط به مثابه سیستم ها و قواعد صرف برای تغییر فرم دادن به علائم و سلاسل علامتی تلقی کرد.

 

ج

·    انکار وجود قوانین عینی ـ واقعی، نمایندگان پوزیتیویسم منطقی را در رابطه با امکان پیش بینی علمی با مسئله غیر قابل حلی مواجه می سازد.

 

ح

·    کلیه ظرافت های مفهومی که به کمک شان می بایستی پیش بینی به مثابه عنصر اسلوبی (متدیکی) در نئوپوزیتیویسم به کار گرفته شود، نامناسب از کار درآمده اند.

 

خ

·    این نکته در مورد تلاش های به عمل آمده برای تشکیل یک علم وحدت (علم العلوم) نیز صادق است.

·    این علم وحدت قرار است که نه برمبنای قانونمندی های عینی ـ واقعی یونیورسال، بلکه بر مبنای وحدت در یک زبان علمی استوار باشد.

 

د

رودولف کارناپ

 (۱۸۹۱ ـ ۱۹۷۰)

فیلسوف

از نمایندگان امپیریسم منطقی

 

·    نحوه تشکیل جزء به جزء این علم وحدت را کارناپ به کمک به اصطلاح سیستم تشکیل مفاهیم تعیین کرده است.

·    به این طرح اساسی پوزیتیویسم منطقی نیز ایرادات جدی وارد است.

 

·    مراجعه کنید به سیستم تشکیل

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر