۱۴۰۱ آذر ۲۲, سه‌شنبه

فرهنگ مفاهیم فلسفی (پ) پوزیتیویسم و نئوپوزیتیویسم (۳)

  

 پروفسور دکتر مانفرد بور

پروفسور دکتر گئورگ کلاوس

برگردان

شین میم شین
 

۲۷

·    در برلین مرکز نئوپوزیتیویستی دیگری توسط رایشباخ، دوبیسلاو و گرلینگ تشکیل یافته بود که با محفل وین روابط تنگاتنگی داشت و روی هم رفته طرز تفکر واحدی را نمایندگی می کرد.

 

۲۸

·    بعدها در سال ۱۹۳۱ میلادی در شهر پراگ توسط کارناپ، مرکز نئوپوزیتیویستی دیگری دایر گردید.

 

۲۹

·    فیلسوف انگلیسی به نام آیر نیز برای مدتی کوتاه با محفل وینی همکاری می کرد.

 

۳۰

 لودویگ ویتگن اشتاین

(۱۸۸۹ ـ ۱۹۵۱)

فیلسوف و از مراجع پوزیتیویسم منطقی و فلسفه تحلیلی زبان

 

·    کتاب ویتگن اشتاین تحت عنوان «تراکتوس لوژیکو فیلوسوفیکوس» (۱۹۲۲ میلادی) تأثیر زیادی بر پیدایش اندیشه های نئوپوزیتیویستی در محفل وین باقی گذاشت.

 

۳۱

·    آموزه برتراند راسل مبنی بر اتمیسم منطقی که بنا بر آن نه ماده وجود دارد و نه روح، بلکه فقط داده های حسی منفرد وجود دارند که با یکدیگر پیوند منطقی برقرار می کنند و واقعیت تنها از این امر تشکیل می یابد، نئوپوزیتیویسم را تحت تأثیر خود قرار داده بود.   

 

(برتراند راسل

ریاضی دان بوده است.

ضمنا

ایدئالیست ذهنی تشریف داشته است.

سال ها قبل اسقفی برکلی هم منکر واقعیت عینی بوده است.

حتی منکر وجود خورشید بوده است.

مترجم)

 

۳۲

·    انواع و اقسام مختلف نئوپوزیتیویسم ـ اصولا ـ در کتاب ویتگن اشتاین، پیشاپیش مطرح شده اند و از هسته آنها جمعبندی به عمل آمده است:

·    «مجموعه جملات حقیقی ..... مجموعه علوم طبیعی را تشکیل می دهند.

·    فلسفه جزو علوم طبیعی محسوب نمی شود.

·    هدف فلسفه عبارت است از توضیح منطقی اندیشه ها.

·    فلسفه نه آموزش، بلکه کردوکار است.

·    نتیجه فلسفه جملات فلسفی نیستند، بلکه توضیح جملات است.»

·    (ویتگن اشتاین، «تراگتوس لوژیکو فیلوسوفیکوس»، ص ۱۱۲)

 

(ویتگن اشتاین

(استاد دانش کاه در طویله امریکا)

حتی

از تعریف علوم طبیعی (علم الاشیاء) عاجز بوده است

چه رسد به تعریف فلسفه.

فلسفه خرد کل اندیش است

و

نه

توضیح جملات حقیقی کذایی.

مترجم)

 

۳۳

·    اشکیک بعدها به پیروی از ویتگن اشتاین، چنین فرمولبندی کرد:

·    «کسب و کار واقعی فلسفه عبارت است از جستجو و توضیح معنای ادعاها و سؤال ها ...

·    معنای هر جمله ای ـ در تحلیل نهایی ـ کلا تنها به وسیله دسترس پذیرها تعیین می شود و کلا نه به واسطه چیز دیگر.»

 

(اشلیک 

از 

دیالک تیک ماده و روح 

مثلا

 از 

دیالک تیک واژه و مفهوم

و

دیالک تیک جمله و حکم

و

حتی

از

دیالک تیک فرم و محتوا

بی خبر بوده است.

جمله فرم حکم است.

معنا و محتوای جمله

را

حکم

(اندیشه و قضاوت و نظر)

تشکیل می دهد.

مترجم)

 

۳۴

·    تزهای اصلی نئوپوزیتیویسم از این قرار بوده اند.

·    به عبارت دقیقتر، در نئوپوزیتیویسم نظرات مختلف فلسفی به طرز التقاطی (اکلکتیکی)، به طور انفرادی در ترکیب های گوناگون به خدمت گرفته می شوند.

 

ادامه دارد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر